روزنامه جوان
1403/07/08
حالا ما به جای تو سینه سپر خواهیمکرد
میبینید آقا سید؟ ما تازهجوانهای مقاومت چهزود آبدیده شدهایم. چهزود پخته شدهایم. نسلهای پیش از ما هیچیک بهسن ما که بودند اینهمه داغ بزرگان و زعمای خود را ندیده بودند. اینقدر بیپشت نشده بودند. داغ بر داغ؛ حزن بر حزن. اصلاً شما که جبهه و جنگ دیدهاید بگویید؛ این همه داغ بزرگ دیدن برای جوانهای تازهرسته کمی زیاد نیست آقا؟ میبینید آقا سید؟ چطور امالبنینوار هیچ سراغ از عباسهایمان نگرفتیم اصلاً. گفتند سردارهای ایرانی... سردار فلانی... گفتیم فقط از سید بگو. از سید چه خبر. میبینید آقا سید؟ خبرها میگویند از عصر روز واقعه تا صبح فردا، هشتاد بمب یکتنی روی ساختمان، روی پیکرت ریختهاند. زبانم لال بلاتشبیه انگار کن که ده اسب تازهنعل بر پیکری تاخته، یعنی هیچ نماندهای. خاک ضاحیه شدهای. زیر پای مستضعفان. خاک ضاحیه بر سر ما آقا سید. خاک بر سر ما اگر خاک بر چهره کافران تیغکش نپاشیم و رسوایشان نکنیم. ما هم جای پسران خودت؛ ما هم جای هادی و زینبات؛ که قصاص خون پدرهای طایفه بر فرزندان است. خیالتان تخت آقا سید؛ تازهجوانهای مقاومت، این پختگان در کوره حوادث منطقه، هوای خط زرد حزبالله را دارند تا همیشه. حزب، زینپس یادگار توست و عزیز قلب ما. هوای «سیدنا القائد» را هم. سینه شما که رفت، سینههای ما سپر اوست؛ و سپر مستضعفان. غرغرهای جوانانهمان را نبین؛ از بهت سوگ شما که درآییم، خودمان را جمع و جور میکنیم و باز به اذن الله قامت راست میکنیم به ادامه مسیر. ما باز ادامه میدهیم آقا سید؛ و موعد دیدار دوبارهمان، صبح روز رجعت بر سایه رکن یمانی کعبه.
سایر اخبار این روزنامه
حذف و اضافههای چالش برانگیز شیوهنامه انضباطی دانشجویان
فشار «صمت» برای واردات برنج!
مردیکه همیشه در حال رفتن بود
فوتبال بانوان در انتظار انتخاب
حالا ما به جای تو سینه سپر خواهیمکرد
و این آزادگی جاودانه است
سید مقاومت یک راه و مکتب بود و این راه همچنان ادامه خواهد داشت
جاودانگی سید مجاهدان
پیروز قطعی میدان حماس و حزب الله مقتدر خواهند بود
حزب الله زنده است