شادي در ساحت فرهنگ‎هاي شرق و غرب

كتاب «سپهر سرور؛ شادي در ساحت فرهنگ‌هاي شرق و غرب» نوشته«محمدجعفر امير محلاتي» كه با همكاري آقايان «محمد بركت، محمدهادي طلعتي و مرتضي رحمي‌نژاد» تهيه شده اخيرا از سوي انتشارات كوير منتشر شده است. كتاب حاضر نخست مديون اساتيد مركز پژوهشي «مجد» شيراز است كه بيش از دو سال و نيم به صرافت انتشار آن و نياز مبرم جامعه ايراني به اين تحقيق افتادند كه اساتيد مختلفي سهم بسيار مهمي در محتوا و ساختار تطبيقي اين كتاب 551 صفحه‎اي دارند.
اگر انسان را موجودي جست‌وجوگر بدانيم با قاطعيت مي‎توان گفت هيچ امري بيشتر از شادي در تاريخ بشر موضوع اين جست‌وجو نبوده است. همچنين در فرهنگ‎هاي مختلف، شادي مهم‎ترين ملاكي بوده كه به وسيله آن سلامت و حقانيت نظرگاه‎هاي مختلف براي زيست درجهان را مورد سنجش قرار داده‎اند. در ميان هزاران مكتبي كه بشر كشف يا اختراع كرده، كه از طريق آنها به شادي در زندگي دست يابد، برخي تا مرز حيات اين جهاني پيش رفته و بعضي در جست‌وجوي شادي ابدي، آخرت‌شناسانه ارايه طريق كرده‎اند. در وادي الهيات، شادماني پايدار، بخش عمده‎اي از مفهوم رستگاري واپسين را تشكيل مي‎دهد. شايد اغراق نباشد اگر بگویيم تلاش عمده انواع مكاتب الهياتي در فرهنگ‎هاي جهاني اين بوده كه مفاهيم شادماني و ابديت را به هم گره بزند. از اين رو در اديان ابراهيمي، فردوس، سراي شرور ابدي و دوزخ، مفهوم مخالف فردوس، ساحت اندوه و ترس و مخالف شادماني است.
برخي از متالهين ابراهيم در اديان يهود و مسيحي و اسلام، لذات اين جهاني را مغاير و مانع سعادت ابدي مي‎دانسته و آن دو را در معادل حاصل جمع صفر مي‎ديده‎اند، تا جايي كه برخي از عرفا از دشواري‎هاي عمومي زندگي گذشته، دشواري مصنوعي براي خود ايجاد كرده‎اند تا به سعادت ابدي حداكثري دست يابند.  برخي از عرفاي مسلمان اصولا غم و شادي را پديده‎هاي غير اصيل و ابزاري دانسته و قرب به معبود را هدف نهايي زندگي مي‎دانند. شايد منظور اين عرفا از شادي، نوع اين جهاني آن بوده وگرنه مي‎توان استدلال كرد كه قرب معبود نيز يك رضايت حداكثري ايجاد مي‎كند كه تعريف ژرفتري از شادي است.
براي شادي‌پژوهي دقيق و مفيد براي سياست‌گذاري، بايد همه فرهنگ‎ها و اديان عمده جهاني را از منظر شادي‌پژوهي مورد توجه قرار داد. فراموش نكنيم كه الهيات تنها رشته‎اي است كه به سعادت ابدي انسان‎ها نيز مي‎انديشد و بنابر اين بيش و پيش از ساير رشته‎هاي علوم انساني، اجتماعي و تجربي نيازمند توجه و نظريه‌پردازي است. فراتر از حوزه الهيات، كتاب به شادي پژوهي از منظر ادبي، علوم تربيتي و اجتماعي نيز اهتمام دارد. 


در بخش نخست كتاب، در مقاله «شادي، در اخلاق كاربردي و فلسفه سياسي» نگارنده براساس نظريه شادي‌پژوه معاصر «آرتور بروكس» و ديگري «وينسنت كوتل» به شادي از منظر اخلاق كاربردي، روان‌شناسي اجتماعي و فلسفه سياسي پرداخته است. در بخش دوم كتاب با عنوان «شادي، در فرهنگ‎هاي باستاني» كه به انديشه شادي در فرهنگ‌هاي باستاني پرداخته، مقالاتي، شادي را به‌طور طبيقي در فرهنگ‎هاي باستاني زرتشتي، كنفسيوسي، بودايي و هندو مورد توجه قرار داده است. شادي‌پژوهي فلسفي در يونان باستان به تفصيل در كتاب فلسفه شادكامي مورد توجه قرار گرفته است.
در بخش سوم كتاب، «شادي در فرهنگ ابراهيمي» با مقالاتي از سوي چند نفر از نويسندگان، جنبه‎هاي مهمي از شادي و انديشه سعادت در اديان يهودي، مسيح و اسلام را باز مي‎گشايند. بخش آخر كتاب با عنوان «شادي، از منظر ادبي، علوم تربيت و اجتماعي» با ارايه مقالاتي از چند نويسنده به شادي‌پژوهي از منظر ادبي، روان‌شناختي، جامعه‌شناختي، علوم تربيتي و نظامي آموزشي پرداخته است. مقالات شادي و به زيستي پايدار و علم شادي در روان‌شناسي مثبت‌گرا ترجمه شده است.
به نظر نگارنده، ادبيات لازم علمي براي تدوين و تدريس يك كلاس در دوره‎هاي ارشد و دكتري در رشته‌هاي علوم انساني و اجتماعي فراهم است. چنين كلاسي كه مي‌تواند سنگ بناي تاسيس رشته‎اي به نام شادي‌پژوهي را تشكيل دهد، هم به دولت‎ها و موسسات ملي و هم به موسسات مردم‌نهاد كمك مي‎كند كه با سياست‌گذاري درست بتوانند آينده‌اي شادتر براي ملت‎ها رقم بزنند. آرزوي نگارنده اين است كه اين كتاب از سوي متوليان امور ديني مورد مداقه جدي قرار گيرد تا خداي ناكرده پيروان اديان و مذاهب، رستگاري دو جهان را در گرو غم‌افزايي نبينند.
اگر در ادبيات شيعي، در يكي از پربسامدترين نيايش‎هاي رايج، مومنان براي اهل قبور، سرور و شادي طلب مي‎كنند، شادسازي جوامع زنده از طريق آموزه‎هاي ديني و تربيتي يك وظيفه مبرم و امر اخلاقي داراي اولويت به‎نظر مي‌رسد. الهيات بايد و مي‎تواند انسان معاصر را در جست‌وجوي خوش‌آباد حيات، ياري دهد.