روزنامه جوان
1403/08/20
شعر طنز و شعر آیینی مکمل هم هستند
جوان آنلاین: برنامه «بگوبخند» از شبکه نسیم از تولیدات خلاقانه رسانه ملی است که توانسته مخاطب خوبی را جذب کند و استعدادهای ناشناختهای را خارج از برخی باندبازیها به مردم بشناساند و نکته قابلتأمل هم آن است که این افراد با توانایی و خلاقیت خودشان موفق بودهاند. یکی از این چهرهها احمدرفیعی وردنجانی، شاعری از استان چهارمحال و بختیاری است که علاوه بر سال گذشته در دور جدید این برنامه هم حضور دارد. البته رفیعی فقط یک شاعر شیرینزبان طناز نیست، بلکه از چهرههای مؤثر شعر آیینی است که پیش از این به اتفاق جمعی از شاعران آیینی و مداحان به دیدار رهبری رفته بود. مکالمه با ایشان هم جالب و خواندنی است، اما اغلب او را با برنامههای «بگو بخند» و «سیدخندان» میشناسند که شعر طنز میسرود.سرودن شعر مقداری به استعداد و جوشش درونی مربوط میشود و مقداری هم به تمرین و بلد بودن تکنیک. شما سرودن شعر را از چه زمانی آغاز کردید؟
از نوجوانی، زمانی که ۱۲ سال داشتم شعر میگفتم، اما به صورت رسمی وقتی ۲۵ ساله بودم حضور جدیتری در محافل ادبی داشتم و در محفل شعر ولایی و آیینی «زفرات» شهرکرد مشخصاً شعر آیینی را به شکل حرفهای ادامه دادم. با اولویت قرار دادن شعرآیینی و انقلابی در سرودههایم، سایر حوزههای شعری اعم از اجتماعی، سیاسی، طنز و به خصوص شعر روز (اتفاقات روزمره) را هم تجربه کردهام. همواره سعیام بر آن بوده که در موضوعات روز و زمینههایی که نیاز به بصیرتافزایی دارد فعال باشم و با زبان شعر به روشنگری بپردازم. چطور شد که به برنامه «بگو بخند» رفتید؟
در دور اول بر اساس معرفی که دوستان از من داشتند و دعوتی که صورت گرفت در برنامه شرکت کردم، اما دورهای بعدی دوم و سوم را با آگاهی از محتوا و روند برنامه خودم شرکت کردم. تأثیرات این برنامه بر فعالیت کاری و شعریتان چطور بود؟
بسیار خوب و مؤثر بود و توانستم از طریق معرفی به این برنامه ارتباطات خیلی خوبی با مردم برقرار کنم. خاطرهای هم دارید؟
بله؛ یک بار در سفری که به مشهد داشتم در حرم حضرت امام رضا (ع) مشغول دعا و مناجات بودم و اگر ریا نباشد گریه میکردم و با آقا حرف میزدم، یکمرتبه دیدم یک نفر تقریباً ۵۰ ساله آمد دست گذاشت روی شانهام، در همان حس و حال فکر کردم میخواهد بگوید التماس دعا، با تعجب گفت من با آن شعر «بع»تان خیلی حال کردم! گفته بودید اسباببازی فروشی دارید، بعد از شناخته شدن در برنامه «بگوبخند» برخوردهای مشتریها چطور بود؟
برخورد مردم خیلی خوب بود، چون من خودم شخصیتی دارم که مقابل دیگران هیچ وقت گارد بستهای نداشتم و راحت با شوخیهای مردم کنار آمدم. شما شاعر آیینی هم هستید. نگاه به این سبک شعر و ادبیات را چطور میبینید؟
خوشبختانه فضای شعر آیینی در کشورمان بسیار خوب است و رویشهای خوب و زیادی هم در سالهای اخیر داشتهایم، نگاه اساتید بزرگوار آیینی هم بسیار امیدبخش است و آنها به رویشهای صورت گرفته در این عرصه بسیار امیدوار هستند. به نظر میرسد شعر طنز و آیینی با هم در تضاد هستند. همین طور است؟
خیر، اتفاقاً مکمل هم هستند. اصلاً شعر طنز سالم میتواند زیرمجموعه شعر آیینی به معنای گسترده باشد، خاصه که وظیفه شعر طنز اصلاح است و در واقع امر به معروف و نهی از منکر انجام میدهد که اصل آیین و دین ما هم همین مسئله است. اینکه شاعری طناز مداحی کند و آیینیسرا باشد در نظر مردم باور و تأییدش سخت نیست؟!
مخاطبان با من نوعی که خیلی راحت کنار آمدند و اتفاقاً با شنیدن اشعار طنزی که سرودم، اقبال مردم عزیز به شنیدن شعرهای آیینیام هم بیشتر شده و صمیمیتر برخورد میکنند. بنابراین هیچ تعارضی در این دو سبک شعری نمیبینم. خود شما به عنوان سراینده شعر، دچار تناقض در حس و ارتباط با مخاطب نمیشوید؟ چون به هرحال شعر طنز با مداحی و شعر آیینی فضای متفاوتی دارد.
نه، من هیچگاه در این دو عرصه احساس تناقض نکردم، چون تناقضی وجود ندارد. عرصههای شعر مثل عرصههای زندگی مکمل و مرتبط با هم هستند. همانطور که شما در زندگی صحنه غم دارید و گریه میکنید، صحنه شادی هم دارید و میخندید. در حوزه شعر هم این اتفاقات وجود دارد و جاری است. حرف کلی من این است که شعر زندگی است. اتفاقات زندگی در تناقض با هم نیستند، مکمل یکدیگرند. زندگی با غمها و شادیهایش زندگی میشود. شعر هم همینگونه است. از طرفی شاعر نمیتواند محدود به یک موضوع یا یک قالب و یک مضمون باشد. برای موفقیت لازم است که یک شاعر در موضوعهای مختلف حرفی برای گفتن داشته باشد. شما پیش از این با جمعی از شاعران آیینی به دیدار مقام معظم رهبری رفته بودید. در آن جلسه چه گذشت؟
سال گذشته بود که این توفیق حاصل شد. یکی از زیباترین و پرشورترین لحظههای زندگیام بود و بیتعارف توصیفش برایم سخت است. البته اعتراف میکنم که توانستم به یکی از بزرگترین آرزوهای زندگیام برسم. انشاءالله توفیق داشته باشم فدای خودشان و مکتبشان بشوم. آیا ایشان شما را به عنوان شاعر طنز دیدند؟
بعید میدانم، اما اطرافیان حضرت آقا در جریان سرودهها بودند و در زمینه کارهای طنز با من صحبت میکردند. برایشان جالب بود. خاطرهای هم ازاین دیدار دارید؟
توانایی مدبرانه و تسلط حضرت آقا به جزئیات شعر برایم اعجابانگیز بود، آن هم با آن همه دغدغه غیرشعری که معظمله دارند. بعد از پایان نماز حضرت آقا بنده به خدمت ایشان رفتم و بعد سلام عرض کردم، همسر بنده گفتند اگر انگشتر حضرت آقا را نیاورید، طلاق میگیرم. ایشان دلنشین خندیدند و انگشتری به بنده بخشیدند که صدای خنده دلنشین رهبر هرگز از ذهنم فراموش نمیشود. شما از جمله شاعرانی هستید که برای وعده صادق و غزه هم شعر سرودید. به نظرتان چقدر شاعران در این عرصه ورود کرده و تاثیرگذار بودهاند؟
زبان شعر بسیار گویاست و یکی از بالاترین زبانهاست. بنابراین حیف است که شاعران در دفاع از مظلوم واکنشی نشان ندهند و ساکت باشند. یقین دارم که هر شاعر و صاحب قلمی که در دفاع از مظلوم کوتاهی کند باید روزی جوابگوی کوتاهی خود باشد، چراکه شعر سلاح شاعر است و در این شرایط نباید روی زمین بماند. مهمترین شعر آیینی که سرودید، کدام بوده است؟
اهمیت و ارزش شعر را خود اهل بیت علیهمالسلام تعیین میکنند. در نتیجه حتی اگر فقط یک مصرع روشنگرانه گفته باشم آن مهمترین شعر زندگی من است.
سایر اخبار این روزنامه
هیچ جنگی مشروعتر از مبارزه با صهیونیستها نیست
موانع برداشته شود بازیگر تأثیرگذار جهان در هوش مصنوعی میشویم
خاموشیهای منظم زودهنگام کلید خورد
شعر طنز و شعر آیینی مکمل هم هستند
مشترک مورد نظر در دسترس است
فرحزاد پس از پاکسازی اکوپارک خانواده شد
تأکید عارف بر احداث تونل زیر دریایی بین ایران و قطر
هشدار گسترش جنگ به دوردستها
۶۸ درصد اسرائیلیها مخالف راهحل دودولتیاند
استقلال با جوانانش برد
بالندگی مقاومت در بستر دستهای خونآلود امریکا