نقدهایی بر نظام بودجه ریزی در ایران
مهدی پازوکی
اقتصاددان
کسری بودجه زمانی رخ میدهد که میان درآمدها و مخارج دولت عدم تعادل اتفاق میافتد. درآمدهای دولت ایران مشخص است و از سه بخش تشکیل میشود؛ درآمدهای مالیاتی و گمرکی، فروش نفت و فروش اوراق بدهی که به عنوان یک ابزار سیاستگذاری در سالهای اخیر در بودجه دولت میآید. در مورد درآمد نفت هم اگر سیاست تنش در منطقه رخ دهد، این درآمد تحقق پیدا نخواهد کرد و منابع درآمدی دولت دچار مشکل میشود. افزون براینکه بخشی از درآمدهای مالیاتی هم عینا به درآمدهای نفتی ارتباط دارد؛ بنابراین باید اصلاحاتی در سیاست خارجی داشته باشیم، بدین معنا که سیاست خارجه ما در خدمت توسعه و پیشرفت ایران باشد. باورم بر این است که سیاست تعامل و تنشزدایی باید در دستور کار حکومت قرار گیرد تا درآمدهای دولت تحقق پیدا کند. قسمت دوم بودجه مخارج دولت است. بخش مخارج لایحه ۱۴۰۴ هنوز در سازمان برنامه و بودجه در حال تدوین است و قرار است بعد از تصویب درآمدها این بخش هم منتشر شود؛ بنابراین دولت باید مخارج غیرضروری را کاهش دهد چراکه نهادها و سازمانهایی وجود دارند که نیازی به بودجه دولتی ندارند. از جمله اینکه دهها خبرگزاری از دولت پول میگیرند درصورتی که نیازی نیست و تنها یک خبرگزاری دولتی کافی است. برای من به عنوان یک شهروند ایرانی سوال است که چرا بودجه مجلس از هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان در سال ۱۴۰۱، به ۴ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان در سال ۱۴۰۳ رسیده است؟ یعنی بیش از سه برابر افزایش داشته است. در حالی که حقوق نمایندگان ۲۰ درصد بیشتر افزایش نداشته است، چرا هزینههای مجلس انقدر افزایش داشته است؟ از این رو مجلس باید از خودش شروع کند. ما کشور را داریم گران اداره میکنیم. اگر میخواهیم کسری بودجه نداشته باشیم باید هزینههای غیرضروری را کاهش دهیم. یکسری هزینهها اجتناب ناپذیرند یعنی حقوق پرستار و معلم را نمیتوانید پرداخت نکنید چراکه وظیفه حکومت است، اما یکسری از نهادهایی مانند شورای انقلاب فرهنگی هستند که در سالهای گذشته هزینههای کلانی را به دولت تحمیل کردهاند. ما شهرهایی داریم که مدرسه ندارند ولی دانشگاه دارد. ملاحظه کنید که بودجه دانشگاه پیام نور در دو سال گذشته چه قدر افزایش داشته است؟ چون اکثر اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور در دولت قبلی مسئولیت داشتهاند، بودجه این دانشگاه را بالا بردهاند. در دولت بریتانیا ۸۰ درصد اعضای هیات دولت لیسانس دارند ولی نرخ تورم که در دوران کرونا دو رقمی شده بود و به ۱۱.۸ درصد رسیده بود، اکنون به ۱ و هشت دهم درصد رسیده است. چرا دولت انگلیس موفق شده است؟ دولت باید دو کار را در پیش گیرد؛ یکی اصلاح سیاست خارجه از جهت تعامل با جامعه جهانی و دیگری اصلاحات اقتصادی به خصوص در بخش بودجه و هزینههای آن است. هیچ کشوری در دنیا ۱۰ خبرگزاری دولتی ندارد. مجلس شورای اسلامی یک خبرگزاری دارد که اعتبارش در سال ۱۴۰۱، ۷۳ میلیارد ریال بوده و در سال ۱۴۰۳ به ۱۹۳ میلیارد رسیده است؛ یعنی ظرف دو سال بودجهاش بیش از دو برابر افزایش داشته است. در حالی که حقوق کارکنان دولت در مجموع طی دو سال ۴۰ درصد افزایش داشته است؛ بنابراین اگر میخواهیم تورم را کنترل کنیم، مخارج دولت باید کاهش پیدا کند. با شعار و دعا هم تورم کنترل نمیشود. چرا تورم کشور ژاپن که نفت هم ندارد و در بازار جهانی از ما نفت میخرد، نزدیک به صفر است؟ چون عقلانیت بر نظام تصمیمگیری حاکم است. در قانون بودجه ۱۴۰۳ مجلس دو دانشگاه جدید را تصویب کرد. شورای انقلاب فرهنگی اگر دنبال گسترش فرهنگ مستقل و فرهنگ اسلام است باید فرهنگ قناعت را از خودشان شروع کنند؛ تا دلتان بخواهد شورای عالی انقلاب فرهنگی در هر دهاتی دانشگاه دارد؛ یعنی سرانه دانشگاه به جمعیت را اگر تقسیم کنیم، در دنیا اول هستیم. حتی کشورهای کمونیستی اندازه ما دانشگاه ندارند. من مخالف دانش نیستم، اما اینها کارخانه مدرکسازی هستند و هزینه دولت را بالا میبرند. از سوی دیگر ما با مشکل ناترازی مواجه هستیم.