آتش بس در لبنان و سربرآوردن تروریسم در سوریه!

حسین حاجی| تحلیلگر سیاست بین‌الملل| هرچند قبول آتش‌بس از طرف اسرائیل و آمریکا در لبنان به دلیل مقاومت حزب‌الله و محکومیت قضایی نتانیاهو در دادگاه لاهه نشان از شکست مشروعیت سیاسی و ضعف قدرت سخت‌افزاری آنهاست و برای جبهه مقاومت و حزب‌الله پیروزی مقطعی محسوب می‌شود اما این تمام ماجرا نیست و نباید در دام آتش‌بس مهندسی‌شده اسرائیل گرفتار آمد! سناریوهای اسرائیل و آمریکا گام به گام است بعد از غزه به سمت لبنان و اینک موقوف در سوریه است و در صورت توفیق در سوریه دست‌اندازی به سمت عراق و ایران دور از انتظار نیست! اسرائیل با بمباران شدید لبنان و همزمان با جنگ روانی در این کشور و ذهنیت سازی ناامنی به پای این جریان متاسفانه در بخشی از راهبردهای از پیش تعریف‌شده خود کم توفیق نبود و به برخی از اهداف خود دست یافت؛ ترور رهبران حزب‌الله از جمله این موارد است. بدیهی است وقتی اسرائیل حمله به لبنان را متوقف کرده حزب الله نیز باید ازحمله به سرزمین‌های اشغالی اجتناب کند و این‌گونه نیز شد، هرچند این مطلوب حزب‌الله و جبهه مقاومت نبوده و نیست اما حزب‌الله لبنان نه یک گروه شبه‌نظامی بلکه تشکل مقاومتی است که در ساختار لبنان جای دارد و بر همین اساس، اولویت را تعیین می‌کند. اگر مجاهد کبیر سیدحسن نصرالله پایان آتش‌بس غزه را شرط آتش‌بس با اسرائیل اعلام کرد اما پس از شهادت او، اولویت حزب الله به سمت داخل معطوف شد و راهبرد را تغییر داد؛ هرچند این آتش نمی‌تواند خوشایند مقاومت باشد چون احتمالا در روزهای آتی حملات رژیم صهیونیستی به جنوب غزه شدت بیشتری بگیرد.
اما سناریوی اسرائیل، آمریکا و تروئیکای اروپا موقوف درلبنان و غزه نیست، گشودن جبهه جدید جنگ تروریسم در سوریه نشان از راهبردهای گام به گام در تضعیف جبهه مقاومت دارد. همزمانی آتش‌بس و فعال شدن تروریسم و حمله به استان‌های شمالی حلب و حماه با هدایت و پشتیبانی اسراییل_آمریکا در همین راستاست، چه این که اسرائیل از چند ماه گذشته با بمباران تاسیسات و مراکز نظامی و فرودگاه‌های سوریه و پایگاه‌های مستشاری ایران، آتش تهیه برای حملات ترورریست‌ها را برای امروز فراهم کرده بود!
ایستگاه جنگ درحلب و فعال شدن مجدد تروریسم در سوریه با تجهیزات مدرن ومسلح به پهپادهای نقطه‌زن از اهداف استراتژیک اسرائیل_آمریکا و در راستای قطع ارتباط و کریدور لجستیک ایران و حزب‌الله از طریق مرزهای سوریه است. باتوجه به تمرکز روسیه در جنگ با اوکراین و برخی ملاحظات سیاسی پوتین و مشغولیت ایران در جبهه غزه_لبنان به‌علاوه تخریب زیرساخت‌های سوریه توسط اسرائیل طبیعی بود که گسل‌های تروریسم مجددا در سوریه جان بگیرد. اگر به هر دلیلی شرارت تروریسم در سوریه متوقف نشود و حلب سقوط کند احتمال آشوب‌های اجتماعی مردمی در استان‌های جنوبی مانند درعا که خاستگاه شورش‌های ۲۰۱۱بودتقویت شود و محتمل اسد با چالش‌های امنیتی مواجه شود. تضعیف و یا حذف اسد به منزله تضعیف مقاومت خواهد بود. به همین جهت معتقدم ایستگاه جنگ در شام در قامت بازی فینال در وقت‌های اضافی و بسیار سرنوشت‌ساز است. توفیق آمریکا و اسرائیل در راهبرد گام به گام منطقه‌ای می‌تواند عرصه را در میدان و راهبردهای سیاسی و امنیتی برای جبهه مقاومت تنگ‌تر کند.
باتوجه به آتش بس در لبنان و محدودیت حزب‌الله چه کسی باید در غیاب اجباری  این عنصر در مقابل سناریوی پیچیده اسرائیل_آمریکا نقش‌آفرینی کند. به نظر می‌رسد اگر عناصر مقاومت خلأهای میدانی را ترمیم نکنند آتش بس در لبنان سرآغاز بحران‌های دامنه‌دار برای دیگر اجزای مقاومت  است. با این وصف معتقدم که عناصر مقاومت باید قبل از به ثمر نشستن توطئه اسرائیل_آمریکا در سوریه باید به شدت توان اسرائیل وآمریکا را محدود کنند.
نباید آتش‌بس بهانه تنفس برای عبور از بحران اسرائیل باشد، جنگ در حلب به منزله فینال بازی در وقت‌های اضافی و آخرین ایستگاه سرنوشت‌ساز است. تدبیر و عمل به‌موقع جبهه مقاومت می‌تواند خنثی کننده بخشی از سناریوی‌های فریب اسرائیل_آمریکا باشد و روحیه و توان مقاومت را احیا و دوچندان کند.