رنج مشق شب فرآیند یادگیری را مختل می‌کند

جوان آنلاین: دستانش عرق کرده و انگشتانش درد می‌کند، به دنبال راهی برای فرار از انجام تکالیف مدرسه است، اما وقتی نمی‌تواند از زیر بارش در برود، قشقرق به راه می‌اندازد و این سرآغاز مجادله او با والدینش می‌شود. از نگاه کودک، تکالیف مدرسه بدترین چیزی است که در دنیا وجود دارد، او که تنها یک فصل است به مدرسه رفته، از مشق‌های زیاد کلافه شده و دیگر کلاس درس را دوست ندارد. روز اولی که به مدرسه می‌رفت، فکرش را هم نمی‌کرد درس خواندن اینقدر سخت باشد. تصورش این بود که قرار است در کنار همکلاسی‌هایش بازی کند و همراه با بازی، آموزش ببیند. نمی‌دانست که خانه‌اش به مدرسه دومی تبدیل می‌شود که پدر و مادرش همانند معلم و ناظم، بالای سرش می‌ایستند و به او تشر می‌زنند تا مشق‌هایش را بنویسد. متأسفانه این بلایی است که تکالیف سنگین مدرسه بر سر دانش‌آموزان آورده، دانش‌آموزانی که محکوم به نوشتن‌های تکراری و رونویسی‌های طولانی هستند و اگر مطالبی را که در مدرسه یاد می‌گیرند چندین بار در سطر به سطر دفترشان ننویسند، به آنها برچسب‌هایی، چون شاگرد تنبل کلاس می‌زنند! اما کاش این مشق‌ها در حد توانشان باشد یا حداقل سودی به آنها برساند. هیچ‌کس نمی‌داند و کسی تا امروز بررسی نکرده که حاصل این مشق‌های شب دانش‌آموزان به خصوص در مقاطع تحصیلی ابتدایی چه بوده است. اصلاً این تکالیف طاقت‌فرسا به چه کار دانش‌آموزان آمده است؟ در همین رابطه «جوان» با رضوان حکیم‌زاده، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش گفتگو کرده‌است.     کش و قوس تکالیف دانش‌آموزی از مدرسه تا خانه همچنان ادامه دارد؛ مشق شب‌هایی که گاه جز تکرارنویسی، هیچ عایدی برای دانش‌آموزان ندارد. این امر موجب شده بار آموزش بر دوش والدین سنگینی کند. به نظر شما این تکالیف تا امروز به نفع دانش‌آموزان بوده‌است؟ به طور کلی هر تکلیفی که به دانش‌آموز داده می‌شود باید با اهداف یادگیری ارتباط داشته و هدفمند باشد. این تکالیف باید یادگیری دانش‌آموز را تثبیت و تقویت کند. معلم باید تکالیف را به گونه‌ای تعیین کند تا دانش‌آموز بتواند آنها را بدون مداخله خانواده انجام دهد، چراکه ممکن است برخی از خانواده‌ها به دلایل مختلفی، چون نداشتن سطح سواد مؤثر یا نداشتن زمان و فرصت کافی، امکان همراهی فرزندان خود در انجام تکالیف را نداشته باشند. آن وقت این گروه از بچه‌ها، دچار چالش می‌شوند و نمی‌توانند دروس را آنطور که باید و شاید یاد بگیرند. در مقابل اما، دانش‌آموزانی که شرایط تکرار و تمرین بیشتر دروس را در خانه دارند، پیشرفت بهتری خواهند کرد. در چنین شرایطی، میان این دو گروه دانش‌آموزان، شکاف عمیق آموزشی شکل می‌گیرد، بنابراین باید حتماً به این مسئله توجه شود و تکالیف در منزل به گونه‌ای باشد که همه دانش‌آموزان با انواع و اقسام شرایطی که دارند، مدنظر معلمان باشند.    کار به جایی رسیده که مشق شب، بازار جدیدی به نام افتراسکول را ایجاد کرده، یعنی آنهایی که متمول هستند، در ازای پرداختن پول بیشتر از خدماتی، چون تکرار و تمرین بیشتر دروس در مدرسه بهره می‌برند و در مقابل آنهایی که پول ندارند، دروس برایشان تکرار نمی‌شود. در این رابطه نظر شما چیست؟ بله این موضوع وجود دارد؛ موضوعی که یک شرایط نابرابری ایجاد می‌کند و من موافق آن نیستم. بار‌ها و بار‌ها به ایجاد فرصت‌های برابر آموزش تأکید کردیم. حال موضوعی، چون افتر اسکول به عمیق‌تر شدن شکاف آموزشی دامن می‌زند. بدون شک تکرار و تمرین بیشتر در مدارس خوب است، اما در صورتی که همه دانش‌آموزان از آن بهره ببرند.     کشور‌های پیشرو در آموزش برای تعیین تکالیف در خانه چگونه عمل می‌کنند؟ برخی از کشور‌هایی که تغییرات جدی در بحث تکالیف دانش‌آموزان در دوره ابتدایی ایجاد کرده‌اند، آموزش را به ساعاتی که بچه‌ها در مدرسه حضور دارند، محدود می‌کنند. یعنی دانش‌آموز بعد از رفتن به خانه قرار نیست تکالیف سنگین و طاقت‌فرسا انجام دهد. این کشور‌ها به شرایط متفاوت خانواده‌ها توجه ویژه‌ای دارند و وظیفه تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان را، تمام و کمال و به درستی ادا می‌کنند. ما نیز به دلیل شرایط متفاوت خانواده‌ها در کمک به بچه‌ها در یادگیری دروس، باید به این سمت و سو برویم.    به‌رغم تحمیل حجم زیاد تکالیف، دانش‌آموزان ما در آزمون‌های بین‌المللی سواد خواندن، در رده‌های آخر به سر می‌برند. این یعنی تکالیف بیشتر منجر به یادگیری بهتر نشده‌است. با این حال هنوز اصرار به تکرار اشتباهاتمان داریم. به نظر شما مشق شب دانش‌آموز ابتدایی چگونه و چقدر باید باشد؟  تکلیف زیاد از حد لزوماً تاثیری در یادگیری ندارد. زمان انجام دادن تکالیف هیچ کدام از دانش‌آموزان نباید طولانی باشد، از طرفی تکالیف بیش از حد به خصوص در سنین پایین‌تر، یعنی پایه‌های اول، دوم و سوم ابتدایی، انگیزه دانش‌آموزان را برای یادگیری از بین می‌برد. بنابراین باید یک تعادلی در این زمینه وجود داشته باشد تا دانش‌آموز بتواند با انگیزه، دقت و تمرکز بیشتری تکالیفش را انجام دهد.  همچنین از تکراری بودن تکالیف پرهیز شود. باید بتوانیم تکالیف کوتاه، اما متنوعی داشته باشیم. این روش مفیدتر از آن است که تکلیف طولانی و بی‌فایده تعیین شود. واقعیت این است که اگر اهداف یادگیری را خرد و به گام‌های کوچک تقسیم کنیم و همچنین فرصت کافی برای تعمیق یادگیری درنظر بگیریم، قطعاً نتایج بسیار بهتری خواهیم گرفت.  اگر کودک بدون توجه و تمرکز، رونویسی کند، یعنی کاری که هیچ جذابیتی برایش ندارد، برایش سودمند نخواهد بود. بدتر اینکه چنین رویه‌ای منجر به یک مجادله بی‌پایان میان خانواده‌ها و دانش‌آموزان می‌شود؛ موضوعی که بهداشت روانی محیط خانواده را نیز به خطر می‌اندازد. باید این رویه اشتباه تغییر کند.    اغلب خانواده‌ها نمی‌دانند طریقه صحیح برای حمایت مؤثر از فرزندانشان در انجام تکالیف مدرسه چیست، موضوعی که متأسفانه مهم است، اما توجه کمی به آن می‌شود. در این رابطه چه باید کرد؟ وقتی خانواده‌ها ندانند که حد و حدود حمایت و همراهی با دانش‌آموز در انجام تکالیفش چگونه باید باشد، گاه به جنگ و جدل با کودک می‌پردازند، گاه خودشان دست به کار می‌شوند و تکالیف حجیم فرزندشان را انجام می‌دهند! باید به آنها نیز آموزش داده شود که نحوه کمک به دانش‌آموز برای انجام تکالیفش چگونه باید باشد.    مسئولیت تعلیم دانش‌آموزان بر عهده مدرسه است یا خانواده؟ این سؤالی است که بسیاری از والدین آن را می‌پرسند.  من بار‌ها روی این نکته تأکید داشته‌ام که دانش‌آموزان در مدرسه ثبت‌نام می‌شوند تا مهارت‌های لازم را در آنجا یاد بگیرند. قرار است که یادگیری توسط مدرسه انجام شود، پس باید فرصت‌های یادگیری را در داخل کلاس درس و خارج از آن تعریف کنیم. ما معتقدیم آموزش و پرورش دانش‌آموزان یک کار تخصصی و بر دوش نهاد تعلیم و تربیت است و نباید این مسئولیت جابه‌جا شود. نباید اگر دانش‌آموزان نقطه قوتی دارند، دستاورد مدرسه محسوب شود و اگر خدای نکرده ضعفی وجود دارد، این را بر عهده خانواده‌ها بگذاریم تا آن را جبران کنند! همه خانواده‌ها امکان تمرین و تکرار محتوای آموزشی با فرزند خود را ندارند، این منصفانه نیست که انتظار داشته باشیم قسمتی از مسئولیت مدرسه بر عهده خانواده‌ها باشد، بدون اینکه شرایط آنها را درنظر بگیریم.  البته که همراهی خانواده‌ها نیز در این زمینه مؤثر است. اکثر پژوهش‌هایی که در این زمینه انجام شده، چه در سطح بین‌المللی و چه در سطح داخلی، بیانگر این است که حمایت، همکاری و همراهی مؤثر خانواده و مدرسه می‌تواند محیط مساعد تربیتی را فراهم کند تا منجر به یادگیری بیشتر، اعتماد به نفس بهتر دانش‌آموزان و سلامت روحی و روانی آنها شود، اما باید در گام اول، مدل این همکاری، تعریف مناسبی داشته باشد و در گام بعدی همه تلاشمان را برای اجرایی شدن آن به طور یکسان برای همه دانش‌آموزان به کار ببریم.  علاوه بر آن، معلمان مهم‌ترین نقش را ایفا می‌کنند؛ برای مثال شاهد آن هستیم در برخی مناطق روستایی و عشایری که خانواده‌ها عملاً امکان کمک به فرزندانشان را در انجام تکالیف ندارند، معلمان تلاشگر، باانگیزه و فداکار، همه مسئولیت یادگیری دانش‌آموزان را بر عهده می‌گیرند و توقعی از خانواده‌ها نیز ندارند. در چنین شرایطی می‌بینیم دانش‌آموزان فقط با هدایت و راهنمایی معلمانشان نتایج خوبی به دست می‌آورند.    برنامه‌های شما برای تعیین مشق‌های کمتر که در حد توان دانش‌آموزان باشد، چیست و این برنامه‌ها چه زمانی به مرحله عملیاتی می‌رسد؟  لازم است نگرش مدارس ما به نفع ایجاد محیط‌های مثبت یادگیری و تربیتی تغییر کند و تکالیف در منزل به صورت کوتاه و هدفمند تعیین شود. یکی از برنامه‌های اصلی که معاونت آموزش ابتدایی در دستور کار قرار داده که مطالبه رئیس‌جمهور محترم نیز هست، ایجاد تحول در فرآیند‌های یادگیری در کلاس‌های درس است تا محیط‌های یادگیری تبدیل به محیط‌های با نشاط شود و دانش‌آموزان را بیشتر درگیر و فعال کند. این باعث می‌شود بچه‌ها به صورت خلاقانه و داوطلبانه در فعالیت‌ها مشارکت کنند و نیازشان به تکالیف در خانه کمتر و کمتر شود. اگر این برنامه اجرایی شود و همه مدارس را تحت پوشش قرار دهد، مدل ارتباط خانه و مدرسه هم تغییر می‌کند.  امروز نگاه به تکلیف و کارکرد‌های آن در رویکرد‌های جدید تعلیم و تربیت متفاوت از گذشته است. برای رسیدن به تکالیف متناسب که منجر به یادگیری بهتر دانش‌آموز شود، لازم است که هم خانواده‌ها و هم معلمان آموزش ببینند. اگر معلمان در این زمینه توانمند شوند، آن وقت تکالیف هدفمند تعیین می‌کنند، تکالیفی که اثرات مناسب تربیتی و آموزشی خود را بگذارد. در این زمینه ما، بررسی‌های میدانی انجام دادیم تا همفکری خوبی با همکاران‌مان در استان‌های سراسر کشور داشته باشیم. معتقدیم که باید تکالیف فرسایشی از بین رود.  در دوره قبلی، با توجه به پژوهش‌هایی که انجام شده‌بود در رابطه با میزان تکلیف بعد از منزل و نوع تکالیف، برنامه‌ای را تحت عنوان تکالیف مهارت‌محور شروع کردیم. در تکالیف مهارت‌محور هدف این بود که به جای رونویسی‌های تکراری و بی‌حاصل عمدتاً از منابعی که به اسم کمک آموزش و کمک درسی تبلیغ می‌شوند، به دانش‌آموزان این فرصت را بدهیم که آموخته‌های درون کلاس درس را با انجام یکسری فعالیت‌های عملی خارج از مدرسه بتوانند تثبیت و تعمیق کنند و مهارت‌های لازم را یاد بگیرند. مهارت‌هایی که می‌شود از طریق فرصت‌های یادگیری خلاقانه و جذاب در خارج از مدرسه تعریف کرد که دانش‌آموزان را ترغیب کند تا آنها را انجام دهند. انجام این فعالیت‌ها طبیعتاً می‌تواند باعث تعمیق و هم تثبیت یادگیری شود و همچنین همه خانواده‌ها با انواع سطح سواد، می‌توانند همراهی مناسب و مؤثری در این زمینه داشته‌باشند، این موضوعی است که در این دوره نیز مجدداً در دستور کار ما قرار گرفته است. سعی می‌کنیم که با توجه به تغییر و تحولاتی که اتفاق افتاده، یک مدل کارآمد و روش‌مند در برنامه‌های آموزشی برای معلمان برای توانمندسازی‌شان در نظر بگیریم، تا بتوانیم از تکالیف سنتی به سمت تکالیف هدفمند برویم، تکالیفی که متناسب با سن و توانایی‌های دانش‌آموزان باشد و همه دانش‌آموزان در هر شرایطی امکان انجام آنها را داشته باشند.