اخبار ویژه

        نجابت شهید رئیسی و فرار به جلو مقصران طلبکار! در حالی که برخی دولتمردان و رسانه‌های حامی آنها، روزانه انواع ناترازی‌های اقتصادی و انرژی را -بعضا حتی با مبالغه و خلاف‌گویی- به رخ می‌کشند و فضاسازی می‌کنند، روزنامه دولتی ایران نوشت رئیس‌جمهور نجابت به خرج می‌دهد که درباره ناترازی‌های به ارث رسیده سخن نمی‌گوید! این روزنامه در سرمقاله‌ای با عنوان «ناترازی و نجابت پزشکیان» نوشت: «این روزها بحث ناترازی بیش از گذشته در سخنان رئیس‌جمهور و مسئولان دستگاه‌ها شنیده و درخبرها مشاهده می‌شود. پشت این اظهارات چه واقعیتی نهفته و در عین حال چه اتفاقی افتاده است که رئیس‌جمهوری دائماً بر این موضوع تأکید می‌کنند؟ همزمان با این سخنان نیز شاهد آلودگی هوا، کمبود گاز و انرژی و از همه مهم‌تر تعطیلی اداره‌های دولتی و مراکز آموزشی و غیرحضوری شدن آموزش و پرورش و قطع برق خانگی در زمستان بودیم. دلیل اینکه دولت با چنین ناترازی و کمبود انرژی و همچنین آلودگی هوا در سطح وسیع مواجه شده است، چیست؟ آیا این کمبود‌هایی که امروز موجب قطع برق و اعلام صرفه‌جویی و تعطیلی ادارات و مراکز آموزشی شده است، از کوتاهی‌ها و ناتوانی دولت چهاردهم به حساب می‌آید یا به دولت‌های قبل برمی‌گردد؟ شاید اگر نجابت دکتر پزشکیان نبود و به جای عذرخواهی، به صورت شفاف برای مردم بیان می‌کرد که آنچه امروز تحت عنوان ناترازی‌های موجود مواجه هستیم، نتیجه کم‌کاری‌ها در دولت‌های گذشته است، امروز مردم می‌توانستند با شنیدن واقعیت‌هایی از کم‌کاری‌ها و روز‌مرگی‌های گذشته، خود به قضاوت بنشینند و تصمیم بگیرند... تاکنون به صورت رسمی اعلام نشده که دلیل مشکلی که امروز با آن مواجه هستیم چیست؟ دلیل واقعی تحریم‌های تحمیل شده از سوی دشمنان است یا کم‌کاری، ناتوانی، سنگ‌اندازی، ایجاد مزاحمت، جلوگیری یا خطای یک شخص حقیقی و حقوقی یا یک مصوبه خاص مجلس و دیگر نهادهای سیاسی؟ آنچه مسلم است در گذشته همیشه بر این مسئله تأکید می‌شد که کشور بخوبی اداره می‌شود. در عین حال همه خبرها در جهت خودکفایی و بی‌نیازی کشور و پیشرفت و توسعه بود. در مقابل، همه ناترازی‌ها و مشکلات ساختاری در حوزه اقتصادی با تزریق مسکن‌هایی، پنهان نگه داشته می‌شد. اما زمانی که فردی می‌خواهد صادقانه و بدون پرده‌پوشی خطاها و بدون تجویز مسکن، درد جامعه و ناترازی داشته‌های دولت را بیان کند و واقعیت را به مردم بگوید، او را متهم به ناتوانی کرده و می‌گویند توان اداره کشور را ندارد.».  روزنامه ایران در ادامه نوشت: «چاره کار همان شعار رئیس‌جمهوری است که در دوره انتخابات بارها از آن نام برده است. پس از انتخابات هم با پذیرش مسئولیت، در عمل بدان معتقد و پابرجا است و آن استفاده از نیروهای علمی، دانشگاهیان عالِم، کارشناسان راهبردی متخصص و متعهد و علاقه‌مند به ایران است. امروز کشور برای نجات خود از ناترازی‌ها به بسیج علمی و تخصصی نیاز دارد. باید متخصصان، ناترازی‌ها را آسیب‌شناسی کرده با استفاده از توان علمی دانشگاهیان و متخصصان باتجربه و باتشکیل اتاق‌های فکر، در جهت رفع موانع و ایجاد راهکار برای حل مشکل ناترازی‌ها تلاش شود و در عین حال راه‌حل عملی بدون شعارزدگی و وعده و وعید ارائه شود تا کشور دوباره به سوی توسعه و پیشرفت حرکت کند». درباره یادداشت مذکور و ادبیات تکراری رسانه‌های همسو با دولت گفتنی است که اولا حضرات به شکل انبوه، هم بدگویی و سیاه‌نمایی درباره خدمات دولت قبل می‌کنند و حتی دست به تحریف واقعیات می‌زنند و هم سر مردم منت می‌گذارند که نجابت به خرج داده و درباره علت ناترازی‌ها حرف نمی‌زنند! ثانیا این گروه اگر صداقت داشتند در مورد هر یک از ناترازی‌ها، سه سال آخر دولت مورد حمایت‌شان (دولت روحانی) را با سه سال دولت شهید رئیسی مقایسه می‌کردند و مثلا می‌گفتند که صادرات سقوط کرده نفت چگونه دوباره احیا شد؟ رشد اقتصادی منفی شده چگونه دوباره به بالای 5 درصد بازگشت؟ واردات واکسن کرونا که به fatf زده می‌شد چگونه بدون fatf امکان‌پذیر شد و از تکرار مرگ روزانه 700 نفر جلوگیری کرد؟ قطع شبانه‌روز برق در تابستان و زمستان چگونه مدیریت و تا حدود زیادی متوقف شد؟ واردات 8 میلیون تن گندم با اختصاص ارز چگونه متوقف و خودکفایی احیا شد؟ 8 هزار کارخانه چرا در دولت روحانی تعطیل و در دولت رئیسی با کدام همت و تدبیر شبانه‌روز احیا شدند؟! دولت رئیسی چگونه 500 هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق سررسید شده به علاوه 470 هزار میلیارد تومان کسری به ارث رسیده به علاوه تامین چند ده هزار میلیارد تومان همسان‌سازی حقوق بازنشستگان و فرهنگیان را مدیریت کرد؟ و... نکته سوم اینکه حامیان دولت برای رعایت صداقت هم که شده نباید بی‌تدبیری‌های جاری را گردن بی‌تدبیری‌های گذشته و میراث دولت‌های قبلی بیندازند. مثلا صادقانه نیست که ذخیره‌سازی سوخت پاییزه و زمستانی را انجام ندهند و هنگامی که مشکل تامین گازوئیل نیروگاه‌ها خواست خود را در قالب قطعی اعلام نشده برق نشان دهد، به جای روراستی با مردم، ادعا کنند که چون می‌خواهند آسمان آبی‌تر شود، مازوت‌سوزی در نیروگاه‌ها را متوقف می‌کنند! (تیتر دروغ روزنامه وابسته به رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت) یا مثلا در حالی که رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت روحانی (از حامیان دولت پزشکیان) اعتراض می‌کند که چرا اولویت مهار تورم و مشکلات اقتصادی از دستور کار دولت خارج شده است؟!»، توهین به شعور مخاطب خواهد بود که بی‌تدبیری‌های این‌چنینی را به ناترازی‌های به ارث رسیده نسبت بدهیم و مثلا با زرنگی صورت مسئله اصلی را پاک بکنیم؟! چهارم، اگر واقعا مراجعه به کارشناسان نزد دولت محترم است، چه ایرادی داشت که مثلا از وزیر نیروی دولت قبل بخواهند تجارب خود را در اختیارشان بگذارد؟ یا مثلا از معاون اول رئیس‌جمهور در دولت قبل می‌خواستند که تجارب خود را در اختیار مدیران ذی‌ربط دولتی بگذارد؟ چرا به جای استفاده از خبرگان و صاحب‌نظران هر حوزه تخصصی، همه پاسخ‌ها را به چند کلیشه نامربوط و تکراری که سیاسی‌کاری از آن می‌بارد (مثل fatf، و مذاکره با آمریکا و غرب بدون نظرداشت عبرت‌ها و خسارت‌های ایران در برجام) ارجاع می‌هند؟ کوتاهی در ذخیره‌سازی سوخت نیروگاهی چه دخلی به fatf و مذاکره و... دارد؟ پنجم، چرا صادقانه نمی‌گویند که بخش عمده‌ای از ناترازی‌های موجود اقتصادی و انرژی، در همان آدرس دروغی است که نه سال قبل به نام بستن با کدخدا دادند و کلا تدبیر و همت و تلاش درون‌زا در حوزه‌های مختلف را تعطیل کردند؟ بروند بررسی کنند در توافق پاریس چرا تعهد به کاهش مصرف سوخت فسیلی دادند، کدام وزیر پالایشگاه‌سازی را کثافت‌کاری خواند و کدام وزیر دیگر مدعی شد ساختن نیروگاه به خاطر 200 مگاوات برق، رفتن زیر بار مافیای نیروگاه‌سازی است؟ کدام‌شان مسکن‌سازی در پروژه مهر و خودکفایی گندم را مزخرف خواندند؟ و... اجمالا اینکه ریشه اصلی ناترازی‌های فعلی، در بی‌صداقتی مقصران و متهمان آن است که نه تنها از مردم عذرخواهی نمی‌کنند بلکه همان مسیر بن‌بست را تکرار می‌کنند و اوج جوانمردی‌شان، در تهمت زدن و وارونه‌نمایی خدمات بزرگ دولتمرد شهیدی است که حاضر نشد واقعیت خسارت‌های ناشی از سوء مدیریت در دولت غربگرا را بازگو کند و کام مردم را تلخ سازد.    وزیر اقتصاد مسئول کاهش تورم یا دامن زدن به آن؟! وزیر اقتصاد در حالی رساندن دلار به بالای 70 هزار تومان را توجیه می کند که از گرانی در دولت قبل انتقاد می‌کرد. در عین حال اظهارات وی موجی صعود دوباره قیمت ارز شد! در این‌باره روزنامه جوان ضمن انتقاد از مواضع متناقض وزیر اقتصاد نوشت: عبدالناصر همتی که برای دولت قبل نسخه‌های خاص دلاری می‌پیچید، اکنون نظرات متفاوتی دارد و با افزایش نرخ دلار موافق است. اظهارات او در پذیرش دلار ۷۳ هزارتومانی، قیمت را جهش داد و برای دلالان بهانه خوبی شد. در شرایطی که این روز‌ها دلار در حال ثبت رکورد‌های جدید است، قاعدتاً انتظار می‌رود وزیر اقتصاد به عنوان متولی سیاستگذاری‌های پولی و مالی و همچنین بانک مرکزی به عنوان نهاد ناظر توضیحاتی منطقی درباره چرایی آن بدهد. صحبت‌های همتی در خصوص نرخ دلار ۷۳‌ هزار تومانی و به نوعی به رسمیت شناختن این نرخ، در شرایطی است که پیش از این در دولت سیزدهم، او انتقادات زیادی را به سیاست‌های ارزی دولت و افزایش قیمت‌ها وارد دانسته بود.  همتی در پیامی در صفحه شخصی خود نوشته بود: «جناب آقای رئیسی، آنچه در بازار ارز و سکه می‌گذرد، برخلاف نظر شما، فعالان اقتصادی را خیلی هم نگران کرده است و شکی در تأثیر مستقیم منفی آن در زندگی و معیشت مردم نیست.» او همچنین در پیامی دیگر با انتقاد از سیاست‌های ارزی دولت سیزدهم گفته بود: «با ادعای تثبیت اقتصادی، نرخ ارز ترجیحی را در ۲۸ هزار و۵۰۰ تومان و نرخ نیما را در محدوده ۳۸‌ هزار تومان برای هر دلار ثابت نگه داشتید... نتیجه چه شد؟ در ماه‌های پایانی سال و ابتدای سال ۱۴۰۳ کل عقب‌ماندگی نرخ ارز بازار ناشی از تزریق دلار با نرخ پایین‌تر، با جهش ۳۰‌درصدی به ۶۵‌ هزار تومان رسید. تداوم چنین سیاستی موجب تحریک حرکت‌های سفته‌بازانه، خروج سنگین سرمایه و فاصله گرفتن نرخ بازار با نرخ‌های تثبیتی می‌شود.» روزنامه وطن امروز هم در گزارشی با عنوان «کیش وزیر به بازار» نوشت: در حالی که امیدواری برای کاهش قیمت دلار از محدوده 76 هزار تومان به مرز 70 هزار تومان افزایش یافته بود، عبدالناصر همتی با اعلام اینکه در سال‌های گذشته قیمت سرکوب شده است، سیگنال جدیدی به دلالان داد و باعث شد قیمت دلار از ۷۶ هزار تومان به بیش از ۷۸ هزار تومان برسد. وزیر اقتصاد که در نشست ارزی کمیسیون اقتصادی مجلس سخن می‌گفت، اعلام کرد: شما نمایندگان مجلس نمی‌گویید جلوی رانت و فساد را بگیرید؟ ما دلار را 40 هزار تومان می‌دهیم ولی خیلی از کالاها با نرخ 70 تا 80 هزار تومان در بازار می‌چرخد. ثابت نگه داشتن نرخ دلار باعث افزایش فساد و کاهش صادرات می‌شود. هر زمان فاصله قیمت دلار در بازار آزاد با نرخ دولتی زیاد می‌شود، سفته‌بازی نیز زیاد می‌شود و بانک مرکزی نمی‌تواند بازار را کنترل کند.  دولت در حالی مجوز افزایش قیمت ارز در بازار آزاد را با اجرای نرخ‌گذاری ارز توافقی داده که همچنان بسیاری نگران فاصله بین درآمدها و هزینه‌ها هستند. با از سرگیری معاملات ارز توافقی، قیمت دلار بازار آزاد 3 آذر به محدوده 76 هزار تومان رسید که با در نظر گرفتن قیمت 57 هزار تومان ارز در مردادماه، نرخ دلار تاکنون رشد 25 درصدی داشته است. به نظر می‌رسد در صورتی که این روند افزایش قیمت اصلاح نشود، دلار به طور قطع به قیمت‌های بالاتر نیز می‌رسد و این موضوع می‌تواند انتظارات تورمی ایجاد کند.  بر همین اساس در صورتی که وزیر اقتصاد همچنان معتقد به مدیریت قیمت ارز در خارج از بازار آزاد باشد، حتما انتظارات تورمی روی جامعه و اقتصاد کشور اثر منفی می‌گذارد، بنابراین رئیس‌جمهوری باید به این مساله ورود کند و برنامه‌هایی برای حمایت از دهک‌های پایین جامعه بویژه کارگران در نظر داشته باشد.  البته تاکنون دولت در این زمینه هیچ اظهارنظری نکرده است. با توجه به اینکه بسیاری از کالاهای اساسی ایران وارداتی است، با رشد نرخ ارز، قیمت این کالاها هم تحت تاثیر قرار می‌گیرد. سیاست‌های غلط دولت برای جابه‌جایی کالاها به بازار ارز توافقی، همچنین رشد قیمت ارز نیمایی، باعث شده دلار بازار آزاد گران و فضای بازار تورمی شود. در حالی که دولت وعده کاهش شکاف بین دهک‌های مختلف جامعه را می‌دهد اما در عمل این موضوع تاکنون اتفاق نیفتاده است. گزارش مرکز آمار حکایت از این دارد که تورم در محدوده 33 درصد باقی مانده و این در حالی است که این سیگنال رشد قیمت ارز هنوز روی تورم اثر نگذاشته است.     هشدار حامی انتخاباتی پزشکیان  درباره شوک‌درمانی اقتصادی دکتر فرشاد مؤمنی کارشناس اقتصادی می‌گوید بسیار متاسفم که آقای پزشکیان بر‌خلاف وعده قبل از انتخابات، از اولین روزهایی که بر مسند نشست، دم از ضرورت شوک درمانی زد. استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی که دانشکده اقتصاد دانشگاه علوم رضوی سخن می‌گفت، اظهار کرد: من که در ایام انتخابات ریاست جمهوری، تا آخرین روزها به صورت عمومی از هیچ کاندیدایی حمایت نکرده بودم، از آقای پزشکیان حمایت کردم چرا که ایشان شرافتش را گرو گذاشت و گفت اگر من مسئولیت بپذیرم هرگز شوک درمانی نخواهم کرد. من به این اعتبار که خود این فهم و التزام عملی به آن چقدر می‌تواند برای ایران نجات دهنده باشد، یک روز مانده به آخرین مهلت تبلیغات گفتم فقط به اعتبار این تعهد و تعهد ایشان به رفع گرسنگی و عدالت آموزشی و عدالت در سلامت داشته است، به ایشان رای می‌دهم. بسیار متاسفم که ایشان از اولین روزهایی که بر مسند نشست، دم از ضرورت شوک درمانی زد. وی اظهارداشت: صفحات 110 تا 115کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند » را بخوانید، در آنجا به صراحت گفته می‌شود که ملت‌ها زمانی شکست می‌خورند که رفتارهای دولت‌ها در عمل از ملت اعتماد‌زدایی می‌کند. کاش این توان را داشتیم که حکومتگران گرامی‌مان را متوجه کنیم که حرکت به سمت دلاری کردن اقتصاد و تحمیل بی‌ثباتی و ناامنی و حس بی‌آینده بودن به مردم و تولیدکنندگان در اثر شوک درمانی چه خواهد کرد.  مؤمنی گفت: هرکس دل در گرو دین خدا و مردم و آینده کشورش دارد، باید تلاش کند آثار سوء شوک‌درمانی را بر همه عرصه‌های حیات جمعی ایرانیان آشکار کند.  وی افزود: اگر گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن بود، به محض اینکه درباره این مسئله متقاعد می‌شدند باید روندها را متوقف می‌کردند. وقتی این روند را متوقف نمی‌کنند و اصرارهای ناهنجار هم می‌شود، به معنای این است که بخش بزرگی از آنها به تسخیر منافع غیرمولدها درآمده‌اند و اقتضائات معیشت خانوارها و بنیه تولید ملی و توان مالی حکومت را قربانی منافع غیرمولدها می‌کنند. از این دریچه اسنادی مانند لایحه بودجه 1404 و برنامه هفتم را بررسی کنید تا ببینید چرا ما نمی‌توانیم  موفق باشیم.