روایتفاش و آشکار روزگاری که بر مردمان میرود!
[ شهروند ] چند روزی میشود که فیلم «علت مرگ: نامعلوم» به کارگردانی علی زرنگار و تهیهکنندگی مجید برزگر بعد از سه سال بلاتکلیفی و بیسروسامانی روی پرده آمده. فیلمی که بهرغم اینکه از وجود ستاره به مفهوم عام آن بیبهره است، اما ترکیب بازیگران معتبر و محترم با شماری از جوانان نوآمده مستعد در کنار داستان و روایت هوشمندانه و درگیرکننده فیلم توجه خیلیها را معطوف آن کرده است. در این مطلب تلاش داریم به این بپردازیم که فیلمی مانند «علت مرگ: نامعلوم» به چه دلیل قابل قبول، قابل توجه و یک سر و گردن از دیگر رقبای روی پرده بالاتر است؛ و دیگر اینکه چرا این فیلم در این مدت مجوز نمایش عمومی نداشته و از ورود به جشنواره محروم شده است؟!
درباره فیلم
«علت مرگ: نامعلوم» با بازی بانیپال شومون، علیرضا ثانیفر، ندا جبرائیلی، علیمحمد رادمنش و زکیه بهبهانی داستان چند مسافر را در جادهای فرعی روایت میکند که پیش از طلوع آفتاب، شهداد را به مقصد کرمان ترک میکنند، اما وقتی در اوایلِ راه متوجه میشوند که یکی از مسافران مرده است، دردسرهاشان در این سفر آغاز میشود! اورژانس به خاطر عدم تأیید پزشک از فرستادن آمبولانس خودداری میکند و چون آفتاب هنوز طلوع نکرده و یافتن پزشک نشدنی است، یکی از مسافران پیشنهاد میدهد او را به پلیس راه برسانند و ماجرا را در آنجا تعریف کنند. اما پیش از رسیدن به پلیس راه، یک ترمز شدید تعارضاتی را بین شخصیتهای فیلم پیش میآورد و تصمیم آنها را تغییر میدهد...«علت مرگ: نامعلوم» که به دلیل تصمیم هیئت انتخاب دوره چهلم جشنواره فیلم فجر از ورود به جشنواره بازمانده بود، اولین نمایش جهانی خود را در جشنواره بینالمللی فیلم شانگهای در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۳ پشت سر گذاشت و در چهار رشته بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری و بهترین بازیگر مرد نیز کاندیدا شد. این فیلم بعد از آن در پنجاه و هفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم هوف در آلمان حضور داشته و جایزه بهترین فیلم سال 2024 را نیز در دهمین دوره جشنواره فیلمهای ایرانی جشنواره فیلم زوریخ به دست آورده است.
راز بلاتکلیفی
بلاتکلیفی سه ساله «علت مرگ: نامعلوم» از زمانی آغاز شد که عدم صدور پروانه نمایش این فیلم را- که از سوی هیأت انتخاب چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر با اخذ 6 رای از هفت رای اعضای هیات انتخاب شده بود و باید وارد بخش مسابقه این رویداد میشد- از جشنواره کنار گذاشت. اتفاقی که در آن روزها با واکنش تند علی زرنگار- کارگردان این فیلم- مواجه شد- که در این باره نوشت: «سینما تاریخنگاریِ اجتماعیست. فیلم اجتماعی، روایتگر روزگاریست که بر مردمان میرود. و آنچه شما را وادار کرده «علت مرگ: نامعلوم» را کنار بگذارید، همین واقعیت فاش و آشکاریست که هر روزه مردمان با آن دست به گریبانند»…
در پاسخ به این واکنش بهروز افخمی که در آن دوره از جشنواره عضو هیأت انتخاب بود، گفت: «دربارهٔ ۲–۳ فیلم خوب بحثهای جدی درگرفت و «عروسک» و «علت مرگ: نامعلوم» حذف شدند، زیرا کمیسیون پروانه نمایش صلاح نمیدیدند برای جشنواره نمایش داده شوند، با این حال در میان خود افراد کمیسیون هم کسانی طرفدار این فیلم بودند و میخواستند به آن پروانه نمایش بدهند».
یک فیلم جادهای
... و حالا بعد از سه سال «علت مرگ: نامعلوم» به نمایش عمومی درآمده است. یکی از بهترین فیلمهای روی پرده- بیشتر به خاطر بهرهمندی حداکثری از ظرفیتهایی که روایت فیلم در اختیار فیلمساز قرار داده؛ که مهمترینش نمایش باظرافت و هنرمندانه کهنالگوی سفر قهرمان در فیلمهای جادهای است که مدیون و مرهون شخصیتپردازی مناسب کاراکترهای مختلف فیلم میتواند به شمار آید. «علت مرگ: نامعلوم» فیلمی با مختصات سینمای جادهای است که قصه یک سفر کوتاه را روایت میکند. در فیلمهایی از این دست، پراکندگی رویدادهای فیلمنامه و شخصیتپردازی کاراکترهای قصه دو رکن اساسی هستند و تأثیر مستقیم روی کیفیت نهایی کار دارند- و بنابراین کیفیت غبطهبرانگیز «علت مرگ: نامعلوم» را تا حد زیادی میتوان مربوط به این بخش دانست. فیلم گذشته از وجه مکانیکی و سختافزاری ساختار فیلمنامه- شخصیتها، پراکندگی درست اتفاقات داستانی و نقاط عطف و گرهافکنی و گرهگشایی و دیگر- از نظر معنایی و محتوایی نیز فیلمی ارزشمند است و سوالات عمیق پرشماری درباره زندگی، مرگ و تقدیر انسان مطرح میکند و نکته مهمتر هم اینکه این داشتههای معنایی و محتوایی را نیز با کمک داستان و داستانگویی پیچیده و کاراکترهای متنوع چندلایه و عمیقش سرپا نگاه داشته است.
داستان درگیرکننده
درباره «علت مرگ: نامعلوم» نکته مهم اینکه حتی با یک درگیری سطحی مانند مرور خلاصه داستان فیلم نیز میتوان دریافت که فیلم چه ظرفیت عظیمی در داستانپردازی و درگیر کردن مخاطبین در لایههای مختلف روایت خود دارد. در حقیقت خط اصلی «علت مرگ: نامعلوم» که چیزی جز سفر کوتاه هفت مسافر نیست که یک حادثه غیرمنتظره در میانه راه آنها را از ادامه آن بازمیدارد؛ در همان روییترین لایه خود نیز روی ماجراجویی و تنشهای انسانی تاکید دارد و از همان ابتدا چالشهای احتمالی مسیر را- که در فیلم تبدیل به کنایهای از چالشهایی شده که ممکن است هر فردی در زندگی با آن مواجه شود- به خوبی برجسته کرده است و شاهد اهمیت عناصری چون انتخابها، تصادفات و تقدیر در روند روبهجلوی انسان در لحظه بهلحظه فیلم هستیم. «علت مرگ: نامعلوم» در واقع علاوه بر روایت یک داستان سرگرمکننده سوالات عمیقتری را درباره زندگی و مرگ نیز مطرح میکند- که آیا انسان کنترل کامل بر سرنوشت خود دارد؛ و انتخابهای انسان چگونه بر زندگی او تأثیر میگذارند؟ از این نظر این فیلم را میتوان بهترین فرصت برای تامل در مورد زندگی، مرگ و انتخاب دانست.
از زبان همکار
نتیجه سینمای مستقل ایران
[علی جلیلوند، تهیهکننده سینما] قریب ۱۵ سال است علی زرنگار را میشناسم. ثمره این ۱۵ سال، فارغ از رفاقتی برادرانه، یک فیلمتئاتر است و دو فیلم سینمایی. بیش از این هیچ نیاز نیست؛ برای شناختن عمق روحِ یک رفیق. علی پیش از اینکه ادیبی هنرمند باشد، زندگیاش را برای مردم و فرهنگ این سرزمین گذاشته و جنگیده است. ممنوعیتها و محدودیتهای فراوانی تجربه کرده، اما هنر و شرافتش را نفروخته است. شاید این حرفها برای دنیایِ مبتذلِ امروز سانتیمانتال به نظر برسد، اما تاریخ ایران از این هنرمندان روایتها خواهد گفت. مجید برزگر گرامی هم صرفا یک آرتیستِ سینماگر نیست. او هم گوهریست برای دنیا و سینمایِ بیمفهومِ این روزگار. و یک گروه درجه یک که نتیجه کارشان یک فیلم خوب، شریف و تفکربرانگیزه. «علت مرگ: نامعلوم» نتیجه سینمای مستقل ایران است!
از زبان منتقد
سلامت و اصالت یک فیلم
[عباس امینی] «علت مرگ: نامعلوم» به انسانهایی نگاه میکند که برای حفظ شرافت و بقای خود، مجبورند جنازهای را که ناخواسته روی دستشان مانده، یا حفظ کنند یا دفن. جنازهای بلاتکلیف که نه میتوان آن را دفن کرد و نه رهایش نمود. این فیلم قصه را به زور در چشممان فرو نمیکند بلکه ما را با سرنوشت آدمهایش همراه میسازد. شخصیتهای فیلم، مثل آدمهای اطرافمان، طبیعی و واقعی حرف میزنند. برای بیان حرفهای مهم، به شعار پناه نمیبرند. بازیگران فیلم نقش بازی نمیکنند؛ بلکه قصه را زندگی میکنند. زیستی که انگار سالهاست از سینمای ما رخت بربسته است. «علت مرگ: نامعلوم» برای دیده شدن میانبر نمیزند. مسیر سلامت و اصالت خود را طی میکند؛ مسیری که گواهی است بر شناخت و تسلط سازنده بر موضوعی که برای روایت آن برگزیده است.