60 ثانیه مکالمه نجاتبخش
[سیما فراهانی] تمام مکالمه، کمتر از یک دقیقه طول میکشد. در همین زمان کم، اپراتور هلالاحمر توانست، نجاتبخش زندگی یک نوزاد شود. پدری مضطرب، مادری شوکه و نوزادی که نمیتوانست نفس بکشد، هیچکدام اینها باعث نشد که محمدمهدی صابری، پای تلفن هول شود و ثانیههای زندگیبخش را تلف کند. او به جای اینکه پدر نوزاد را به اورژانس ارجاع دهد، تلفن را قطع نکرد. همزمان که موضوع به اورژانس اطلاع داده شد، این اپراتور وظیفهشناس، سعی کرد به پدر مضطرب آرامش دهد، مادر را از شوک درآورد و همزمان به نوزادی که نفس نمیکشید، جانی دوباره بخشید.
در ابتدا سعی کردم به پدر آرامش دهم
ماجر به روز چهارشنبه حوالی غروب برمیگردد. آن روز صابری مثل هر روز سر شیفت خود در مرکز کنترل و هماهنگی عملیات امدادونجات هلالاحمر گیلان بود که تماسی با آنجا گرفته شد. محمد مهدی صابری، در خصوص آن تماس به خبرنگار «شهروند» میگوید: «وقتی گوشی تلفن را برداشتم، پدری با حالت استرس آنسوی خط به من گفت، بچه ام دارد خفه میشود. او داد میزد و میگفت که شربت در گلوی نوزادم پریده و نمیتواند نفس بکشد. اینجور مواقع اینگونه نیست که این افراد را به اورژانس ارجاع دهیم و بگوییم به ما ربطی ندارد. معمولا ما سعی میکنیم که وضعیت را کنترل کنیم و هرکاری از دستمان برآید انجام دهیم. اما موضوع را هم به اورژانس اطلاع میدهیم. وقتی این پدر با من تماس گرفت، همزمان همکارم پشتیبانی کرد و با اپراتور اورژانس تماس گرفت. آدرس را از او گرفتم و به همکارم دادم. او نیز آدرس را به اورژانس داد. من تلفن را قطع نکردم، سعی کردم از تمام دورههایی که گذرانده بودم و در پایگاه انجام میدادم، استفاده کنم. در ابتدا سعی کردم به آن پدر آرامش دهم. به او گفتم، نگران نباش و راهنماییاش کردم. گفتم هرکاری من میگویم انجام بده. همین حرفها باعث امید در دل این مرد شد و او کمی آرام شد. مکالمه ما کمتر از یک دقیقه طول کشید.»
در اینگونه مواقع ثانیهها هم مهم است
اپراتور تلفن هلالاحمر، ثانیه به ثانیه عملیات نجات نوزاد را به پدر آموزش داد و در نهایت صدای گریه بچه را شنید: «وقتی پدر کمی آرام شد، به او گفتم، بچه را روی دستت بگذار، جوری که پاهایش دو طرف دستت و دستت زیر سینه اش باشد، بعد با سه انگشت بین دو کتفش ضربه بزن و رو به پایین هل بده. وقتی این کار را کرد، گفت که بچه نفس میکشد، ولی به سختی. گفتم این کار را تکرار کن. هم پدر و هم مادر هول شده بودند. در نهایت صدای گریه بچه را شنیدم و خیالم راحت شد. البته پدر هم همکاری کرد و سعی کرد خونسردی خود را حفظ کند. مادر از آن طرف مشخص بود که در شوک است. چون اصلا هیچ صحبتی نمیکرد، ولی کارهایی را که میگفتم انجام میداد. با این حال همین که سروصدا و جیغ و داد نکرد، خیلی تاثیرگذار بود. این خیلی مهم است که فرد در اینگونه مواقع خونسرد باشد و جیغ و داد نکند. شاید همین مساله باعث شد که نفس نوزاد برگردد و بتواند گریه کند. در اینگونه مواقع ثانیهها هم مهم است و نباید با فریاد و استرس از بین برود.»
نجات، لذتی وصفنشدنی دارد
محمد مهدی صابری 28 سال دارد. کوهنورد بود و به خاطر همتیمیهایش، تصمیم گرفت، دورههای کمکهای اولیه را بگذراند اما در هلالاحمر ماندگار شد. رفته بود تا بتواند در صورت نیاز نجاتبخش همنوردانش باشد، ولی تصمیم گرفت که نجاتبخش مردم جامعهاش هم باشد: «من در رشته آتشنشانی درس خواندم و الان در رشته فیزیولوژی ادامه تحصیل میدهم. از سال 95 وارد هلالاحمر شدم. در پایگاههای مختلف کشیک بودم. دو سال عضو تیم واکنش سریع هلالاحمر گیلان بودم. حالا هم دو سال است که اپراتور 112 هلالاحمر گیلان هستم. از اسفند ماه نیز شرکتی شدهام. تا پیش از این، داوطلب بودم. من در وهله اول کوهنورد بودم. حس مسئولیتی که نسبت به هم تیمیهایم داشتم، باعث شد که تصمیم بگیرم، دوره کمکهای اولیه را بگذرانم که اگر حادثهای برای یکی از ما هنگام کوهنوردی پیش آمد، بتوانم اقدامی انجام دهم. وقتی در هلالاحمر، دوره دیدم، بیشتر به این حوزه علاقهمند شدم. گفتم چرا فقط در کوه و به افراد خودی کمک کنم. میتوانم از طریق جمعیت به تمام افراد کمک کنم. برای همین ماندگار شدم. تمام دورهها را گذراندم. این اولین بار نیست که پای تلفن جان کسی را نجات میدهم. چندین بار شده که راهنمایی کردم و همین مراحل را پشت سر گذاشتم تا توانستم نجات بخش باشم. البته حضوری هم نجات دادهام. یادم میآید، یک بار سیزده به در بود. روبروی پایگاه ما حادثهای رخ داد. به نوزاد رب انار ترش داده بودند. آن نوزاد هم خفه شده و راه هواییاش بسته شده و کبود شده بود. ما بلافاصله رفتیم و همین مانور را انجام دادیم. تا اینکه نوزاد گریه کرد و نفسش برگشت. او را به بیمارستان بردند. ما مواردی هم داریم، که مثلا در ماموریتی باعث نجات کسی میشویم، چند روز بعد یا تماس میگیرند یا به پایگاه میآیند و تشکر میکنند. همین مسایل حال ما را خوب میکند. البته که ما وظیفه خود را انجام میدهیم و انتظار تشکر نداریم. همین که جانی به بدن کسی برمیگردد، لذتی وصفنشدنی برایمان دارد.»
قدردانی دکتر کولیوند از اپراتور هلالاحمر
پیرحسین کولیوند از اپراتور هلالاحمر که جان کودک گیلانی را نجات داد، با صدور پیامی قدردانی کرد.
در متن پیام قدردانی دکتر کولیوند آمده است: «جناب آقای مهدی صابری، کمک بههنگام شما از راه دور به پدری مضطرب برای نجات جان فرزندش، یک نمای شفاف از انساندوستی مخلصانه بود که مسئولیتپذیری، تعهد و مهربانی امدادگران و نجاتگران جمعیت هلالاحمر را به نمایش گذاشت. این کمک اولیه که با انتقال جملاتی کوتاه اما موثر جان نوزاد گیلانی را نجات داد، امدادگری را در مقدسترین تصویر بشردوستانه ثبت کرد و انتشار آن در فضای رسانه گامی مهم در ترویج نوعدوستی است که افکار عمومی را نسبت به اهمیت کمکهای اولیه و داوطلبی آگاه خواهد کرد. لازم میدانم کمال قدردانی را از جنابعالی به جای آورم که با این عمل خداپسندانه اعتبار جمعیت هلالاحمر را چند برابر کردید، بر اعتماد عمومی آن افزودید و عظمت ماموریتهای این نهاد امدادی و داوطلبانه را در ذهنها زنده کردید.»