داستان متفاوت پول و بدهی در ورزش

داستان پول و بدهی در ورزش ایران ماجرای عجیب و غریبی است که از رشته‌ای به رشته دیگر متفاوت است. مثلاً در فوتبال شما می‌توانید به عنوان مدیر (از مدیر کلان گرفته تا مدیران رده‌های پایین) میلیاردی خرج کنید. می‌توانید بدون داشتن پشتوانه مالی بازیکن خارجی به خدمت بگیرید و تا دلتان بخواهد بدون نگرانی بدهی بالا بیاورید. اصلاً مشکلی نیست، چرا؟ چون بیت‌المال و پول مردم هست و هر وقت خواستید می‌توانید دستتان را تا آرنج در این کیسه فرو و با برداشت از آن بدهی‌ها را پرداخت کنید. نمونه‌های این ماجرا هم اینقدر زیاد و تکراری است که از حوصله این چند خط خارج است. اما در ورزشی که برای فوتبال همیشه بازنده آن پول هست شما اگر در رشته‌ای دیگر فعال باشید اوضاع کاملاً متفاوت می‌شود. اصلاً هم تفاوتی نمی‌کند که مثلاً در المپیک بهترین نتیجه را کسب کرده باشید یا در بازی‌های آسیایی چهره موفقی از خود نشان داده باشید یا اینکه ورزشکاران تحت امرتان در مسابقات جهانی رقبای سرسخت خود را شکست داده باشند و برای کشور مدال‌آوری کرده و افتخار‌آفرین شده باشند. اینجا نه خبری از پول است و نه خبری از حمایت. 
نمونه بارز این مسئله را می‌توان در فدراسیون‌های مختلف دید. فدراسیون‌هایی که روزی نیست خبری در خصوص توقیف یا ضبط اموال‌شان از سوی طلبکاران رسانه‌ای نشود. فدراسیون‌هایی نظیر وزنه‌برداری که همین چند روز قبل تیم‌های بزرگسالان و جوانان آن در سطح جهان و قاره کهن افتخار‌آفرینی کردند، اولی نایب‌قهرمان جهان شد و دومی بر سکوی قهرمانی آسیا تکیه زد، اما درست بعد از این افتخارآفرینی‌ها به‌خاطر ۳۰ میلیارد تومان بدهی که آن هم متعلق به دوران ریاست قبلی بود، اموال فدراسیون توقیف شد!
بله، درست خواندید؛ ۳۰ میلیارد، یعنی مبلغ قرارداد یک بازیکن فوتبال، ولی همین ۳۰ میلیارد می‌تواند یک فدراسیون افتخار‌آفرین را به چالش بکشاند و باعث شود رئیس فدراسیون کاسه چه کنم، چه کنم به دست بگیرد. ناگفته نماند که از این دست فدراسیون‌ها زیاد است، مثلاً می‌توان به فدراسیون ناشنوایان اشاره کرد که با مشکلی شبیه آنچه فدراسیون وزنه‌برداری با آن روبه‌روست، دست به گریبان است و هیچ بعید نیست خیلی زود شاهد رسانه‌ای شدن خبر توقیف اموال این فدراسیون هم باشیم. 
خجالت‌آور است که فدراسیون‌های افتخار‌آفرین ورزش اینگونه به‌خاطر مبالغی که در بحث کلان اصلاً دیده نمی‌شوند با چالش‌هایی نظیر آنچه وزنه‌برداری با آن روبه‌روست، مواجهه شوند و کسی هم دم نزند. خجالت‌آور است که ورزش قهرمانی ایران با وجود این همه تلاش و زحمت و افتخار لنگ پول باشد، ولی پول در جایی دیگر که فقط اسم آن حرفه‌ای شده، حیف و میل شود و نتیجه‌ای هم در پی نداشته باشد. 
آنچه مشخص است اینکه وزارت ورزش به عنوان متولی اول و آخر ورزش کشور باید فکری اساسی به حال معضلات این‌چنینی فدراسیون‌های مدال‌آور و افتخار‌آفرین کند تا حداقل مسئولان و ورزشکاران این فدراسیون‌ها علاوه بر بار سنگین بی‌توجهی و عدم رسیدگی، نگاه سنگین طلبکاران را هم تحمل نکنند و حداقل بتوانند از اموال‌شان به درستی استفاده کنند.