به وقت دیپلماسی تهران با ترامپ


  گروه سیاسی: جان هافمن، پژوهشگر در زمینه دفاع و سیاست خارجی در موسسه کاتو در یادداشتی که در نشریه آمریکایی هیل منتشر شده، می نویسد: وقتی صحبت از ایران می شود، بهترین گزینه ترامپ دیپلماسی است و او باید برای تحقق کاهش تنش‌ها با تهران تلاش کند. به گزارش «تجارت»، از زمان اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و مشخص شدن بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، گمانه‌زنی‌ها در خصوص سیاست احتمالی دولت دوم معمار «سیاست فشار حداکثری» علیه ایران، بخش قابل توجهی از تحلیل‌ها در رسانه‌های مختلف داخلی و خارجی را به خود اختصاص داده است. جان هافمن، پژوهشگر در زمینه دفاع و سیاست خارجی در موسسه کاتو در یادداشتی که در نشریه آمریکایی هیل منتشر شده است، با ناکام دانستن سیاست چهارساله فشار حداکثری دونالد ترامپ علیه ایران که عمدتا در دولت دموکرات جو بایدن ادامه یافت، می نویسد: وقتی صحبت از ایران می شود، بهترین گزینه ترامپ دیپلماسی است و او باید برای تحقق کاهش تنش ها با تهران تلاش کند. ترجمه کامل این گزارش را در ادامه می خوانید اما لازم به ذکر است که انتشار این متن به معنای تایید محتوای آن نیست. تنش بین ایران و ایالات متحده احتمالاً یکی از اولین چالش های مهم سیاست خارجی برای دولت آینده ترامپ خواهد بود. به نظر می‌رسد که تحرکات اخیر تهران (در حوزه توانمندی هسته ای) بیش از هر نقطه ای از تاریخ این کشور، ایران را به ساخت سلاح هسته ای نزدیک کرده است و خطر جنگ بین رژیم اسرائیل و ایران - با دخالت مستقیم ایالات متحده - همچنان بالاست. اگرچه بی اعتمادی جدی بین واشنگتن و تهران وجود دارد اما دیپلماسی امکان پذیر است. نویسنده این مطلب با اشاره به اینکه ترامپ، رئیس جمهور منتخب باید با ایران تعامل کرده ادعا می کند که او از این طریق می تواند از پنجره محدودی که در حال حاضر برای خنثی کردن برنامه هسته ای تهران به شیوه ای صلح آمیز و کاهش تنش با جمهوری اسلامی وجود دارد، استفاده کند. از دست دادن این شانس خطر نزدیک شدن ایالات متحده به جنگ فاجعه بار دیگر در خاورمیانه را به همراه دارد، چیزی که او به رای دهندگان قول داد که از آن اجتناب کند.
دولت اول ترامپ درس های آموزنده ای برای دولت دوم ارائه می دهد. ترامپ پس از لغو توافقنامه برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) با ایران، سیاست «فشار حداکثری» را با هدف تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران از لحاظ اقتصادی و دیپلماتیک اعمال کرد. نویسنده این مطلب در ادامه لیستی از اقدام های ضدایرانی دولت اول ترامپ را ارائه کرده و ادعا می کند: ترامپ بزرگ‌ترین تحریم‌های آمریکا را تا به امروز علیه ایران اعمال کرد و با افزایش فشار نظامی بر تهران، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، قاسم سلیمانی را در سال ۲۰۲۰ (به شهادت رساند). اسرائیل همچنین زمانی که محسن فخری‌زاده، دانشمند هسته‌ای ایران را در سال ۲۰۲۰ در نزدیکی تهران ترور کرد و در سال ۲۰۲۱ عملیات خرابکاری را علیه تاسیسات اصلی غنی‌سازی ایران در نطنز انجام داد، وارد عمل شد. اندکی پس از آن، ایران غنی‌سازی اورانیوم تا ۶۰ درصد به عنوان بالاترین میزان غنی سازی در تاریخ این کشور را آغاز کرد. سیاست فشار حداکثری ترامپ - که عمدتاً توسط دولت بایدن ادامه یافت - در نهایت نتوانست برنامه هسته‌ای تهران را محدود و یا در رفتارهای منطقه ای ایران تغییری ایجاد کند. این اقدام ها برعکس بیشتر به توانمندسازی تندروها در داخل ایران کمک کرد. ایران ذخایر اورانیوم غنی شده با درصد بالا خود را به شدت افزایش داده که ادعا می شود برای تولید سوخت کافی برای چندین بمب هسته ای در صورتی که تهران به سمت تسلیحات حرکت کند، کافی است. زمان آستانه دستیابی ایران به مواد لازم به اندازه چند هفته تخمین زده می شود، اگرچه هنوز هم احتمالاً چند ماه تا یک سال طول می کشد تا تهران یک سلاح هسته ای قابل استفاده تولید کند.
با ورود ترامپ به کاخ سفید در ژانویه، نشانه های متفاوتی از سوی ترامپ و مشاورانش به چشم خورده است؛ از یک سو، گزارش‌هایی وجود دارد که رئیس‌جمهور منتخب می‌خواهد کمپین «فشار حداکثری» خود علیه ایران را تجدید کند و حتی در حال بررسی حملات هوایی به تأسیسات هسته‌ای ایران است. از سوی دیگر، سیگنال‌هایی وجود دارد که رئیس‌جمهور سابق چشم اندازهای معامله با تهران را در نظر گرفته است. ترامپ نسبت به تلاش‌های آمریکا برای تغییر رژیم در تهران هشدار داده است. مشاور ترامپ در امور خاورمیانه اخیرا مدعی شده است که ترامپ برای «مذاکرات جدی» با ایران آماده است.