روزنامه ایران
1397/07/29
بودن یا نبودن...!
احد میکائیلزاده
فعال فرهنگی
کمیسیون فرهنگی مجلس در حالی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را برای نظارت نداشتن بر VOD مورد انتقاد قرار میدهد که گردانندگان سامانههای ویدئویی همیشه از سرگردانی بین 6 نهاد نظارتی و تصمیمگیرنده درباره فعالیت این شبکهها گلایه دارند.
ماجرا از این قرار بود، هفته پیش نصرالله پژمان فر نماینده مشهد و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس از وزیر ارشاد خواست که توضیح دهد چرا نظارتی بر محتوای سامانههای ویدئویی نمیشود که طبق آمار و گزارشها 5 میلیون عضو دارد و 20 میلیون نفر از آن استفاده میکنند؟! وزیر ارشاد پاسخ داد؛ «از۶۰ هزار مورد بارگذاری شده میزان تخلفات درصد بسیار محدودی نسبت به حجم کل داشته است.» اما پاسخ وزیر ارشاد برای نمایندگان مجلس قانعکننده نبود. آنها به سید عباس صالحی کارت زرد دادند تا برود و به فکر چارهای باشد، البته مصادیق مورد نظر سؤالکننده که تنها 5 مورد از بیش از 12000 عنوان برنامه بارگذاری شده بود و در کمتر از 2 ساعت حذف شد.
پس از سؤال از وزیر ارشاد، برخی از صاحبان این سامانههای ویدئویی در مصاحبههای اخیرشان اعلام کردند با این کارت زرد تازه متوجه شدند که باید فقط به وزارت ارشاد پاسخ بدهند، اما هنوز برای خیلیها مسائلی که عضو کمیسیون مجلس مطرح کرد جای سؤال دارد. پژمانفر از وزیر ارشاد سؤال میکند: «چرا اجازه دادید ذائقه به سمت فیلمهای امریکایی برود؟» سؤالی که معلوم نیست چرا وزیر ارشاد باید مخاطبش باشد. مگر نه این است که در سالنهای سینماهای کشور فقط فیلمهای ایرانی با اما و اگر اکران میشوند. مگر نه این است که صداوسیمای جمهوری اسلامی پیش از سامانههای ویدئویی درخواستی، فیلمها و سریالهای خارجی را برای مخاطبان نمایش داده است. رسانه ملی که همیشه در نقد فیلمهای هالیوودی برنامههایی تهیه کرده و میزگرد برگزار میکند و از این سینما انتقاد میکند؛ آنوقت خودش هم مشتری درجه یک و پروپاقرص این نوع فیلمهاست و با انواع سانسورها آنتن شبکههایش را با آنها پر میکند. بنابراین این سؤال مطرح میشود که چرا کمیسیون فرهنگی مجلس به جای طرح سؤال از رسانه ملی به سراغ وزیر ارشاد آمده است؟
پژمانفر عملکرد کشورهای اروپایی را برای وزیر ارشاد مثال میزند و میگوید: «اروپاییها اجازه نمیدهند که بیش از ۳۰ درصد فیلمهای امریکایی در کشورهایشان پخش شود چون معتقدند به فرهنگشان آسیب وارد میکند. به نظر میرسد که در مواردی قوانین آنها حزباللهیتر و اصولگراتر است. سؤال ما این است چرا قانون رهاشده و نظارت کافی نمیشود؟» اما او به این موضوع اشاره نمیکند که معمولاً قوانین کشورهای اروپایی خلاف خواسته اکثریت مردم نیست. در ایران قوانین بازدارنده بسیاری وجود دارد که هیچوقت کارکردی نداشتهاند، چون مردم آنها را نمیخواستند و مسئولان اصرار میورزند که باید بشود و اگر نشود چنین میکنند و چنان میکنند. مثلاً ماهواره سالهاست که در ایران ممنوع و داشتن آن جرم است و چند باری مأموران از دیوارهای خانهها بالا رفتند تا دیشهای ماهواره را جمع کنند، اما اگر امروز کسی از آسمان تهران یا شهرهای دیگر عکس هوایی بگیرد مسئولان چه تصویری خواهند دید؟ یا مثلاً فیلتر کردن شبکههای اجتماعی همچون فیسبوک، توئیتر و... یا همین اواخر فیلتر کردن پیام رسان تلگرام باعث شد تا مردم از آن استفاده نکنند؟! از سوی دیگر آیا ما همه قوانین حوزه محتوا در کشورهای اروپایی را قبول داریم یا بهصورت گزیده فقط برخی از آنها را میپذیریم. حوزه قانونگذاری یک پازل پیچیده و بزرگ است که باید همه آن با یکدیگر همخوانی داشته باشد نه اینکه قطعات یک پازل را انتخاب و به زور بخواهیم در پازل دیگری جاسازی کنیم.
گویی هنوز مسئولان ما یک گام عقبتر از درک خواستههای مردم هستند. مهمترین اتهامی که عضو کمیسیون مجلس مطرح میکند، از آن اتهامهای دندانشکنی است که معمولاً برای تخریب کردن هر نهاد و مسئولی جواب میدهد: «برخی از فیلمها در کشور ما پخش میشوند که حتی در خود امریکا هم ممنوعیت انتشار دارد. در این حوزه تخلف اداری و قانونی شده که باید پاسخگو باشند. فیلمهای مشکلدار از جریانهای استعماری و حتی با محتوای همجنسگرایی، خیانت، قتل، غارت و ترویج خودکشی و بسیاری از مسائل دیگر در کشور ما پخششده که امریکا هم مجوز به پخش آن نمیدهد. بنده در مجموعهای وارد شدم که در آن ۱۰۰ نمونه فیلم با محتوای همجنسگرایی پخششده بود». بهنظر میرسد گروه کارشناسی و پژوهشی که آقای پژمانفر برای تهیه گزارش مستند و جامع برای سؤال از وزیر، وظیفه رصد سامانههای نمایش درخواستی را به آنان سپرده است، احتمالاً تفاوت سامانههای دارای مجوز را از سایتهای غیرقانونی نمیدانسته است. به همین دلیل انجمن صنفی شرکتهای نمایش ویدئویی آنلاین در بیانیهاش از او میخواهد که اسامی این 100 عنوان فیلم را اعلام کند.
جالب است که آقای پژمانفر از وزیر ارشاد میپرسد که چرا از جوانان فیلمساز وطنی حمایت نمیشود و عرصه بر آنها تنگ شده است؛ این در حالی است تقریباً تمامی اعتبارات سازمان سینمایی هرساله صرف حمایت از تولید فیلمهای کوتاه، مستند، انیمیشن و بلند سینمایی میشود، از سوی دیگر گردانندگان سامانههای ویدئویی میپرسند: «آیا ما با ایجاد یک بستر جدید پخش، عرصه را بر تولیدکنندگان داخلی تنگ کردهایم یا اینکه فرصتهای جدیدی برای تهیهکنندگان ایرانی فراهم کردهایم؟!» آنها یادآوری میکنند: «ضمن اینکه این سامانه محدودیت زمان و مکان پخش فیلم را مانند سینما ندارد و قطعاً از هر محتوای ارزشمند تولید داخل استقبال میشود که این خود موجب توسعه عدالت فرهنگی در کشور بوده است. خوشبختانه ذائقه تماشاگران بیشتر تمایل به دیدن فیلمهای ایرانی دارد. البته در یک سال اخیر آمار تولید خاص برای شبکه نمایش خانگی نیز رو به افزایش است.»
به نظر میرسد که بهتر است آقای پژمانفر و کمیسیون فرهنگی مجلس به جای وارد کردن فشار به مسئولان فرهنگی کشور و تنگ کردن عرصه فعالیت برای سامانههایی که در تلاش هستند با استفاده از فناوریهای نوین و در چارچوب قوانین و مقررات و با خون دل خوردن در راه مقابله با سایتها و سامانههای غیر قانونی در حال توسعه این فناوری هستند، به فکر تقویت آنان بوده با تصویب مقررات لازم از فعالیتهای قانونی حمایت کنند. صد البته با توجه به فناوریهای نوین و فراگیر شدن استفاده از سامانههای نمایش درخواستی و نبودن محدودیت در عرضه، لازم است با حمایت بیش از پیش کمیسیون فرهنگی و مجلس شورای اسلامی، منابع مادی و غیر مادی بیشتری در اختیار متولیان واقعی فرهنگ کشور قرار گیرد.
سایر اخبار این روزنامه
لایحه CFT دیروز در هیأت عالی نظارت مجمع تشخیص بررسی شد
تمدید تعلیق از لیست سیاه گام مثبتی در روابط بانکی است
نماد وجدان روشنفکری در ایران
جهش از تور و مرز
اصلاح نظام بانکی کلید خورد
وزیر راه، رفت
جامعه در انتظار اصلاحات بنیادین است
اعتراف به قتل با آدرس غلط
131 مدیربازنشسته از دولت و شهرداریها میروند
ایران صدو سیامین اقتصاد آزاد دنیا
بودن یا نبودن...!
سناریوی تنبیه کوچکترها
28 کشته در حملات تروریستی علیه مراکز انتخاباتی افغانستان
سلام ایران