روزنامه قانون
1397/08/06
زخم بر پيكر دماوند
دماوند، نماد استقامت و آزادگي ايرانيان از تاريخ پرفراز و نشيب اين سرزمين به سلامت عبور كرده است و به نسلي كه در تخريب محيطزيست و ميراث خود شهرهاند، به امانت سپرده شده است. بيقانوني، پيكر دماوند را زخمي و رنجور كرده است. اما هماكنون اين زخم به غده سرطاني تبديل شده كه براي درمان آن نياز به يك جراحي و ريشهيابي اساسي است و ديگر طرحهاي مقطعي و كوتاهمدت دواي درد دماوند نيست. يك روز دلالان ويلا بهجان دشتهاي دماوند ميافتند و ويلاها در آنجا سربرميآورد و روز ديگر روستاييان هوس ساختن جادهاي جديد براي روستاي خود ميكنند. پروژههاي غيركارشناسي و مخربي كه دولت بهنام خدماترساني در اين منطقه اجرا ميكند نيز به سريال تلخ اما تكراري تبديل شده است كه گويا پاياني براي آن وجود ندارد.اما بهتازگي علاوه بر مشكلات دماوند، مساله ديگري كه درباره اين كوه مورد توجه قرار گرفته، بحث وقوع آتشفشان و بهدنبال آن وقوع زلزله در تهران است. حال اين پرسش مطرح است كه آيا دماوند بهزودي فوران ميكند و از آناني كه پيكرش را زخمي كردهاند؛ انتقام خواهد گرفت؟ برخي كارشناسان از تغيير شكل دهانه آتشفشان دماوند خبر ميدهند. برخي نيز اعلام نظر درباره آن را به بررسي و سنجش دقيق آن موكول ميكنند. دماوند فوران بكند يا نه، مهم اين است كه نفسهاي آن به شماره افتاده است و اما مسئولان همچنان در خواب هستند. در اين ميان تنها سازمان محيط زيست با اعمال ممنوعيت كوهنوردي در ارتفاع بيش از چهار هزار و پانصد متر قصد نجات آن را دارد؛ غافل از آنكه اين مساله بهتنهايي نميتواند مرهمي بر زخمهاي دماوند باشد.
جامعه كوهنوردي بيتوجه به دماوند
عباس محمدي، مدير گروه ديدهبان كوه در گفتوگو با «قانون» درباره وضعيت دماوند ميگويد:«در مورد مشكلات كوهها بهطور كلي و بهويژه دماوند بايد تمامي مسائل را ببينيم تا بتوانيم از يك نقطه خاص شروع كنيم. دماوند مشكلات فراواني همانند چراي بيرويه دام، جادهسازي، ساختوسازهاي اطراف روستاها، معادن و ... دارد.جامعه كوهنوردي كه يك جامعه دوستدار طبيعت است، به اعتقاد من سالهاست وظيفه خود را در قبال دماوند فراموش كرده است. چندي پيش اداره محيط زيست استان مازندران صعود بيش از چهار هزار و پانصد متر را ممنوع اعلام كرد، درحال حاضر نميتوان درباره درست يا غلط بودن اين مساله اظهارنظر كرد. اما باتوجه به شرح وظايف سازمان، اين كار قانوني است.
اين اداره ميتواند بهدليل كوهنوري غيرمسئولانه و رفتار نامناسب صعود از ارتفاع خاصي به بالا را ممنوع اعلام كند. اين موضوع را درخصوص جواب نامه فدراسيون كوهنوري اعلام ميكند كه پس از اين اعمال ممنوعيت فدراسيون كوهنوردي بيانيه داد و اين عنوان كرد كه اين مساله را قبول ندارد. دماوند از ارتفاع چهار هزار و 300 متر به بالا بهعنوان اثر طبيعي ملي ثبت شده است و در مورد آثار ثبت و حفاظت شده نيز سازمان حفاظت محيط زيست ميتواند، اعمال مديريت انجام دهد. ممنوعيت، محدوديت يا شرايط خاص براي ورود به دماوند را تعيين كند. شوربختانه كوهنوردها نسبت به دماوند مسئوليتي رابرعهده داشتهاند كه از آن غافل شدهاند و حالا بايد فكري براي اين مساله بشود. از 12 سال گذشته با نهادهاي مختلف دولتي و غيردولتي جلسات مختلفي داشتهايم تا براي حل اين معضل به راهحلي برسيم».
معادن بلاي جان دماوند
معادن در اين سالها بلاي جان دماوند شدهاند؛ هر ازگاهي فعالان محيط زيست به فعاليت معادن اعتراضهايي ميكنند اما گوش شنوايي براي اين اعتراضها وجود ندارد. محمدي بهعنوان كوهنوردي كه سالهاست بهصورت مدام به دماوند سفر كرده و از نزديك شاهد مشكلات اين منطقه بوده، معتقد است معادن يكي از مهمترين تهديدات دماوند محسوب ميشود. او در اينباره ميگويد:« دماوند را معدن كاوي نيز تهديد ميكند. انجمنهاي كوهنوردي و انجمن دوستداران دماوند در طي سالهاي گذشته پيگيري بسياري را انجام دادهاند؛ در اين سالها از چهار معدن اصلي و بزرگ دماوند، سه معدن تعطيل شده است. اما آسيبي كه اين معادن به دماوند وارد كردهاند براي هميشه باقي خواهد ماند. اگر از نزديك از معادن بازديد كنيد؛ متوجه اين مساله خواهيد شد كه چه بلايي بر سر دماوند آمده است. اين معدنها محدودههاي چند صد هكتاري را تبديل به مكاني كردهاند كه بمباران اتمي شده باشد. هيچگونه پوشش گياهي در آن نيست و خاك نرم است؛ چراكه تمام خاك زنده و گياه برداشته شده و شكل وحشتناكي پيدا كرده است. سه معدن با حكم قضايي تعطيل شده و تنها معدن ملكآباد باقيمانده است كه درحال رايزني با دولت براي حل اين مساله هستيم».
پيكرتراشي معادن در دماوند
يكي از بحثهايي كه جنجالهاي بسياري نيز بهدنبال داشت مساله قاچاق خاك دماوند بود؛ محمدي با تاكيد بر اينكه قاچاق خاك در دماوند رخ نداده است، به «قانون» ميگويد:«موضوع به بحث پوكههاي معدني باز ميگردد كه به اشتباه با قاچاق خاك اشتباه گرفته شد. معدنكاوي اثر مخربي دارد كه قابل احيا نيست و ماندگار است. بهدليل نوع بهرهبرداري از معادن اين جنجالها بهوجود آمده است؛ چراكه بهرهبرداري از معادن شبيه به كوه تراشي است و صدها سال زمان مي برد كه اين مناطق احيا شوند. البته درحدود 70 درصد فعاليتهاي معدني متوقف شده و اما تخريبها كار خود را كردهاند و محيط زيست اين منطقه را با مشكل مواجه كردهاند».
جادهسازي روستايي؛ چالش دماوند
جادهسازي نيز چالش ديگر دماوند است. جادههايي كه اغلب آنها بدون اطلاع و مجوز ارزيابي سازمان حفاظت محيط زيست احداث ميشوند. جادههايي كه بهدليل فرعي بودن، در هيچ نقشهاي به ثبت نرسيده است. مدير گروه ديدهبان كوه با اشاره به اينكه تعداد بيشماري جادههاي محلي و روستايي وجود دارد كه بدون ضابطه و هماهنگي با اداره راهسازي احداث شدهاند؛ بيان ميكند:«شوربختانه اهالي روستاها بدون استعلام از اداره راه و محيط زيست تصميم ميگيرند كه يك راه جديد احداث كنند و نكته قابل توجه اينجاست كه بهراحتي اين تصميم خود را عملي ميكنند. بهعنوان نمونه گوسفندسراي يك روستا بالاي كوه است؛ آنها ادوات و ماشينهاي راهسازي اجاره ميكنند و يك راه جديد به آن منطقه ميسازند. بهدليل اينكه راه غيراصولي و بدون هيچ ضابطه مهندسي احداث ميشود خسارتهاي بسياري را به محيط زيست وارد ميكند. يكي از مهمترين دلايل فرسايش خاك و رانش زمين همين مساله است».
ويلاهايي كه در دماوند ميرويند
پاي دلالان ويلاسازي كه به هر منطقه باز شد بايد فاتحه محيط زيست آنجا را خواند، دماوند در اين سالها به جولانگاه دلالان تبديل شده است، ويلاهاي غيرمجازي كه يكي پس از ديگري سبز ميشوند و نفسهاي دماوند را به شماره انداختهاند.
محمدي درباره موج ويلاسازي در دماوند ميگويد:« در روستاي ناندل دماوند دشتي بهنام آلويون وجود دارد كه دو دهه گذشته در آن هيچ بنايي وجود نداشت و پروانه بهرهبرداري از مرتع در آنجا صادر ميشد. اما در طي 15 سال گذشته، برخي آمدند و مذاكراتي با اداره برق انجام دادند كه به اين منطقه خدمترساني كند؛ تيرهاي برق يكي پس از ديگري در اين منطقه سبز شد درحاليكه اجازه انجام چنين كاري را نداشتند. پس از اين اتفاق بود كه ويلاها در دشت رويدند و هر روز شاهد افزايش آنها بوديم. البته يكبار اداره جنگلها و مراتع؛ تعدادي از ويلاها را طبق قانون تخريب كرد اما شوربختانه دوباره ويلاسازي رونق گرفت».
اما و اگرهاي آتشفشان
يكي از بحثهايي كه به تازگي در شبكههاي اجتماعي داغ شده، فعال شدن آتشفشان دماوند و وقوع زلزله در تهران است. محمدي با استناد به سخنان دكتر مهدي زارع يكي از كارشناسان برجسته زلزله در ايران ميگويد:« درحال حاضر نشاني از فعاليت غيرعادي در دماوند وجود ندارد اما در هر صورت احتمال وقوع آتشفشان و زلزله وجود دارد. هر روز در منطقه دره هراز چندين زمين لرزه دو تا سه ريشتري رخ ميدهد كه روي گسلها تاثيرگذار بوده است. بايد اين خطر را درنظر بگيريم. در منطقه دماوند و جاده هراز بارها زلزلههاي مهيبي رخ داده و برخي مناطق را با خاك يكسان كرده است. حدود يك دهه قبل، زلزلهاي رخ داد كه تعدادي از روستاها تخريب شد و تا منطقه جاده چالوس نيز درگير شد.ساخت و ساز و پروژههايي كه در منطقه كه تحت عنوان عمران و توسعه اجرا ميشود و برخي نمايندگان مجلس نيز پيگير اجراي آنها هستند، بر اين مساله تاثير گذار است. پروژه گازرساني به تمامي روستاهاي دره هراز باوجود مخالفتهايي كه فعالان محيط زيست داشتند، شوربختانه اجرا شد. با گازرساني در درهاي كه هر روز دارد تكان ميخورد و هر لحظه ممكن است زلزله وآتشفشان رخ دهد يعني انتظار وقوع يك فاجعه. اين درحالي است كه ميتوان از آب گرم زيرزميني؛ برق استخراج كرد. در سه هزار كيلومتري زيرزمين، آب سه هزار درجه حرارت دارد، تكنولوژي كه امكان تبديل اين حرارت به برق وجود دارد. طبق برآورد كارشناسان، ميتوان برق تمامي منطقه دره هراز را به اين شيوه تامين كرد».
زلزله تهران و دماوند
امسال تهران چندين بار لرزيد، اين زمينلرزهها بازار شايعهها را بسيار داغ كرده است. وقوع سيلابهاي دماوند، باراز اين شايعهها را دوباره داغ كرد. در اينباره به سراغ دكتر دكتر مهدي زارع، استاد پژوهشگاه بينالمللي زلزله رفتهايم و احتمال وقوع زلزله در تهران يا فوران آتشفشان دماوند را جويا شدهايم. زارع متعقد است كه بحث وقوع سيلاب، فوران آتشفشان و زلزله تهران موضوعات جدا از يكديگر هستند و بايد اين مسايل تفكيك شوند. او ميگويد:«موضوع نخست؛ آتشفشان دماوند است؛ آتشفشان دماوند به عنوان يك سيستم آتشفشاني فعال است اما از نوع فعال خاموش است. بدان معناست كه خروج گاز و بخار را دارد ولي در مرحله انفجار و فوران نيست. به خاطر همين زمينشناسان ميگويند در حالت خاموش اما فعال است.نشانه فعال بودن آن فعاليتهايي همانند گرمي آب، تكانها و خروج بخار و گاز است. اما نوع تكانهاي دماوند؛ لرزه آتشفشاني نيست. لرزه آتشفشاني، لرزهاي است كه به دليل حركتهايي در قله و در مخروط براثر اتفاقات داخل سيستم آتش فشان، اتفاق ميافتد و زلزلههايي در گسلها رخ ميدهد اما گسلهايي كه اطراف همين اتشفشان است. يكسري زلزله نيز وجود دارد كه اين زلزله بهدليل آنكه يك مجموعه فعال همانند كورهاي داغ وسط گسل قرار دارد و تكان ميخورد. در واقع نقش تعيين كننده گسلها نيز دارد. دو دسته زلزله در منطقه دماوند وجود دارد، لرزههاي آتشفشاني و زلزلههاي گسلي يا زمينساختي. البته اين دو دسته قابل تفكيك هستند.لرزه آتش فشاني و لرزه زمينساختي را كاملا مي توانيم از يكديگر جدا كنيم. اما نكته قابل توجه اينجاست كه آيا اين اتفاقاتي كه اطراف دماوند رخ ميدهد، ميتواند موجب تحريك گسلهاي پيرامون خود شود؟ براساس تحقيقات انجام شده در مناطق مختلف دنيا ميتوان اظهار نظر كرد. چراكه روي دماوند ايستگاه تحقيقاتي پايداري وجود ندارد كه تمام ويژگيهاي مخروط آتشفشاني يا مسائل ديگر را سنجش كنيد اما پايگاه تحقيقاتي در ساير نقاط دنيا نشان ميدهد، هنگاميكه ميزان تغييرات و استرس از حدود 5 تا 7 درصد حدمعمول در آن مخروط فراتر برود؛ احتمال رخداد زلزله بزرگ در گسل هاي اطراف آن وجود دارد.
حال پرسش مهم اين است كه آن 5 تا 7 درصد كي و كجاست؟ پاسخ اين است كه بايد اندازهگيري شود. علم اينطور نيست كه ما از راه دور دماوند را نگاه كنيم و بگوييم به نظر ميرسد از شواهد موجود استرس دماوند 5 درصد افزايش داشته است. اين بايد با اندازهگيريهاي مختلف از ژئودزيك گرفته تا سنجشهاي مربوط به لرزهخيزي انجام شود. اين كار هفت نشانگر مختلف دارد. آن 7 نشانگر بايد سنجش شود كه بفهميم آيا تغيير استرس يا افزايش 5 تا 7 درصدي رخ داده است يا خير. تنها نشانهاي كه درحال حاضر در دسترس است، همين زلزلههاست اما نميتوان بر اساس آنها اظهارنظر كرد چون نشانههاي ديگري نيز بايد رصد و اندازهگيري و سنجش شود. اين سنجشها بهدليل اينكه توسط دولت بايد انجام شود، تاكنون اجرا نشده است. اين اقدامات در تمامي كشورها توسط دولت انجام ميشود. باوجود تمامي اين صحبتها درحال حاضر ميتوان گفت دماوند يك مجموعه فعالي است زلزله نيز رخ ميدهد، به هر حال گاهي نشان دهنده بالارفتن سطح استرس در منطقه پيرامون دماوند به ويژه سمت يال شرقي، جنوبي، است كه بايد بررسي دقيق شود».
زلزله؛ شايد
اين استاد پژوهشگاه بينالمللي زلزله درباره مشاهده تغييرات در گسلهاي تهران به «قانون» ميگويد:«ممكن است، گسلها فعال شده باشند. اما براي اينكه بهصورت دقيق بدانيم گسلهايي كه در اطراف تهران يا گسل شمال تهران، بهويژه گسل مشاع كه آن هم جزو گسل اطراف تهران حساب ميشود، نياز است كه سنجشگري دقيق روي دماوند و مناطق به ويژه در گسلهاي تهران و اطراف آن داشته باشيم.
هر بار هم زلزله اتفاق ميافتد يا بخاري از دماوند خارج ميشود تا اندازهاي اين بحثها داغ ميشود، اما پس از آن دوباره فراموش ميشود. دفعه قبل زلزلهاي كه درملارد اتفاق افتاد؛ وزير كشور اعلام كرد هر كدام از سازمانها در بحث زلزله چه دستگاهها و تجهيزاتي نياز دارد اماتاكنون خبري از بودجه و اعتباري كه وزير قول داده بود، نشده است.»
نبض حيات دماوند كند ميزند، امروز شايد فرصت نجات آن باشد اگر در تمامي دستگاهها عزم و ارادهاي براي نجات آن باشد. چرا كه يك ارگان بهتنهايي نميتواند كليد حل مشكلات دماوند باشد.
سایر اخبار این روزنامه
تكميل پازل كابينه
گيشههاي نگـران!
دوئل دو ركن
ال «كلاسيك»
غروب « رنو» در ايران!
از کاسپین و هیرکان تا توران
نظر موافقان و مخالفان ورود نفت به بازار سرمايه
اختلاف میان کمیسیون قضایی و شورای نگهبان ، لوایح را به مجمع فرستاد
پيش از بارشها اخطار لازم به اطلاع مردم رسيده بود
عمان بهخاطر اسراییل دست از دوستی با ایران بر نمی دارد
دفترچههای بیاعتبار
زخم بر پيكر دماوند