زندگی شهروندی قانون جهانی

کانت فیلسوف آلمانی جمله‌ای دارد که از آن به عنوان ضرب‌المثل جهانی یاد می‌کنند؛ به این مضمون که "زندگی خود را به گونه‌ای انجام دهید و به گونه‌ای بدانید که هر عمل شما تبدیل به یک قانون جهانی شود. "بر این اساس لازم است شهروندان جهان از خود چهار سوال بپرسند و در پاسخ به آن سوالات تدبیری بیاندیشید که اگر اینچنین بیاندیشم چه اتفاقی خواهد افتاد تا جهانی عاری از ظلم و نابرابری و جنگ داشته باشیم.اولین سوالی که باید از خود پرسید این است که اگر همه در دنیا مانند من عمل کنند جهان به چه شکلی در خواهد آمد؟ آیا مشکلات دنیا حل می‌شود یا تضادهای خانمانسوز همچنان ادامه پیدا خواهد کرد؟ چه باید کرد که جهان صلح آمیزی داشته باشیم؟ چه کنیم که فقر را از بین ببریم، و من در این عرصه تاریخی چه می‌توانم بکنم که منطقه و جهان شکل بهتری به خود بگیرد.دومین سوالی که باید پرسیده شود این است که اگر همه در کشورم مانند من عمل کنند، کشورم به چه شکلی در خواهد آمد؟ آیا خود بخشی از مشکلاتم یا رافع حل آن می‌شوم؟ آیا پرسش‌گری را راهی برای باز شدن اهداف عالیه و مطالبه گری می‌بینیم؟ یا مانعی برای چنین فرایندی؟ آیا به شکوفایی می‌اندیشم یا به فرصت سوزی؟ آیا همدلی بهتر است یا تفرقه؟ سومین سوالی که باید پرسیده شود این است که اگر همه در شرکت یا سازمان مانند من رفتار کنند، شرکت یا سازمان من به چه شکلی در خواهد آمد؟ شاید یکی از مهم‌ترین و عالی‌ترین سوال در شرایط بحرانی برای ایجاد جامعه متعالی این باشد که برای روند رشد و پیشرفت یک شرکت یا سازمان با فعل خواستن و در عمل آن را بکار بستن چه باید کرد؟ و اساسا وظیفه من کارگر یا کارمند در سازماندهی آن چگونه باید باشد؟آیا بخشی از زنجیره تولیدی‌ام یا فردی مستاصل؟ آیا منافع ملی مهم‌تر است یا منافع فردی یا گروهی ؟
و چهارمین سوالی که باید از خود بپرسد این است اگر در خانواده همه مانند من رفتار کنند خانواده‌ام چه شکلی خواهد شد؟ و وظیفه من فرزند در مقابل خانواده چیست؟ چیزهای زیادی است که هر کسی در خانواده‌اش می‌تواند تاثیرگذار باشد از فرهنگ مصرف تا فرهنگ رفتاری و گفتاری و کمک و مساعدت در دخل و خرج‌ها تا کار گروهی برای پیشبرد امور عمومی، تا خوب نگریستن و آنچه را برای خود خواستن و برای دیگران نیز خواستن،تا مودت در خانواده و حفظ همه شئونات آداب اجتماعی برای الگو شدن در روند‌های جمعی. این چهار سوال می‌تواند ما را در بهتر شدن در
خانواده،جامعه، و کشور کمک کند. چه بخواهیم و چه نخواهیم ما در دهکده جهانی زندگی می‌کنیم، دیگر مرزها و حصارها معنی و مفهوم خود را تا حدودی از دست داده است. دهکده‌ای که در آن زندگی می‌کنیم سازندگی و بالندگی‌اش از خانه‌ها شروع و به محیط‌های اجتماعی نضج پیدا می‌کند.در دهکده جهانی رنگ‌ها معنی ندارد اندیشه‌های آزاد باروتر می‌شود، عقاید برای هر کسی آزاد می‌شود و جهانی بدون تعصب و بی خشونت ساخته می‌شود.در این وادی ژاپنی‌ها در گذشته دور مثلی داشتند که همچنان نیز از آن بهره می‌جویند و این مثل می‌تواند گامی در مسیر پیشرفت یک کشور و در فرایند زمان در جهان باشد که برای توسعه در هر کشوری و برای پیشبرد در هر اموری و کار در هر حوزه‌ای، اول کشورم بعد سازمان و شرکتم، و سپس خانواده‌ام، این است که منافع ملی بر منافع فردی ارجحیت دارد. پس بکوشیم جهانی بیندیشیم، منطقه‌ای عمل کنیم و نگاه خود را برتر از دیگران نبینینم، بلکه الگو بگیریم و براساس رویکردهای وجودی و داشته‌های خود کشور را بسازیم تا جهانی بهتر داشته باشیم .
ایران پاینده باد.