روزنامه آفتاب یزد
1397/11/18
بهتر است فرزند مسئولان به جای آمریکا و انگلیس به کشورهای دیگری بروند
علی مطهری نایبرئیس مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با ایسنا به چالشهای پیشروی نظام در ۴۰ سالگی اشاره می کند که درادامه بخشهایی از این گفتوگو را میخوانید:=در بحث عدالت که از آرمانهای انقلاب اسلامی بوده به صورت کلی تلاشهای قابل توجهی انجام شد، خصوصاً اوایل انقلاب سعی شد فاصله روستاها با شهرهای بزرگ از نظر امکانات رفاهی در مقایسه با وضع قبل از انقلاب کم شود. البته در مجموع باید گفت که امروز شکاف طبقاتی در کشور ما بیشتر شده و این جای نگرانی دارد. شاید یک علت اساسی آن مدیریت ضعیف دولتها بوده که نتوانستند عدالت را مثلاً در بحث واگذاری بنگاههای دولتی به بخش خصوصی و اجرای اصل ۴۴ رعایت کنند که این امر باعث شکاف طبقاتی شده است.
=(در خصوص چرایی از بین رفتن رویکرد ساده زیستی مسئولان در ابتدای انقلاب) دلیل این موضوع شاید گرایش به راحت طلبی بوده که در کل جامعه وجود دارد و به مسئولان هم سرایت کرده است. در ابتدای انقلاب نوعی تحول روحی و روانی در مردم ایجاد شد که به خاطر تربیتی بود که امام ایجاد کرد. نَفَس الهی ایشان یک نوع دگرگونی در روحیه مردم ایجاد کرد به طوری که اساساً دنیا، مواهب دنیایی و دنیاطلبی در نظر مردم کوچک شمرده میشد و اصلاً این تز برای همه مردم پذیرفته شده بود که هر چه داریم (مال، آبرو و جان) باید فدای اسلام کنیم و اسلام را گسترش دهیم. بر همین اساس مردم اصلاً تمایلی به زندگی تجملاتی نداشتند و به راحتی فداکاری میکردند، به جبهه میرفتند و جانشان را فدا میکردند زیرا یک دید الهی پیدا کرده بودند. اما این نگاه به مرور کم شد و این یک روند طبیعی است. ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که این تحول سالهای طولانی باقی بماند.
=در هر انقلابی وقتی دوران سختی میگذرد روحیه راحت طلبی در مردم ایجاد میشود. این روحیه در مسئولان ما هم رخنه کرد و آنها قدری از سطح متوسط مردم فاصله گرفتند. این خوب نیست. هر مسئولی موظف است که سطح زندگیاش از سطح متوسط مردم بالاتر نباشد و هر چه مقام بالاتر باشد سطح زندگی باید نزدیکتر به زندگی ضعفا باشد. مسلماً روسای قوا و وزرا مسئولیت بیشتری در این زمینه دارند. البته در مورد مقامات عالی مشکلی نداریم. به نظر من این آسیبی است که به انقلاب وارد شده و باید درمان شود. اگر این اصل جا بیفتد که
هر مسئولی حداکثر در سطح متوسط زندگی کند و از امکانات خاصی برخوردار نباشد داوطلبان پذیرش مسئولیت هم کم میشوند زیرا احساس میکنند از امکانات ویژهای برخوردار نمیشوند.
=موارد اندکی بوده که برخی فرزندان مسئولان از جایگاهشان سوءاستفاده کردهاند اما مدتی است که رسانهها به این موضوع بیش از حد میپردازند. فرض کنید دختر یک مسئولی ازدواج میکند و داماد برای ادامه تحصیل به خارج از کشور میرود و همسرش را با خود میبرد. در این صورت ایرادی وارد نیست. البته من معتقدم بهتر است فرزندان مسئولین حتی المقدور به آمریکا و انگلیس نروند و به کشورهای دیگر بروند. وقتی فرزند یک مقام مسئول در آمریکا باشد ممکن است روی مواضع آن مسئول هم تاثیر بگذارد. اما
غیر از این موضوع، سوءاستفاده از جایگاه پدر در مواردی وجود داشته است. در چنین شرایطی ایراد به پدر وارد است که به فرزندش چنین اجازهای داده است. اینکه فرزند یک مسئولی کریسمس را که متعلق به مسیحیان است جشن بگیرد جای تعجب دارد. گاهی هم در این زمینه شیطنت میشود.
= ممکن است فرزند یک مسئولی بدون
هر گونه سابقه به مقامی منصوب شود در حالی که افرادی شایستهتر از او وجود داشتهاند اما وقتی فرزند مسئولی مراحل لازم را طی کرده و استحقاق لازم را دارد نمیشود گفت نباید به فلان جایگاه برسد زیرا آقازاده است. در این صورت حق او ضایع میشود. این تز که برخی تبلیغ میکنند که فرزند هیچ مسئولی نباید هیچ پستی بگیرد، معنایی ندارد.
=اگر نتوانستهاند به خاطر اظهارنظرهایم با من برخورد کنند به این دلیل بوده که حرفهای من معمولاً مستدل و مبتنی بر مواد قانونی بوده و حرفی خارج از قانون اساسی نزدهام. مشکل اینجاست که گاهی به قانون اساسی عمل نمیشود.
=آنچه مهم است این است که حساب اسلام از رفتار حاکمیت و مسئولان جداست و حتی در جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت دینی ممکن است مسئولان اشتباه کنند. این دلیل نمیشود که ما از اصل اسلام فاصله بگیریم. ما باید دنبال این باشیم که کاستیها را اصلاح کنیم. نه اینکه اگر نقصی دیدیم آن را به اسلام ربط دهیم.
=همیشه زمانی که سختیها شروع میشود و فشار به مردم میآید عدهای به اصول اولیه شک میکنند و میگویند نکند که آرمانهای اولیه ما اشتباه بوده است و باید به سمت غرب و آمریکا برگردیم. اما وقتی وضعیت خوب میشود همینها میگویند «قربان اسلام بروم». این حرفها ملاک و مبنا نیست. در مجموع به نظرم مردم ما دیندارتر از پیش از انقلاب شدهاند.
=در مورد حجاب، امروز الزام به معنی واقعی وجود ندارد. برخی واقعاً حجاب ندارند و
بی حجاب هستند و از طرف حاکمیت به آنها
کاری ندارند. اگر اعتراضی باشد این است که چرا در این باره بی تفاوتی وجود دارد. این نوع الزام به نحوی نیست که اختیار را از مردم گرفته باشد. اگر چادر و روبنده الزامی باشد این به معنی حجاب اجباری است ولی وقتی صرفاً حداقل حجاب باید رعایت شود و اجباری بر حجاب به شکل خاصی وجود ندارد نباید گفت که اجبار است مگر اینکه عدهای به دنبال برهنگی و عریانی باشند. بله، اجبار به عدم برهنگی و عریانی وجود دارد و اکثریت قریب به اتفاق هم آن را قبول دارند. حتی بسیاری از خانمهای بدحجاب و بی حجاب هم موافق حجاب اختیاری که منجر به برهنگی و عریانی میشود نیستند و این مقدار نظارت بر پوشش را قبول دارند زیرا مصلحت جامعه و افراد خانواده خود را در همین میبینند.
= ما مامور تجسس در زندگی مردم نیستیم. ملاک صلاحیت افراد برای اینکه بخواهند کارمند دولت شوند باید همین باشد که فساد مهم مالی یا اخلاقی نداشته باشند. اینکه وارد جزئیات شوند کار درستی نیست. اصل بر برائت و اعتماد به اظهار نظر مردم است. ما نباید بیجهت در اینباره سختگیری کنیم. اینکه در ادارهای ضوابطی برای کارمندان وجود داشته باشد که مثلاً سیگار کشیدن ممنوع است یا نوع پوشش به یک شکل خاص باشد، ریا نیست. ممکن است خانمی در منزلش حجاب را رعایت نکند و در مقابل نامحرم بی حجاب باشد. کسی کاری با او ندارد ولی همین فرد باید در اداره، قانون حجاب را رعایت کند. در برخی دانشگاههای آمریکا دانشجویان لباس فرم دارند. این ضوابطی است که همه باید آن را رعایت کنند .
=حامیان اولیه انقلاب همه مردم بودند. نمیشود گفت که یک طبقه خاص مثلاً فقط طبقه محروم بودند. کارگر، کشاورز، دانشگاهی، روحانی، تاجر و طبقه مرفه همگی حامیان اولیه انقلاب بودند. هیچ قشری نمیتواند بگوید که انقلاب متعلق به من است. اگرچه معمولاً نقش طبقه محروم بیشتر است چون دلبستگیهای کمتری دارند و انقلاب برای آنها هم فال است و هم تماشا. انقلاب اسلامی مثل انقلاب صدر اسلام مختص هیچ طبقهای نیست؛ زیرا با فطرت خداجوی مردم سر و کار داشته لذا همه مردم در آن شریکاند.
=رقبای سیاسی از اتهامزنی به هم دست بردارند تا به اعتماد اولیه مردم نسبت به انقلاب و مقامات برگردیم. اینطور نباشد که یک تخلفی اعلام شود و مشخص نباشد سرنوشتش چیست؟ باید روشن باشد که آیا اتهام از ابتدا غلط بوده یا متهم مجازات شده یا تبرئه شده است. اینکه به مردم گزارشی داده نمیشود کار بدی است. اگر اتهام دروغ بوده باید عذرخواهی شود. باید نتایج اینها به مردم اعلام شود. این جنگ قدرتی که امروز وجود دارد و دو طرف
پی در پی یکدیگر را متهم میکنند، آسیبی است که به انقلاب وارد شد، مثل موضوع حقوقهای نجومی که طرف مقابل هم املاک نجومی را مطرح کرد و شایعات و فضای بدبینی ایجاد شد در حالی که در آن حد نبوده است.
= اگر ما برای آزادی فلسطین به تنهایی هزینه بدهیم به نتیجه مطلوب نمیرسیم. ما باید همزمان با حضور در سوریه روابطمان را با کشورهای اسلامی بهبود ببخشیم. کاری نکنیم که آنها از ترس ما به دامن اسرائیل بیفتند. برخی کشورهای عربی مثل عربستان و امارات از ترس به دامن اسرائیل افتادند. موضوع اشغال سفارت عربستان و آتش زدن کنسولگری این کشور در مشهد کار بسیار غلطی بود.
=موضوع ورود نیروهای مسلح به اقتصاد و سیاست هم از دیگر مواردی است که باید اصلاح شود. این یکی از مشکلات کشور ماست. نهادی که نباید، علناً وارد انتخابات و سیاست شود. البته گاهی عقلای آنها توجهی به این موضوع پیدا میکنند. اخیراً از سردار باقری درباره کودتای ونزوئلا سوال کردند. ایشان گفت از وزارت خارجه بپرسید. حرف درستی است. یک نظامی نباید در مورد سیاست خارجی اظهار نظر کند بلکه باید تابع تصمیم مقامات عالی کشور باشد.
سایر اخبار این روزنامه
لزوم عدم نگاه جناحی به منافع ملی
خبر آخر
برای آقای رئیس جمهور!
نیاز واحدهای تولیدی چالش نظام بانکی
چند نکته درمورد اظهارات زنگنه
آیا هر دکتری پزشک است؟
حکایت خواب من و کنکاش موسیو پوآروی شورای ملی مصلحت...!
آخر هفته ماکرون رفته
اروپا را نباید بزرگ کرد و نباید نادیده گرفت
مخالفت شدید بانکها با افزایش وام ازدواج
آمریکا توبه کند آنها را میپذیریم
۱۰ نکته و چند حاشیه از سخنرانی سالانه ترامپ
چرا مدیریت بحران، بحرانها را مدیریت نمیکند؟
بارقه امید برای پایان جنگ ۴۰ ساله
دستور رهبری برای اصلاح ساختار بودجهریزی در مدت ۴ ماه آینده
بهتر است فرزند مسئولان به جای آمریکا و انگلیس به کشورهای دیگری بروند