روزنامه آرمان امروز
1398/02/04
اصلاحطلبان؛ خیلی زود دیر میشود
بافت موقعیتی سیاست در ایران کنونی در یک منطق روان قرار گرفته است. به بیان دیگر امروز جامعه ملی شاهد پوستاندازی سیاسی است و اگر اصلاحطلبان نتوانند، نخواهند یا کوششی در جهت پوستاندازی منطبق با این وضعیت روان از خود نشان ندهند در بافت موقعیتی کنونی به همان وضعیتی دچار خواهند شد که در دهه 80 و ورود به دهه90 اصولگرایان با آن مواجه شدند. جامعه ملی ما اکنون در لایههای گوناگون دچار بحرانهای متفاوتی است و هر اندازه که بحرانها شدیدتر میشود براساس اصل سوم قانون نیوتن مقاومت، ایستادگی و سختی نظام موجود برای مدیریت این بحرانها در برابر تغییر و ایجاد اصلاح نیز مستحکمتر میگردد. به بیان دیگر با مسائل سیاسی از زاویه فیزیکی، آن هم فیزیک اتمی نیوتن برخورد میشود و اصل سوم قانون نیوتن که هر عملی را عکسالعملی است به همان نسبت در جهت معکوس. در ساختار حکومت اکنون مشاهده میکنیم که از دهههای گذشته به ویژه از دهه هفتاد تا هشتاد و از هشتاد به نود رویدادهایی رخ داده که تمام آنها در چارچوب روندهایی که برساخته است ایجاد تحول و تغییر مثبت را به خوبی نمایان ساخته است، اما هرچه خواست تحول و تغییر بیشتر شده اصلاحطلبانی که در درون هیأت حاکمه بودهاند از هیأت حاکمه رانده شده و اصلاح و اصلاحطلبی در چارچوب اصلاحطلبانی تعریف شده که بتوانند خود را در چارچوب سنتی حفظ کنند و گاه و بیگاه در فرایندهای تاریخی نیمچه قدرتی گرفته و در زمانی که در راس قدرت حتی در پستهای نیمبندی که در اختیار میگیرند نتوانند به فعالیتهای مورد نظر خود اقدام و حتی در ساختارهایی که در آن قرار میگیرند عزل و نصبهایی را به انجام برسانند که خود خواستار آنها هستند. در چنین وضعیتی پرسش این است که آیا اصلاحطلبان میخواهند بار دیگر در چارچوب حکومت و به نام اصلاحات و اصلاحطلبی عمل کنند؟ اصلاحطلبی و اصلاحطلبان در گستره ادبیات سیاسی؛ جغرافیای حکومتی و حاکمیتی دارند. به عبارت دیگر اساسا به اصلاحطلبی به معنای رفورمیست و کودتا در ادبیات سیاسی انقلاب کاخی گفته میشود. دگرگونی ناشی از اصلاحات، بدون خشونت، آرام و در چارچوب قوانین مندرج در هیات حاکمه صورت میپذیرد، اما کودتا یک حرکت دفعی با خشونت در شکستن چارچوبهای موجود در هیأت حاکمه یا در مقر حکومتی است که اصطلاحا و به تعبیر و استعاره کاخ از آن یاد میآید. لذا آیا اصلاحطلبان اکنون میتوانند در چارچوب مقاومتهای سرسختانه ساختارهای قدرت با بافتارهای مشخصی که جسته و گریخته خود را به نمایش گذاشتهاند در درون حکومت و در چارچوب هیأت حاکمه یا به تعبیر و استعاره موجود در ادبیات سیاسی در کاخ حکومت جایگاهی داشته و براساس این جایگاه بافت قدرتی را تحت تاثیر قرار داده و از طریق بافت قدرت و جایگاه ساختاری قدرت تغییرات خود را اعمال کنند؟ به نظر میرسد این پاسخ به روشنی مشخص است. پاسخ منفی است؛ سیستم حاکمه موجود اجازه ایجاد تغییر و دگرگونی را نخواهد داد. فلذا آنچه که سعید حجاریان میگوید به واقع مشروط کردن حرکت اصلاحطلبان در انتخابات بعدی است. مشروط کردن به ایجاد فضای مناسب برای انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان، اما بهنظر میرسد خیلی زود دیر میشود. فقط این نکته را باید یادآور شد که از سال 1389 بود که به تحول خواهی اشاره کردیم. تحول خواهی است. تحول خواهی تلاش دارد تا با تکیه و نزدیکی به نیروهای اجتماعی و ایجاد تغییرات بنیادین از درون اجتماع به لایههای سیاست، وارد عمل شود و تقویت دگرگونیها را با دو ویژگی معنادار دنبال کند. نخست؛ تکیه بر همین نیروهای اجتماعی بهعنوان معدن و خان اصلی قدرت و سرچشمه ثروتی به نام قدرت و همچنین تلاش برای ایجاد تحولاتی آرام، بدون خشونت برمبنای آنچه که آگاهسازی و گسترش دانایی در میان ملت است. در تحول خواهی میدانیم چه چیزهایی را نمیخواهیم و چه چیزهایی را میخواهیم و به آن چیزهایی که میخواهیم باید با نقشه راه درست، بدون خونریزی و خشونت در چارچوب اهداف غایی ملت منطبق با فرهنگ و تمدن ایرانی خود دنبال کنیم.* آیندهپژوه سیاسی و اجتماعی
سایر اخبار این روزنامه
فقر«سونامي آسيبهاي اجتماعي»را به دنبال دارد
خداحافظ وکیل برجسته
جنگ اقتصادي با نااميدي خودكشي است
توقف مسابقه«برنده باش»؟
پایان تصور حاشیه امن!
جامعه حقوقی در سوگ دو وکیل برجسته
یاد د اشـتهـای اخـتصـاصـی
رویکرد اقتصاد مردمی، شرط مقابله با تحریمها
علت لغو برنامههای رئیسجمهور چیست؟
اصلاحطلبان؛ خیلی زود دیر میشود
«پارلمان اصلاحات» باید به تأیید وزارت کشور برسد؟
پایان تصور حاشیه امن!