روزنامه همدلی
1398/03/20
شهلا باقری در گفتگو با همدلی: سرمایه اجتماعی فرسوده شده است
همدلی| رضا دستجردی: پیادهسازی و اجرای اسناد توسعه فرهنگی و اقتصادی ناموزون در کشور، علاوه بر آنکه در بافت کنونی جامعه قابل اجرا نیست، به واسطه ناکامی در تحقق اهداف از پیش تعیین شده، روحیات اجتماعی را نیز از خود متاثر میسازد. اما آزمون و خطای اجرای سیاستهای ناهمگون متفاوت در کشور در درازمدت با بافت جامعه چه خواهد کرد؟ دکتر شهلا باقری، جامعهشناس در گفتگو با همدلی، از مقاومت مردم در مقابل فشارهای کنونی تا رفع آن سخن میگوید.رفتارهای اقتصادی مردم ایران در بحبوحه فشارهای اقتصادی را چگونه ارزیابی میکنید؟
این دست برخوردها را نمیتوان رفتار قاطبه ملت ایران تلقی کرد، ولی همین میزان که امروزه جلوی فروشگاهها یا وبسایتهای فروش خودرو به چشم میخورد صرفا در کلانشهرها دیده میشود و نشان از عدم اطمینان و اعتماد به دستگاههای جمعی، رسانهها و اطلاعاتی است که به مردم منتقل میشود. به باور من شاید علت اصلی وضع موجود، کاهش یا فرسایش سرمایه اجتماعی است که امروزه متاسفانه بسیار نمود پیدا کرده و میل به باورناپذیری در امور دارد، لذا وقتی مردم با اولین اخبار مربوط به کمبود در جامعه مواجه میشوند، به جای آنکه در پی تامین آینده خود از طرق صحیح باشند، ضمن عدم اعتماد به گفتههای مثبت در این خصوص، با اندک آلارمی که ناشی از افزایش قیمتهاست به ذخیرهسازی مایحتاج خود بیش از حد نیاز میپردازند، که نمود آن در سطوح بالاتر، رفتارهای طمعگونه و احتکار آمیز است.
مردم در مقابل این حجم از فشار اقتصادی چه راه دیگری پیش رو دارند؟
مردم جوامع دیگر شاید به گونهای متفاوت برخورد کنند، در خود جامعه ایران هم همه گروه ها یکسان رفتار نمیکنند، اما اینکه مردم مقصر آشفتگی اقتصادی کنونی نیستند را قبول ندارم و در بسیاری از موارد مردم را مقصر میدانم.
وقتی چیزی گران میشود فرد میتواند رفتارها و واکنشهای مختلفی به موضوع داشته باشد، میتواند خرید نکند و در مقابل فشار راه مقاومت را در پیش گیرد، ولی متاسفانه بعضی به دلیل اینکه تاب شرایط کمبود را ندارند، دست به اقداماتی میزنند که دیگران را نیز از خود متاثر میسازد. به عقیده من، مرتفع ساختن این مشکل به آموزشهای فرهنگی و اجتماعی و البته اعتمادسازی نیاز دارد.
اما این فرمول در همه موارد یکسان نیست، میدانید که بازار مسکن به واسطه افزایش قیمت 120 درصدی راکد است و مردم توان خرید ندارند، با این وجود سیر صعودی آن ادامه دارد. فکر نمیکنید مردم از این سیاست به واسطه اطلاع از بیهودگی آن پیروی نمیکنند؟
مسکن یکی از نیازهای اولیه و ضروری است. متاسفانه بازار مسکن امروزه به کل در دست بساز بفروشها و بنگاههای معاملات مسکن است. از طرف دیگر، مسکن نیاز اولیه مردم است، مردم هر چقدر هم بخواهند مقامت کنند نمیتوانند مسکن تهیه نکنند ولی میتوانند مسکن نخرند و چون درآمدشان تقریبا ثابت و قیمتها به صورت نجومی بالا رفته دست به اجاره مسکن بزنند. البته این افزایش قیمت نیازمند بررسی است، که میزان خرید و فروش یا قیمت آن در مناطق مختلف تحلیل شود و مشخص گردد در کدام بازه قیمت مسکن افزایش داشته است. یا مثلا رفتار اقتصادی مردم در زمینه رهن و اجاره، تا حدود بسیاری اجتنابناپذیر است، وقتی من در یک واحد استیجاری زندگی میکنم و صاحبخانه، اجاره را بالا میبرد من دیگر مقصر نیستم و نمیتوانم کاری انجام دهم، پس ناچارم یا به محلات پایینتر بروم یا شهر محل سکونتم را عوض کنم.
مشکلات اقتصادی با روحیه جمعی ما چه میکند؟
سیاستهای اقتصادی لیبرال و نئولیبرال مولد فردگرایی است، درست میگویید، طبیعی است، وقتی شما بخواهید سیاستهای اقتصادی وارداتی را اجرا کنید، روحیاتی که بدان اشاره شد و تبعات فرهنگیاش هم در جامعه پدید میآید و نمونهاش در قالب رقابتکردن، چشم و همچشمی، تجملگرایی، تقدم منافع فردی بر منافع جمعی و نظایر آن ظهور و بروز مییابد. فکر میکنم الان وقت آن رسیده که در برنامههای توسعه کشور تجدید نظر صورت گیرد.
شکست روحیه جمعی و تقدم منافع فردی بر منافع جمعی چه هشداری در آینده به ما میدهد؟
من این خصیصه ناپسند را برای قاطبه مردم ایران تصور نمیکنم. در کشور ما گروهها و اجتماعات بسیاری وجود دارد که به شیوه صحیح در حال مقابله با فشارهای اقتصادیاند، نمونه آن کمپینهایی است که اخیرا شنیدم با عنوان «نه به خرید گران» ایجاد شده، لذا به باور من توده مردم با وجود سختیها همچنان به ارزشهای اجتماعی خود وفادار و پایبند هستند.
اما در کل، هر چقدر مردم به بینش و بصیرت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بیشتری مسلح گردند تابع جریانات زودگذر روز نمیشود. پس بار دیگر بر لزوم آگاهیرسانی به مردم تاکید میکنم. اما اگر فضایی که شما از آن سخن گفتید در کشور رواج یابد فرهنگی مبتنی بر موازین غیر اخلاقی میان عامه مردم جاری خواهد شد که خطرات بسیاری در آینده در پی خواهد داشت، ولی همانطور که اشاره کردم من قائل به خلق این فضا نیستم و معتقدم این جو مربوط به افراد خاصی است و همه مردم ایران با این دست افراد قابل جمع نیستند.
و مقاطع حساس تاریخی نشان میدهد که مردم در میانه فشار، همدلی را فراموش نمیکنند.
وقتی که فکر میکنید رندی و ضایعکردن حق مردم نشانه زرنگی است و استفاده از رانتهای مختلف و سرمایههای نامشروع و بادآورده نشانه توانمندیست، آنگاه مطمئن باشید حداقل در میان گروهی محدود، خواص به عوام ترجیح داده میشوند. ما باید حرکت را از خواص شروع کنیم و با آموزش آنها، فرهنگ ارزشمندی را که در میان عامه مردم ساری و جاری است را به آنها نیز منتقل نماییم.
می توان اینطور نتیجه گرفت که دولت خواسته یا ناخواسته در حال تحمیل ضد ارزشها به مردم است؟
به باور من، ما نمیتوانیم این معضل را به اقدامات این دولت یا آن دولت منحصر کنیم، ما در بخشهای علمی و نظری و در تنظیم سیاستهای غیر بومی و ترویج آن در بخش اقتصاد و فرهنگ اشتباه کردهایم و تکیهمان به خود نبوده است، نتیجه اتکا به الگوهای غیر نیز برخوردن به مشکلاتی است که امروزه مشاهده میکنید. بنابراین نیل به دستاوردهایی که امروزه ما را به اینجا کشانده اجتنابناپذیر است، هر دولتی هم که بخواهد از الگوهایی از این دست استفاده کند با شکست مواجه خواهد شد. در این میان، به نظر من بازگشت به الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت، راه برونرفت از بحران است؛ الگویی ملی که تبعات اجرای آن دیگر فردگرایی، لذتخواهی و زیادهخواهی نیست. تحقق این الگو هم جهاد علمی میطلبد و هم عزم عملی مسئولین را.
سایر اخبار این روزنامه
همدلی « اعلام شماره برای مقابله با هنجارشکنی» را بررسی میکند
شهلا باقری در گفتگو با همدلی: سرمایه اجتماعی فرسوده شده است
« همدلی» در گفتوگو با حسن مرادی چشمانداز اقتصاد ایران بعد از تحریم شرکت پتروشیمی را تشریح کرد
حسین سراج زاده در گفت و گو با همدلی: بی اعتمادی سمی مُهلک است
محمدباقر تاج الدینی: شاعرانگی در جان و جهان ایرانی حضور دارد
گزارش «همدلی» ابعاد سیاسی قتل «میترا استاد» متن سیاست بر حاشیه یک قتل
حسن بهشتیپور در گفتو گو با همدلی: نمیتوانیم به سفر«آبه» دلخوش باشیم
قصه انتخابات در جمهوری اسلامی ایران آیا جامعه و حکومت بلوغ لازم را یافتهاند؟
بزرگترین قربانی بمب هستهای، میانجی هستهای