روزنامه آرمان امروز
1398/03/27
مشکل اصلی فرزندآوری در ینگه دنیا!
پیرامون اقدام یک مجری تلویزیونی برای تولد فرزندش در کانادا حساسیت زیادی از سوی جامعه نشان داده شد. بهرغم دفاع بلادلیلی که برخی بهخرج دادند و پُز روشنفکرانه گرفتند، این حساسیت کاملا بجا و امیدوار کننده است. نکته اصلی این نیست که او چگونه هزینه هنگفت سفر و اقامت چندماهه خود و خانواده در یگنه دنیا را بهدست آورده است در حالی که همین حالا کثیری از مردم برای هزینههای تولد فرزندشان حتی در یک بیمارستان دولتی در جنوب شهر کاسه چه کنم؟ چه کنم؟ بهدست میگیرند. مشکل اصلی آن نیست که کسی در برنامههای خود مرتبا قربان صدقه مردم و کشور میرود ولی در مواقع مهم زندگی، بودن در کنار مردم وکشور را صلاح نمیداند و عزم سفر میکند. قبح چنین کاری با تکرار آن از سوی برخی از مسئولان و آقازادههایشان از بین نمیرود و این فروکاستن موضوع و سطحی کردن آن است که گفته شود مقصر کسانی هستند که با عملکرد خود راه را برای اینگونه رفتارها باز میکنند. موضوع فقط شیوع نگاه اشرافی و طبقاتی سلبریتیها و نوکیسهها وآقازادهها نیست که بعضا به تحقیر مردم میپردازند ومثلا در مصاحبهای با کمال بیشرمی سرنوشت مردم را فدای یک تار موی فرزند خود میدانند یا نژادپرستانه از ژن خوب خود دم میزنند و از سوی پدر بهخاطر این سخن دهشتناک تذکری دریافت نمیکنند؛ در این ماجرا معضل اصلی چیز دیگریست. مشکل عطش نگاه به بیرون، وادادگی در مقابل فرنگ، محو شدن در برابر بیگانگان و گم کردن هویت ملی است. اگر ما با بحران هویت حداقل در بخشی از جامعه روبهرو نبودیم یک فرد معمولی هم که در خارج از کشور زندگی میکند چه بسا برای تولد فرزندش چند صباحی به ایران میآمد تا دردانهاش مفتخر به ایرانی بودن و تولد در سرزمین مادری باشد. اینکه چرا اینگونه نیست و چرایی عطش خروج از کشور موضوع این مقال نیست. میخواهم ازعطش سیری ناپذیر سفر و مهاجرت از کشور که ابعاد کثیر به خود گرفته، بگویم که این بلای خطرناک وجود دارد و خسارتساز و ریشهسوز است ولی متاسفانه کمتر به آن پرداخته میشود. در همین شرایط تحریم که فریاد همگان از کمبودها بلند است در همین چند روز تعطیل سیل مسافران ایران به ترکیه چنان گسترده شد که مقامات دولتی برخی از شهرهای این کشور ستاد تشکیل دادند و افزون بر هتلها و مسافرخانهها مراکز دولتی را به این امر اختصاص دادند تا جا و مکان برای مسافران ایرانی فراهم کنند! خرید زمین و آپارتمان از سوی ایرانیان در تاجیکستان به حدی زیاد شد که دولت این کشور احساس خطر کرد و جلوی آن را گرفت. در ۹ ماه نخست سال 97 تازه با وجود تحریمها خیل سفرکنندگان به خارج به ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار و ۳۸۱ نفر ایرانی رسید. سیل سفرهای مسئولان چنان است که گاهی صورتی زشت به خود میگیرد، استانداری در آستانه سیل ویران کننده نمیتواند از سفر خارج خود صرفه نظر کند و شهردار ایلام دلیل سفر خود به فرانسه در ایام نوروز آن هم بدون اطلاع شورای شهر را استراحت و انرژی گرفتن اعلام میکند و انتخاب رئیس یک کمیسیون در مجلس بهخاطر سفر وی به آمریکا و دیدار با فرزندانش به تعویق میافتد و رئیس کمیسیون امنیت ملی پرده از پذیرش ننگ بهخاطر جذابیت سفر به اروپا از سوی برخی از نمایندگان برمیدارد و از کثرت سفرهای بدون توجیه کارشناسی کلمات اشکبار مینویسد... در اثر مشاهده این پدیده عجیب باید متوجه شویم که از این ناحیه ودر اوج تحریمهای آمریکا و تنگنای شدید مالی مردم چه خسارتها که نصیب کشور میشود چه خطری که هویت ملیمان را هدف گرفته و اقدام آن مجری تلویزیون چگونه توهین به ایران است و چهسان برعطش خروج از کشور میافزاید؟ راستی کثرت فرزندان هنرپیشگان و سرمایهداران و مسئولان که در فرنگ به دنیا میآیند یا در فرنگ مشغول تحصیل و تفریح هستند، چه ارمغانی برای کشور خواهد داشت؟ فرزندی که هنگام بزرگ شدن تازه متوجه میشود که کشور مادری شایستگی متولد شدن او را نداشته است! تحصیلکردگانی که در خوشبینانهترین وجه باز میگردند و سمتهای مدیریتی میگیرند چگونه غم مردم خواهند داشت و با کدام تعهد و جهان شناسی است که هنگام سیلها و زلزلهها و خطرها و فقر و فاقه مردم از جان مایه خواهند گذاشت؟ سال گذشته گزارشی از سفرشخصی به کانادا در یکی از روزنامهها که از بودجه عمومی ارتزاق میکند، خواندم و حیرت کردم، در آن گزارش واقعا وصفی از بهشت آمده بود که با گزارش کتابهای آسمانی برابری میکرد! پاسخی نوشتم که اولا اینگونه نیست و درثانی چرا باید در چنین روزنامهای اینگونه به تبلیغ کشور دیگری بپردازیم و اگر جوانان در اثر خواندن این نوع مفتون شدنها برای جلای وطن به آب و آتش زدند چه کسی مقصر خواهد بود؟ جالب و تاثرآور اینکه سردبیرآن روزنامه یادداشتم را به کناری گذاشت و بر عطش رفتن از میهن صحه گذاشت! هرچند با نوشتن این سطورکاملا خلاصه شده در مقابل بهمن سفر و مهاجرت از کشور به هر دلیل و علت کاری برنمیآید ولی دراین هیاهوی رفتنها تلنگری کوچک شاید در زمانی نه چندان نزدیک، دلسوزان صاحب نفوذ را متوجه سازد و مقابله با خروج سرمایههای کشور آغاز شود و ماندن در ایران عزیز یک ارزش و امتیاز بزرگ تلقی شود.
* روزنامهنگار
سایر اخبار این روزنامه
چگونه ميلياردها تومان«دود» ميشود؟
هشدار! جراحي اقتصادي براي كاهش فاصله طبقاتي
ترامپ مذاكره را هم تجارت مي داند
کوچکشدن ۴ درصدی کیک اقتصاد ایران
مجلس به تسخیر اصولگرایان درآمد
آینده مردم توسط همه خبرگان رهبری رقم میخورد
معروفیت شبکه «سه» به شبکه «فروغی و دوستان»!
وصول ۱۲ هزار میلیارد تومان از «مالیاتاولی»ها
وحدتشکنی بهاسم نواصولگرایی
مشکل اصلی فرزندآوری در ینگه دنیا!
یاد د اشـتهـای اخـتصـاصـی
شانگهای مهمتر از حتی اتحادیه اروپا
لوایح چهارگانه به همهپرسی گذاشته شود
حقوق عقبمانده كاركنان پرداخت ميشود؛ همين ماه
پاسخ «بنیاد شهید» به یک خبر