روزنامه ابتکار
1398/05/13
«ابتکار» از روند شکلگیری دولت در سایه و زمینههای ایجاد آن گزارش میدهد بازی با «دولت در سایه»
الهام برخورداردولت در سایه که در سالهای اخیر از سوی برخی فعالان سیاسی مطرح شده است اصطلاحی سیاسی است که عموماً در نظامهای پارلمانی بیشتر کاربرد دارد و معمولاً احزابی که نتیجه انتخابات را واگذار کردهاند، با رصد تحولات و بازبینی ضعفها، خود را برای حضور موفقتر در انتخابات بعدی و گرفتن قدرت آماده میکنند. در کشور ما طرح تشکیل دولت در سایه، از سوی سعید جلیلی، کاندیدای ناکام انتخابات ریاست جمهوری ٩٢ و کاندیدای انصرافی در انتخابات ٩۶ عنوان شد. درواقع بحث دولت سایه از آن موضوعاتی بود که اگرچه اصولگرایان و به طور ویژه سعید جلیلی مطرح کردند، اما مورد توجه اصلاحطلبان هم قرار گرفت. عباس عبدی، محسن میردامادی و البته شخص حجاریان از تشکیل دولت در سایه حمایت کردند. این موضوع اما شکل عملی به خود نگرفت. چنین طرحی بیشتر در نظامهای پارلمانی قابلیت اجرایی شدن یافتهاند که مهمترین رکن دموکراتیک یعنی احزاب قدرتمند در آن به فعالیت میپردازند. بنابراین بدون پشتوانه حزبی طرح دولت در سایه عملا ابتر است.
با توجه به این تفاسیر پرسشهای چندی در این رابطه به وجود میآید از جمله اینکه آیا کابینه سایه در ایران اساسا میتواند در نظام انتخاباتی امروز شکل بگیرد و در جهت دموکراتیکتر کردن ساختار سیاسی موثر باشد؟ یا اینکه فضای حزبی و تشکلی در جامعه سیاسی ایران عملا اجازه تشکیل دولت سایه را میدهد؟ مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه و فعال سیاسی در گفتوگو با «ابتکار» به این سوالات پاسخ میدهد.
مهدی مطهرنیا در رابطه با تعریف دولت در سایه در کشور ما میگوید: دولت در سایه مانند بسیاری از مفاهیم سیاسی موجود در ایران دچار نوعی لغزش و تزلزل واژگانی است. ابتدا ما باید دولت را به معنای واقعی تعریف کنیم. یعنی ببینیم که یک امر واقع در یک حکومت آیا واقعا دولت است؟ ابتدا باید تعریف روشنی از دولت و کارکردهای آن داشته باشیم. ما همواره واژگان را در ادبیات سیاسی از سپهر اندیشگی جامعه بشری میگیریم و از آن خود میکنیم سپس آن را از مفهوم و خمیرمایه درونی تهی میسازیم.
این استاد دانشگاه میافزاید: آیا دولت به معنای حاکمیت، حکومت و اراده ملی برگرفته از آن تلقی میشود؟ آیا دولت نماینده مردم بوده و در برابر مردم پاسخگو است؟ همه این جوانب باید در نظر گرفته شود. باید توجه داشت که در حال حاضر دولت در ایران یک قوه مجریه هماهنگکننده است که دیگر نهادها نیز در کنار آن دارای قدرت هستند و در بسیاری از مسائل تصمیم نهایی فقط از سوی دولت گرفته نمیشود و نهادهای دیگری در تصمیم نهایی موثر هستند هرچند مهمترین رکن اساسی دولت سایه یعنی تحزب نیز در کشور به معنای واقعی وجود ندارد. متاسفانه سخندرمانی به اصطلاحدرمانی در کشور تبدیل شده است یعنی ما میخواهیم با این اصلاحات زمینههای ایجاد فضای مناسب برای سرگرمیهای سیاسی را فراهم کنیم.
مطهرنیا تاکید میکند: دولت در سایه در کشورهایی مطرح میشود که نظام حزبی و سیاسی بسیار قدرتمندی در آن حضور داشته باشند. درواقع دولت در سایه تنها ایجاد تزاحم و مشروعیتبخشی به مزاحمتهای جدی در عرصه عمل سیاسی را شکل و محتوا میبخشد. من با دولت در سایه زمانی موافق هستم که یک جامعه ملی متکی بر ادبیات سیاسی شایسته و بایسته وجود داشته باشد. احزاب در آن نقش جدی و تخصصی بازی کنند و نماینده طبقات گوناگون مردم شناخته شوند، درحقیقت فعالیت حزبی داشته باشند. یعنی شفافیت در مبارزه بر سر قدرت را به مردم نشان داده و حزب را به عنوان خانه قدرت سیاسی به مردم معرفی کنند. همچنین به جای عوامزدگی، خودباوری دموکراتیک را در جامعه ملی گسترش دهند سپس با سامانه اندیشگی و سپهر سیاسی روشن و شفاف در درون احزاب خود، دولت در سایه تشکل دهند به گونهای که احزاب با تشکیل دولت در سایه بتوانند زمینههای بهتر عمل کردن و کنش سیاسی شایسته را در زمانه بر عهده گرفته و قادر باشند با پشتوانه آراء مردم به قدرت برسند.
این فعال سیاسی تصریح میکند: در جامعهای که همه نهادها به جای آنکه جوابگوی نهادهای ملی و جامعه مردمی باشند، توجیهگر اعمال خود در برابر مقامات فرادستی خود هستند، نمیتوان انتظار داشت دولت در سایه به صورت اصیل به وجود بیاید.
سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری 92 از مجموعه بزرگ اصولگرایان تنها حمایت بخش کوچکی از اصولگرایان یعنی جبهه پایداری و حامیان محمود احمدینژاد را داشت. او همچنین در انتخابات ریاست جمهوری 96 هم در مجموعه اصولگرایان که تحت عنوان «جمنا» فعالیت میکرد، حضور نداشت. بنابراین اقدامات او در نقد دولت را نمیتوان به حساب جریان منتقد دولت یا تحت عنوان دولت سایه تعبیر کرد بلکه بیشتر تحرکات شخصی است با هدف ارسال این پیام که من همچنان در عرصه سیاسی هستم. گذشته از این، تعریفی که خود او نیز از دولت سایه داشته هم چندان سنخیتی با این مفهوم ندارد. همچنین با توجه به اینکه تحزب و مستقر نبودن نظام کامل پارلمانی و ریاستی به معنای واقعی در کشور ما وجود ندارد، سوالی که مطرح میشود این است که دولت در سایهای که سعید جلیلی به دنبال آن است، چیست؟
مهدی مطهرنیا در پاسخ به این سوال میگوید: وقتی عناصری برای ایجاد دولت در سایه در کشور وجود ندارد افراد بیشتر در آستانه انتخابات و ایجاد فضای انتخاباتی دست به چنین اقداماتی میزنند. باید توجه داشت که همواره این مسائل از سوی گروهها و جناحهای گوناگون مطرح میشود تا واژه درمانی در سخنرانیها شکل بگیرد و واژگان جدید زمینههای ایجاد اشتیاق و انگیزه بیشتر در مردم فراهم شود. بنابراین در کشور ما بعد از چهار دهه از انقلاب و پشت سر گذاشتن چندین انتخابات تاکنون، مردم به خوبی بر این اصول واقف هستند و چنین شگردهایی نخنما به نظر میرسد. به هر ترتیب مردم تجارب گرانسنگی را در این رابطه اندوختهاند و ناآگاه از این مسائل نیز نخواهند بود.
این فعال سیاسی اضافه میکند: نه در میان اصولگرایان و طیفهای گوناگون این جریان و نه در میان اصلاحطلبان استعداد و پتانسیل ایجاد دولت در سایه وجود ندارد. آنچه که آقای سعید جلیلی از آن صحبت میکنند دولت در سایه نیست بلکه قدرتی است که در صحنه حضور دارد و تاثیر خودش را میگذارد. آقای جلیلی اکنون بسیار قدرتمندتر از بسیاری از وزرای دولت روحانی است و میتواند وارد عمل سیاسی شود که البته هست؛ بنیادها، نهادها و ارکان قدرتی که در جامعه ملی ما حضور دارند که فرادولتی هستند و به آسانی میتوانند از کسانی حمایت کنند. آنها در کشور دارای تاثیرگذاری محسوسی هستند و میتوانند با تکیه بر منابع مالی و همچنین جایگاه سیاسی خود در عرصه عمل، نه تنها دولت در سایه نباشند بلکه دولت موثر را تشکیل دهند. آنچه که در اینجا به آنها کمک میکند وجود جناحهای سیاسی است که خود را رقیب آنها تلقی کرده که در عرصه انتخابات به میدان میآیند و رقابتی را شکل میدهند. بنابراین حتی اگر پستهایی را در اختیار بگیرند قدرت اجرایی و اهداف خود در آن جایگاه را به هیچوجه دارا نیستند. به نظر میرسد بیش از آنکه جلیلی به این روند کمک کند این دیگران هستند که کمک میکنند تا زمینه و بستر را برای ایجاد چنین وضعیتی فراهم کنند.
مطهرنیا در پاسخ به این سوال که فرق بین دولت در سایه با دولت پنهان چیست، میگوید: دولت در سایه اساسا دولتی است که در چارچوب قوانین رسمی جامعه و در بیشتر شکلگیری احزاب مخالف در یک روند قانونی و آشکار شکل میگیرد. همچنین رسما بر آن است که با ایجاد فضای یک بازی جدی زمینهپرور تمرین برای رفع اشکالات موجود در زمان قدرت احتمالی توسط حزب متبوع است. در حالی که دولت پنهان، دولتی است که قدرت اصلی را در دست دارد. لابیگریهای غیرقانونی را به انجام میرساند و پنهان اعمال قدرت میکند و آشکارا بر آن است که دیگرانی را که فاقد قدرت یا ابزار قدرت وی هستند دولت اصلی معرفی کند تا بتواند از مزیتهای اعمال قدرت پنهان خود استفاده کند و مصیبتهای ناشی از اعمال قدرت پنهان خود را به قدرت آشکار نسبت دهد.
سایر اخبار این روزنامه
به مناسبت سالروز تاسیس فرودگاه مهرآباد، مزایا و چالشهای این فرودگاه برای تهرانیها بررسی شد
جهانبخشمحبی نیا
ضرورت هوشیاری ملی
کاهش نرخ بیکاری، ناشی از کاهش جمعیت فعال است
ضعف اطلاعات بازار کار
«ابتکار» پیامدهای خروج آمریکا و روسیه از پیمان INF را بررسی میکند
گام به گام تا جنگ سرد جدید
مرور برخی از نمایشهای در حال اجرا در تماشاخانههای تهران
تئاتر ببینیم
«ابتکار» از روند شکلگیری دولت در سایه و زمینههای ایجاد آن گزارش میدهد
بازی با «دولت در سایه»
دلایل و پیامدهای احتمالی دیدارهای احمدینژاد و قالیباف چیست؟
پیوند بازندهها!
فلاحتپیشه:
برجام را نمیتوان با اروپاییها حفظ کرد
روسیا الیوم:
بن سلمان به طور جدی در حال بررسی گفتوگو با تهران است
قالیباف:
با ثروتمندی و تولید ثروت مخالف نیستم
مصری بیان کرد
مخالفت سران قوا با افزایش قیمت بنزین
یک فعال اصلاحطلب:
شکلگیری جریان سوم موضوعی «موهوم» است