پایتخت؛ ذره‌ای از حقیقت

اکبر زمانی‪-‬ با اینکه سریال پایتخت در این چند سال حواشی زیادی داشته است اما غالبا نکات ارزنده‌ای که غیر قابل بیان بود را بیان می‌کند. شاید به طنز، به صحنه ی زمین زدن کودک دبستانی(بهروز) نسبت به آدم بالغ(رحمت) که مدام هم در فضای مجازی پخش می‌شود،بنگریم. اما نکته اصلی همین زمین خوردن انسان بالغ به دست کودک دبستانی است.یعنی اگر زور بازو داشته باشی، ارزش است و سن اصلا مهم نیست. و نکته مهم اینکه مسئله بین کودک و انسان بالغ با درگیری فیزیکی حل می‌شود، اینجا محرز است که درگیری فیزیکی و توانایی جسمی در جامعه چقدر ارزش است و این چیزی است که در جامعه وجود دارد. اینکه چرا حریم‌ها به این شکل شکسته شد بحثی عمیق و اساسی و جامعه شناسانه است و اینکه منتقدان سریال پایتخت اگر بگویند این حرکت موجبات بد آموزی می‌شود، اشتباه است. زیرا این چیزی است که در جامعه وجود دارد. آن روزها را باد برد که ارزش‌ها در سطح کتاب و کتابخوانی، مدارج تحصیلی و... بوده است در سکانسی که دو بازیگر کودک یعنی سارا و نیکا در اینستاگرام چرخ می‌زنند و با ورود مادرشان کتاب دست می‌گیرند، نماد مضحکه ی بودن کتاب در جامعه است. اسطوره‌ها در جامعه به سطح ورزشی چون فوتبال است که با خود شهرت و معروفیت و ارزش می‌آورد. پیتر چک ایران بعنوان جوان ایرانی به دایی اش توهین می‌کند منتقدان می‌گویند چرا باید به دایی اش توهین کند؟ چرا اسم مادر یا دایی یا... را به نام کوچکشان صدا می‌کند و در کل این شحصیت چقدر بی‌ادبانه با بزرگتر از خود حرف میزند و اینها اثرات بدی در جامعه میگذارد! مشکل اینجاست که منتقدان نمیدانند اینها حقیقت جامعه است. چیزی که هست. اینها نسل دهه شصت و قبل نیستند که به کسی که بجهت سنی دستکم یکی دوسال بزرگتر بوده باشد، احترام بگذارند تحصیلات برایشان ارزشمند باشد و احترام گذاشتن به عنوان یک حقیقت باشد همانطور که در آنزمان آموزش دیدند. اینها بچه‌های دهه هفتاد و هشتاد هستند که غالبا بعلت تغییر در ساختار جامعه به این صورت تبدیل شدند. وقتی دانشگاه بعنوان فضایی برای تولید فکر و خرد مبدل به مضحکه شده است از دیگر عرصه‌های اجتماعی چه انتظاری داریم. اینکه منتقدان وقتی در تلویزیون و اینور و آنور دست به نقد پایتخت می‌زنند اول باید جامعه را بشناسند باید به داخل جامعه بروند، ببیند که چه فاجعه‌ای در حال رخ دادن است. همین جامعه‌ای که مردم آن، انسان اهل فکرش را مورد مضحکه قرار می‌دهند و در ستایش بازیکن فوتبال هرکاری می‌کنند! همین رسانه ی تلویزیون هم به برنامه‌های خود بنگرد، بد نیست بجای نقادی فیلمی چون پایتخت باید ریشه تر بنگرد مثلا وقتی در برنامه‌هایی چون دورهمی و... افرادی که دعوت می‌شوند، خواننده‌های پاپ و بازیگران و فوتبالیست‌ها هستند یعنی حقیقت جامعه اینست که اینها الگو‌های جامعه هستند نه فلان فیسلوف یا نویسنده یا..!
وقتی ازدواج دو بازیگر حرف اصلی مردم می‌شود دیگر فرصتی برای خوانش کتاب نیست. باید به منتقدان پایتخت گفت که اتفاقا تیم پایتخت ذره‌ای از حقیقت جامعه را ارائه داد و اتفاقا باید ارائه داده شود تا تصمیمی برای این فاجعه
گرفته شود.
سایر اخبار این روزنامه
شهرداری تهران و چالش بدهی‌های قدیمی معمای 50 هزار میلیارد تومان بدهی در پایتخت! هشدار روحانی به صندوق بین‌المللی پول بیکاری ۲۵۰۰ نفر از تورلیدر‌های تهرانی با شیوع کرونا تحولات اخیر وکالت و کارشناسی رسمی به گفته کارشناسان در صورت عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی در موج دوم ابتلا به کرونا تعداد مرگ و میرها هم به رقم غیر قابل باوری خواهد رسید ورود به کانال 600 هزار واحد در میان فقرا بیشتر است همه پروتکل‌های بهداشتی به صورت جدی اجرا شود جزئیات پرداخت وام قرض الحسنه یک تا دو میلیونی به ۴ میلیون نفر منتخبان مجلس یازدهم هر روز مصاحبه می‌کنند که مجلس اصولگرای آتی در شکوفایی اقتصاد کاری می‌کند، آنها روی حافظه مردم حساب باز کرده اند؟ در حالیکه برخی سید حمید مولانامشاور سابق احمدی‌نژاد را عامل بسیاری از سخنرانی‌های جنجالی او میدانستند وی سالهاست که نه درمورد رئیس دولت سابق سخن می‌گوید و نه بودجه‌هایی که تحت عنوان بنیاد فرهنگی مولانا به او اختصاص پیدا کرد کانادا بار دیگر به عربستان سلاح می‌فروشد! ذوق زدگی منتخبان مجلس یازدهم آموزه‌های کرونایی آیا پایتخت آینه تمام نمای جامعه بود؟ کاسه آبی در بیابان ریختن کاسه آبی در بیابان ریختن پایتخت؛ ذره‌ای از حقیقت وزارت ارتباطات؛ تکنولوژی در مقابل پاندمى آیا پایتخت آینه تمام نمای جامعه بود؟