روزنامه کيهان
1399/03/01
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نهادی منفعتگرا و قبیلهای است
سرویس سیاسی ـروزنامه سازندگی باز هم به انتقاد از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و عارف پرداخت و در یادداشتی نوشت: «آنچه به نام مدیریت و رهبری اصلاحات در مجموعهای به نام شورای عالی بنیان گذاشته شد، نه در کنشگری حرفهای و تحزب توانست یاریگر حرکت اصلاحی باشد و نه در فعالیت جبههای توانست اقدامی در جهت بسط و گسترش اصلاحطلبی پیش برد.»
بدترین دوره انفعال اصلاحات در دو دهه گذشته، دوره ریاست عارف بود
در ادامه این مطلب آمده است: «فیالواقع در نتیجه سپردن سیاستهای عالی و تصمیمسازی به نهاد عالی اصلاحات، کار حزبی به روابطی منفعتی و شبه تریبالیستی (طایفه گرایی) فروکاهیده شد و کار جبههای نیز صورتی الیگارشیک و غیردموکراتیک به خود گرفت. به نظر میرسد بخشی از این بحران با بحران در رهبری اصلاحات همپیوند و خویشاوند است. از دیگر مولفههای موثر بر ناکامی تحرکات مدنی و کنشگری سیاسی در ایران، نبود رهبرانی مطمئن، خلاق و انسجامبخش است. سترونترین نوع انفعال دو دهه گذشته اصلاحطلبی، طی دورهای رقم خورد که با زعامت دکتر عارف و ذیل شورای سیاستگذاری اصلاحات تعریف شده است... ضعف مدیریتی و سهمخواهی برخی احزاب در پوسیدگی نهاد عالی تصمیمگیر اصلاحات و ناکارآمدی به غایت اسفبار آن، مکمل و همپای یکدیگر بودهاند.»
فرار بانیان وضع موجود از پاسخگویی
علی صوفی، عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان طی یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «در مواردي اصلاحطلبان فرصت حضور در قدرت را پيدا نميکنند تا بتوانند برنامههاي خود را عملي کنند، وقتي اين فرصت از اصلاحطلبان گرفته شود طبعاً آنها بايد به ابزارهاي ديگر براي ادامه مشي اصلاحطلبي و اصلاحات مورد نيازي که بايد انجام شود، متوسل شوند. از جمله اين ابزارها ميتوان به نهادهاي مدني، رسانهها و فضاي مجازي و البته انتخابات آتي رياست جمهوري اشاره کرد که در اختيار فعالان سياسي اين جريان قرار دارد. اما بايد اين نکته را نيز مورد تاکيد قرار داد که سالهاي 92 و 94 براي اصلاحطلبان ديگر تکرار نخواهد شد و اصلاحطلبان اگر براي رياست جمهوري کانديدا معرفي کنند، يکي از شخصيتهاي شناسنامهدار اين جريان خواهد بود.»
صوفی در ادامه نوشت: «معرفي کانديدا در انتخابات به هر قيمتي، ديگر براي جريان اصلاحات نبايد تکرار شود و اگر امکان حضور نامزد اصلي وجود ندارد، ميتوانند کنار مردم بمانند».
این فعال مدعی اصلاحات در روزهای گذشته در اظهارنظری مشابه با توهین به روحانی گفته بود که اصلاحطلبان در انتخابات 1400 دیگر با نامزد اجارهای نمیآیند! در سال 92، گزینه اصلی مدعیان اصلاحات، محمدرضا عارف بود. بر طبق نظرسنجیهای مراکز نزدیک به طیف مدعی اصلاحات، عارف، ۳ روز مانده به انتخابات ریاستجمهوری، تنها ۸ درصد رأی داشت و مدعیان اصلاحات برای سرپوش گذاشتن بر این رسوایی، در ادامه خود را حامی روحانی معرفی کردند. در سال ۹۶ نیز مدعیان اصلاحات به دلیل دایره بسته و فیلترهای عجیب و غریب در این طیف، هیچ کاندیدایی برای رقابت در انتخابات ریاستجمهوری نداشته و خود روحانی نیز به دلیل کارنامه ضعیف در دولت یازدهم، با کاندیدای پوششی -اسحاق جهانگیری- در رقابتهای انتخاباتی حاضر شد.
مدعیان اصلاحات هم در سال 92 و هم سال 96، اکثریت مطلق دولت را در اختیار گرفتند. این طیف بانی اصلی وضع موجود است اما با بیمسئولیتی و بیاخلاقی، ژست منتقد و شاکی به خود گرفته تا در سال 1400 بدون هزینه در انتخابات حاضر شود.
تحریم، تصمیمات غلط را توجیه نمیکند
روزنامه دنیای اقتصاد در سرمقاله خود به توجیه تصمیمات غلط اقتصادی با تحریم انتقاد کرد و نوشت: «وقتی به سیاستهای نادرست اقتصادی مثل افزایش بیحساب و کتاب نقدینگی، ایجاد محدودیتهای زیانبار تجاری و اقتصادی، قیمتگذاری دستوری انواع و اقسام کالاها، عدم نظارت صحیح و کارآمد بر بانکها، استمهالهای دستوری مطالبات بانکی، سرپا نگه داشتن غیراقتصادی بنگاههای ورشکسته، تصویب و اجرای پروژههای زیانده و نظایر آن اشاره میکنیم، پاسخی که معمولا از دولتمردان میشنویم این است که اتخاذ تصمیمات مزبور در شرایط تحریم و مشکلات ناخواسته دولت بوده است و دولت در شرایط خاص و استثنایی قرار داشته است و مشکلات بر آن تحمیل شدهاند و.... اما همه این توجیهات این واقعیت را تغییر نمیدهد که تصمیمات مزبور غلط هستند. دولتمردان گاه آنقدر در اینگونه توجیهات غرق میشوند که فرق درست و غلط را از یاد میبرند. آنقدر به توضیحات ناشی از تحریمها اتکا میکنند که گمان میکنند تصمیمات نادرست ناشی از تحریمها درست بودهاند.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «واقعیت این است که تحریم هر چقدر هم که توجیه خوبی باشد و بتواند بار اخلاقی تصمیمات نادرست را کاهش دهد، نمیتواند واقعیت را تغییر دهد و سیاست غلط را تبدیل به سیاست درست کند... تصمیمات دولتها در اقتصاد نیز از همین قسم است و دولتمردان باید توجه داشته باشند که توضیحات مبتنی بر تحریمها و شرایط اقتصادی خاص صرفا میتوانند در جهت اخلاقی به آنها کمک کنند؛ اما غلط بودن تصمیمات و سیاستهای اقتصادی آنها به قوت خود باقی است و تاریخ واقعیت را اینگونه روایت خواهد کرد که آنها کسانی بودند که تصمیمات نادرست، پرهزینه و کمفایدهای برای کشور گرفتند؛ البته تحت شرایط خاص.»
برجام با مکانیزم ماشه به صورت شمشیر داموکلس علیه ایران عمل میکند
یوسف مولائی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران که قبلا نگاه مثبتی به برجام و توافق با آمریکا داشت، طی یادداشتی در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «برجام یک تجربه استثنایی از روند حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات کشورها در یک موضوع امنیتی و سیاسی است که در آن نه تنها موازنه بین طرفین مذاکره و توافق وجود ندارد، بلکه داخل گروه ۱+۵ نیز یکدستی و انسجام کامل برقرار نیست. از طرف دیگر موازنه بین حقوق و تعهدات هم برقرار نیست.»
وی افزود: «در مقابل محدودیتهای زیادی که ایران در زمینه فعالیتهای صلحآمیز هستهای متحمل میشود (از جمله در حوزه میزان، غلظت، ذخیرهسازی اورانیوم، کاهش تعداد سانتریفیوژها، نوسازی سانتریفیوژها برای چندین سال) تعلیق تحریمهای یکجانبه و چندجانبه را بهعنوان امتیاز بهدست میآورد و این در شرایطی است که ضمانت اجرایی برای ۱+۵ در رعایت تعهدات برجامی پیشبینی نشده است. حداکثر اینکه ایران در قبال نقض و کاهش تعهدات برجامی ۱+۵ بهعنوان یک عکسالعمل به تدریج به شرایط قبل از برجام برگردد، در آن صورت نیز با تحریمهای شورای امنیت و تحریمهای یکجانبه مواجه میشود و از طرف دیگر مکانیزم ماشه در چارچوب ماده ۳۶ و ۳۷ برجام بهصورت شمشیر داموکلس بالای سر ایران قرار گرفته است. قطعنامه ۲۲۳۱ نیز که پشتوانه اجرایی برای برجام ایجاد کرده است، بیشتر بهصورت یکجانبه علیه ایران عمل میکند و کارایی علیه اعضای ۱+۵ که به غیر از یک کشور همگی از اعضای دائم شورای امنیت هستند ندارد.»
در سطح کارشناسی با آمریکا گفتوگو کنیم تا از گزند ترامپ در امان باشیم!
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز در یادداشتی نوشت: «جمهوری اسلامی تا حالا سیاست معقولی در ارتباط با برجام در پیش گرفته و با انعطاف خود مانع از رسیدن ترامپ به اهداف خود شده است. هرچند هزینههای سنگینی را هم متحمل شده است. به نظر میرسد در ماههای رو به اتمام دوره ریاستجمهوری ترامپ، انجام چند گفتگوی دوطرفه در سطح کارشناسی، حتی بهصورت مخفیانه و پشتپرده، بد نباشد تا این چند ماه بگذرد و در صورت انتخاب دوباره ترامپ، از گزند آسیبهای بیشتر دوری گزیده، برای چهار سال دیگر برنامهریزی کنیم.»
برخلاف ادعای فوق، آنچه خباثتها و گستاخیهای ترامپ را در قبال ایران ناکام گذاشته، نه انعطاف که اقتدار مثالزدنی و مقاومت فعال نظام اسلامی است. توان موشکی، نفوذ منطقهای و فروپاشی داعش و متوقف ساختن کشتی جنگی آمریکا در سوریه و عراق، سرنگون کردن پهپاد متجاوز آمریکا، موشکباران عینالاسد و... نمونههایی از مواجهه مقتدرانه جمهوری اسلامی با آمریکاست که گزینه غلط نظامی را از روی میز حریف خارج کرده است وگرنه نسخههای بزدلانه ذلت و تسلیم از سوی مدعیان اصلاحات، پیامدی جز جری کردن دشمن و تبدیل ایران به لقمهای آسان برای بلعیدن آمریکا نخواهد داشت. کوبیدن بر طبل مذاکره در حالی است که هرگونه ابراز تمایل ایران به مذاکره نشانه انفعال است زیرا کشیدن ایران پای میز مذاکره دقیقا تقلای ترامپ است اما جالب اینجاست که نویسنده در همین حال، در بخش دیگری از این مطلب آورده است: «نمیتوان بر قول و فعل او تکیه کرد، چه بسا که هنوز امضایش خشک نشده، در مسیر برگشت از میز مذاکره و از هواپیما، امضای خود را پس بگیرد.»
سایر اخبار این روزنامه
دیروز خرمشهر فردا قدس /لشکر سلیمانی در راه است
روز قدس، کابوس اختاپوس (یادداشت میهمان)
اخبار ویژه
اخراج آمریکا از عراق قطعی است و مصطفی کاظمی میتواند
صادرات غیرنفتی کشور در حال رونق گرفتن است
مجلس دهم بالاخره تمام شد
اسرائیل بدتر از کرونا است
آمریکا که ارزانتر حساب کرده بود!(نکته)
قدس فراموش نخواهد شد /همیشه حامی مظلومان جهان هستیم
روز قدس روز وعده قطعی الهی مبنی بر افول آمریکا و سقوط رژیم اشغالگر قدس در منطقه است
لایحه حذف ۴ صفر به مجلس بازگردد
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نهادی منفعتگرا و قبیلهای است