جان از تن آواز رفت

تیتری که برای غم انگیزترین گزارش چند سال اخیر صفحه انتخاب کرده‌ایم از جمله کیهان کلهر نوازنده برجسته و بین‌المللی موسیقی سنتی ایران است که
هم سالها با استاد شجریان سابقه همکاری داشته و هم روایتگر فاجعه‌ای است که با درگذشت خسروی آواز ایران برای موسیقی سرزمین پهناور پارسیان رخ داده است
ضمن اینکه برای تعریف جایگاه بزرگانی مانند استاد شجریان و اندوهی که پس از این باید بابت نبودن این هنرمند تحمل کنیم چاره‌ای جز استفاده از سخن بزرگان نداریم
آفتاب یزد – یوسف خاکیان: عصر روز پنجشنبه ۱۷ مهر ماه که دو روز از آن می‌گذرد، بالاخره آن اتفاقی که ایران و ایرانی از آن می‌ترسید و در دل مدام از خدا می‌خواست که رخ دادنش را به تعویق بیندازد و حتی اگر می‌شود این یک مورد را استثنا قائل شود و حضرت ملک الموت را به سراغ نازنین مرد موسیقی ایران استاد محمدرضا شجریان که بحق عنوان خسرو آواز ایران برازنده شخصیت هنری اوست، نفرستد، اما دریغ و افسوس که خداوند در قرآن وعده کرده که «هر نفسی طعم ناگوار مرگ را خواهد چشید» و دریغا که این بار نوبت روح بزرگ هنرمند عرصه موسیقی بود که از کالبد جسمانی خود رها شود و در اوج آسمانها به پروردگار مهربانش بپیوندد. خبر کوتاه بود اما همین کوتاهی آنقدر غمبار و غم انگیز و غم افزا بود که داغش تا سالهای سال بر دل دوستداران صدای بی‌نظیر خواننده دعای ملکوتی «ربنا» خواهند ماند. دوستداران وجود نازنین محمدرضا شجریان در آن ساعت از بعدازظهر پنجشنبه گذشته که تیتر عجیب «محمدرضا شجریان هنوز با دستگاه نفس می‌کشد» هول و ولایی عجیب بر دلشان افتاد، چه آنکه بیمارستان جم در چندباری که آقای موسیقی را به آنجا آورده بودند و روی یکی از تخت هایش خوابانده بودند تا مشکلات متعددی را که آن دوست 15 ساله که حالا دیگر با درگذشت خواننده «مرغ سحر» در 19 سالگی این رابطه، تن شریف و رنجور خسروی آواز ایران را ترک گفت و با این جدایی تاریخ این دوستی هم به پایان رسید، هرگز در اطلاعیه‌های هر روزه خود از جمله «محمدرضا شجریان هنوز با دستگاه نفس می‌کشد» استفاده نکرده بود. همان لحطه شستم خبردار شد که اتفاق شومی در حال رخ دادن است و به زودی خبر رجعت روح استاد بلامنازع موسیقی ایران به آسمانها منتشر خواهد شد. اما همانند همه دوستداران خواننده پیشکسوت عرصه موسیقی سنتی خداخدا می‌کردم که چنین اتفاقی نیفتد، اما هنوز ساعتی نگذشته خبرگزاری‌ها یک به یک خبر درگذشت استاد شجریان را روی درگاه خروجی خود قرار دادند و این یعنی پایان یک تاریخ زنده در عرصه موسیقی، یعنی استاد پس از تحمل یک دوره طولانی 4 ساله دعوت حق را لبیک گفت، یعنی شجریان صدای ربنای خودش را از بهشت شنید و یعنی خسروی آواز ایران به یاران دیرینه‌اش که پیش از او بار سفر بسته بودند و راهی دیار باقی شده بودند، پیوست. هنرمندان بزرگی مانند ابوالحسن صبا، روح الله خالقی، مرتضی نی داوود، حسین تهرانی، پرویز یاحقی، جلیل شهناز، محمد نوری، پرویز مشکاتیان، همایون خرم، حسن کسایی و... که بی‌شک پس از این نوبت آنهاست که با صدای بی‌نظیر محمدرضا شجریان صفا کنند و بزمشان با ورود این مهمان همیشگی کامل شود، حالا دیگر آنهایند که هر غروب دم اذان شنوای دعای ملکوتی «ربنا» هستند، ماه رمضان و غیر ماه رمضان هم ندارد و چه خوش خواهند بود آنها که کسی نیست که مانع پخش صدای ربنای شجریان برایشان شود.


هنوز باور نداشتم مثل غریقی که وقتی تمام بدنش زیر آب رفته هنوز امید دارد که غرق نخواهد شد، دربه‌در تمام فضای اینترنت را جستجو کردم تا بلکه یک خبرگزاری در درگاه خروجی‌اش درج کند: «خبر درگذشت محمدرضا شجریان تکذیب شد.»
از میان تمام خبرگزاری‌ها فقط یکی هنوز این خبر را منتشر نکرده بود. امیدوار بودم هنوز، با اینکه تمام فضای مجازی و اینستاگرام پر شده بود از پیام‌های تسلیتی که برای این اتفاق بد (بد که نه، این اتفاق تلخ) منتشر می‌شد، اما من امیدوار بودم هنوز، امیدوار به اینکه یک نفر شیطنتی کرده باشد و خبر دروغ «درگذشت خسروی آواز ایران» را منتشر کرده باشد، اما کمرم به واقع شکست وقتی آن خبرگزاری خاص به نقل از نزدیکترین فرد به خسروی اواز ایران یعنی همایون شجریان خبر درگذشت یکی از بزرگترین نوابغ تاریخ موسیقی ایران زمین را منتشر کرد.
«خبر درگذشت محمدرضا شجریان ـ استاد آواز ایران ـ هم اینک توسط همایون شجریان، فرزند این هنرمند تایید شد. همایون شجریان با انتشار عکسی سیاه نوشته است: «خاک پای مردم ایران به دیدار معشوق پرواز کرد.»»
> ‌ای خاک اگر سینه تو بشکافد
وقتی فهمیدم همایون خبر درگذشت پدر را تایید کرده، کارم تمام شد. دستانم می‌لرزیدند. آخر قرار بود من با همین دستها این خبر را در گزارشی در همین زمینه منتشر کنم، اما چگونه می‌توانستم گزارش بنویسم وقتی کارم تمام شده بود؟ وقتی انگار من مرده بودم، هر لحظه که به سمت لب تاب می‌رفتم صدای ربنا در گوشم طنین انداز می‌شد و اجازه نمی‌داد انگشتانم را روی دکمه‌های کیبرد به حرکت درآورم و بنویسم «آواز پرواز کرد». دقیقا آن زمان بود که دانستم چقدر شغل و حرفه خبرنگاری و روزنامه نگاری سخت و طاقت فرساست. جدا از رسالتی که تو به عنوان یک فرد رسانه‌ای بر دوش داری، در طول فعالیت حرفه‌ای ات زمانهایی اینچنین از راه می‌رسند که تو باید خبر تلخی را به اطلاع بقیه برسانی و درباره‌اش قلمفرسایی کنی که توان نگارش حتی یک کلمه‌اش را هم نداری، چه رسد به اینکه بخواهی چیزی شبیه یک گزارش را به رشته تحریر درآوری و درباره‌اش مطلب بنویسی. آخر من چطور می‌توانم درباره بزرگی مانند محمدرضا شجریان چیزی بنویسم، او استاد است، بزرگ موسیقی است، کاربلد است، هنرش او را معرفی می‌کند، مردمی است، حرفه‌ای است، شریف است و حال که روحش به آسمانها پر کشیده شریف‌تر هم شده است، چگونه می‌توانم درباره او گزارش بنویسم؟ می‌بینید؟ این گزارش هم با اینکه همه جا پر شده از خبر درگشت خسروی آواز ایران، اما همچنان از واژه «است» برای استاد شجریان استفاده می‌کند، بله باید هم اینطور باشد، استاد شجریان همه چیز «است»، نه «بود». دلایل متعددی برای این «استن» و نه «بودن» وجود دارد، یکی از میان هزاران این است که «آیین چراغ خاموشی نیست»، یکی دیگر اینکه او آنقدر کاربلد بود که حتی دهه‌ها پس از درگذشتش مانندی برایش پیدا نخواهد شد، یکی دیگر آنکه «هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق»، یکی دیگر آنکه «محمدرضا شجریان» هرگز نمی‌میرد، همین بس که مردم ایران ( آنها که دوستش داشتند) همیشه به یادش هستند، همیشه ربنایش را گوش می‌کنند (حتی اگر تلویزیون آن را در شبهای رمضان پخش نکند که البته دیگر لازم هم نیست پخش کند، چرا که ربنای شجریان نیاز به تریبون برای پخش ندارد، ربنای شجریان بر قلب تک تک مردم ایران حک شده به صورتی که هرگاه بخواهند و اراده کنند می‌توانند آن را بشنوند) بله ما قدر محمدرضا شجریان را ندانستیم و در حق او جفا کردیم، برخی هایمان بیشتر و بعضی هایمان خیلی بیشتر. اما به قول شاعر:
«کی به انداختن سنگ پیاپی در آب
ماه را می‌شود از حافظه آب گرفت؟»
آری، قلب رنجور و زخم دیده و زخمی و دردمند محمدرضا شجریان عصر پنجشنبه گذشته روی یکی از تخت‌های بخش آی سی یوی بیمارستان جم برای همیشه تاریخ از حرکت ایستاد و خسروی آواز ایران آسمانی شد، اما آیا واقعا استاد از میان ما رفت؟ آثارش که چنین نمی‌گویند؟ از همان زمان (یکم مهرماه سال ۱۳۱۹ که کودکی به دنیا آمد و نامش را محمدرضا گذاشتند و بر اساس فامیل پدرش نام خانوادگی‌اش شد «شجریان»، همای سعادت روی دوش او نشست که اثبات کند این پسر امروز به دنیا آمد، اما هرگز از دنیا نمی‌رود. برخی از دلایل این ادعا را در ادامه می‌آوریم.
- محمدرضا شجریان رئیس شورایعالی خانه موسیقی ایران بود. این تنها عنوانی است که شاید به دلایلی برایش جانشینی انتخاب کنند و دیگر استاد عزیزمان پس از این ملقب به چنین لقبی نباشد، اما همه ما می‌دانیم که او عنوانی بزرگتر در قلب مردم ایران دارد: «رئیس و پدر موسیقی ایران» عنوانی که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را از خسروی آواز ایران بگیرد و جایش را به شخص دیگری دهد.
- محمدرضا شجریان بنیان‌گذار گروه شهناز است در کنار این موضوع ابداع گر چند ساز موسیقی است که نظیرشان در گذشته وجود نداشته است.
- محمدرضا شجریان در قرائت قرآن نیز فعالیت داشته و دعای «ربنا»، معروف‌ترین تلاوت قرآنیِ اوست.
- محمدرضا شجریان در دنیا هنرمندی شناخته شده بود؛ چنانچه سایت انجمن آسیا وی را پرآوازه‌ترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی می‌شناخت. در کنار این موضوع روزنامه ونکوورسان، شجریان را یکی از مهمترین هنرمندان موسیقی جهان و همچنین رادیوی عمومی ملی (NPR) در سال ۲۰۱۰ وی را یکی از ۵۰ صدای برتر جهان معرفی کرده‌ است.
- محمدرضا شجریان در کنار این افتخارات، نامزدی ۲ جایزه گرمی را نیز در کارنامه هنری خود دارد.
- محمدرضا شجریان به عنوان دومین شوالیه موسیقی ایران دارنده عالی‌ترین نشان فرهنگی کشور فرانسه است. نشانی که بعد از شهرام ناظری، توسط وزیر فرهنگ کشور فرانسه به خسروی آواز ایران اهدا شده است.
- محمدرضا شجریان یکی از معدود خوانندگان ایرانی است که به دنبال مکتب موسیقی سنتی ایران؛ ادامه‌دهنده راه افرادی چون میرزا عبدالله‌خان فراهانی و درویش‌خان و از شاگردان تاج اصفهانی است. او شیوه‌های آوازی اقبال‌السلطان، تاج اصفهانی، میرزا ظلی، ادیب خوانساری، حسین قوامی را دنبال کرده و شیوه خودش را بنیان گذاشته است.
- محمدرضا شجریان در آستانه انقلاب با همراهی هنرمندانی چون محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، کامکارها و شهرام ناظری گروه «چاووش» را نیز راه‌اندازی کردند. گروهی که خالق مشهورترین آثار موسیقی ایران چون «ایران،‌ای سرای امید» است.
> آغاز دوستی 15 ساله
در روزهای پایانی شهریور ۹۴، برای نخستین بار مطلبی منتشر شد که از بستری شدن محمدرضا شجریان در بیمارستان و لغو کنسرت‌هایشان در خارج از کشور خبر می‌داد. ششم اسفند ماه ۹۴ بود که خود این هنرمند با انتشار نامه‌ای از لغو کنسرت ایروان در تاریخ ۱۲ فروردین خبر داد! و سرانجام سال ۹۵ در ثانیه‌های آغازین، یک ویدیوی چند ثانیه‌ای از محمدرضا شجریان منتشر شد که رازی ۱۵ ساله را فاش می‌کرد. استاد همزمان با شروع سال نو ۹۵ در صفحه شخصی‌اش همانند هر سال پیام نوروزی داد و سال نو را به هموطنان و فارسی‌زبانان سایر کشورها تبریک گفت. اما در کنار این پیام تبریک، از همراه و دوستی صحبت کرد که ۱۵ سال بود با او زندگی می‌کرد. از همه چیز عجیب‌تر چهره جدید خسروی آواز ایران بود که نشان می‌داد شجریان به دلیل خاصی موهای سرش را از ته تراشیده است. خلاصه صحبت‌های استاد شجریان در آن ویدیو از این قرار بود:
«خود من هم با یک مهمان ۱۵ ساله‌ای سال‌هاست که آشنا هستم و دوست شدیم با همدیگر و الان هم من به خاطر همان اینجا ایستاده‌ام و طبق دستور ایشان موهای سرم را هم کوتاه کردم و بچه حرف‌گوش‌کنی شدم و چند وقت دیگر هم در اینجا هستم. چون آرامش خوبی دارم و خیلی راحتم اینجا برای اینکه با این میهمان بتوانیم به تفاهم برسیم، ان‌شاء‌الله. به تفاهم که رسیدیم، راه می‌افتم می‌آیم به سراغ شما هم‌میهنان عزیزم و کارهای هنری‌ام را دنبال خواهم کرد.»
دیری نپایید که علت چهره جدید استاد شجریان مشخص و معلوم شد که دوست 15ساله‌ای که خسروی آواز ایران از او صحبت می‌کرد، چه کسی است. متاسفانه محمدرضا شجریان به سرطان مبتلا شده بود و این یعنی یک فاجعه عظیم برای هنر موسیقی و دوستداران این هنرمند تکرارنشدنی تاریخ سرزمین ایران. فاجعه‌ای که پس‌از 4 سال و اندی بالاخره حوالی ساعت 4 بعدازظهر پنجشنبه گذشته 17 مهر بالاخره به پایان رسید و حنجره بی‌همتای خواننده مناجات «ربنا» را برای همیشه خاموش کرد.
از فروردین 95 تا عصر 17 مهر 99 محمدرضا شجریان بارها و بارها برای درمان در بیمارستان‌های داخل و خارج از کشور بستری شد، اما متاسفانه هرچه می‌گذشت آقای دوست، به جای رفاقت با استاد، مدام با او شقاوت می‌کرد به صورتی که رفته رفته استاد توان جسمی خود را از دست داد تا جایی که در سال‌های پایانی عمر، بیماری توان حضور در صحنه را از او گرفته بود و هفت ماه پایانی سال 99 را هم که خودتان بیشتر از همه در جریان رخدادهایش هستید که این هنرمند دوست داشتنی مجبور شد به دفعات مکرر در بیمارستان جم بستری شود و تحت درمان و مراقبت تیم پزشکی خود قرار گیرد. درمانی که بالاخره عصر پنجشنبه گذشته به پایان رسید و محمدرضا شجریان با وداع با دنیا و خاکیان برای همیشه از آن خلاص شد.
> انتقال به بهشت زهرا (س)
ساعتی پس از انتشار خبر درگذشت استاد، بیمارستان جم با انتشار مطلبی از انتقال پیکر محمدرضا شجریان به بهشت زهرا (س) خبر داد. این بیمارستان با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «استاد شجریان عزیزمان دقایقی پیش علیرغم تلاش‌های تیم پزشکی دار فانی را وداع گفت. پیکر ایشان برای انجام مراسم تطهیر و نماز به بهشت زهرا منتقل شد.» جمعیت اما زیاد بودند، آمده بودند با استادشان وداع کنند، یکی دست بر پیشانی، یکی اشک بر چشم، یکی مات و مبهوت که مگر می‌شود مرگ خسرو آواز ایران را باور کرد. آمده بودند استادشان را ببینند، آمده بودند «مرغ سحر» بخوانند، آمده بودند با چشم ببینند که استادشان مهیای سفر آخرت شده است. جلوی بیمارستان مملو از جمعیت بود، عده زیادی به خاطر رعایت پروتکل‌های بهداشتی ماسک زده بودند و برخی هم بی‌خیال کرونا شاید فقط آمده بودند نقش تماشاچی را بازی کنند.
> آخرین گزارش پزشک معتمد محمدرضا شجریان
دکتر حسن عباسی از پزشکان معتمد و نزدیک زنده‌یاد شجریان، پس از غروب آفتاب روز پنجشنبه 17 مهر با حضور در میان علاقمندان این هنرمند در مقابل بیمارستان جم، در توضیحاتی گفت: «تسلیت عرض می‌کنم و به‌اندازه یک دنیا غم دارم. متاسفم که بیش از این نتوانستیم به استاد عزیزمان خدمت کنیم. خواهش می‌کنم، با نظم و ترتیبی که شایسته مقام آن مرد بزرگ است، آیین‌های سوگواری را به جا بیاوریم.» وی تاکید کرد: «ما با تمام توان‌مان همه کار برای استاد کردیم. تمام همکاران و متخصصان مختلف با تمام قوا و با عشق فراوان سعی‌شان را کردند، اما امروز به آخر رسیدیم و بیش از این نتوانستیم کاری انجام دهیم. به همه شما تسلیت عرض می‌کنم. همه ما همدرد شما هستیم.»
> توضیحات همایون شجریان درباره آیین تشییع
همایون شجریان فرزند ارشد محمدرضا شجریان حوالی ساعت ۱۹ شامگاه پنجشنبه در میان جمعیت حاضر در مقابل بیمارستان جم حاضر و به ایراد سخنرانی پرداخت. صدا به صدا نمی‌رسید، برای همین فرزند ارشد استاد شجریان مجبور شد از بلندگو استفاده کند. با این حال برخی از همایون می‌خواستند که سخنانش را دوباره تکرار کند. همایون شجریان در ابتدای صحبت‌های خود با تاکید بر انتقال پیکر محمدرضا شجریان به بهشت زهرا گفت: «صبح روز جمعه بر پیکر نماز خوانده می‌شود و بعد از آن به مشهد منتقل خواهد شد. ما می‌خواهیم ایشان در جوار حضرت فردوسی به خاک سپرده شود. مراسم تشییع هم همان‌جا برگزار می‌شود و این برنامه‌ای است که مورد توافق خانواده و همه قرار گرفته است.» وی افزود: «مسئله کرونا مسئله‌ای جدی است. همه شما هم صاحب عزا هستید. من نه می‌توانم از کسی دعوت به آمدن به مراسم کنم و نه می‌توانم بگویم کسی نیاید. آنچه تا الان مشخص شده این است که باید ایشان به مشهد منتقل شوند.» در واکنش به اظهارات همایون شجریان، جمعیت حاضر متقاضی برگزاری مراسم بدرقه در تهران شدند. وی در واکنش به این درخواست، تصمیم‌گیری برای خاکسپاری در مشهد و در جوار فردوسی را تصمیم خانواده شجریان و خودش توصیف و تاکید کرد: «به دلیل مسائل کرونا، ما حتی مراسم و برنامه در مسجد هم نمی‌توانیم داشته باشیم. خواسته‌های شخص من و خانواده یک چیز است، آنچه امکان اجرا دارد یک چیز دیگر است.» فرزند ارشد محمدرضا شجریان در واکنش به ادعای برخی افراد که قبول خاکسپاری در مشهد را به دلیل برخی فشارها دانستند، توضیح داد: «هیچ فشاری در این زمینه نیست. اگر به سلیقه شخص من بود می‌خواستم پدر در باغ هشتگرد خاکسپاری شود، اما وقتی صحبت شد که شان ایشان به‌عنوان یک شخصیت ملی کجاست، من و خانواده به گزینه آرامگاه فردوسی رسیدیم و این تصمیم خانواده است. می‌خواستیم ایشان در جایی باشند، که در شان خودشان و مردم ایران باشد.» همایون شجریان در واکنش به برخی شعارهای پراکنده در میان جمعیت تاکید کرد: «دلم نمی‌خواهد اتفاقی که امروز رخ داد تبدیل به صحنه طرح مسائل سیاسی شود. جایگاه پدرم بالاتر از این‌هاست. نمی‌خواهم این اتفاق تبدیل به کارزار کشمکش‌های سیاسی شود. چه اینکه پدر در کنسرت‌هایشان هم اجازه این اتفاق را نمی‌داد. به احترام پدر به این نکته توجه داشته باشیم که احترام هنر فراتر از سیاست است.»
> نماز بر پیکر محمدرضا شجریان
مراسم تطهیر و اقامه نماز بر پیکر استاد محمدرضا شجریان، صبح روز گذشته در بهشت زهرا تهران (س) انجام شد تا طبق برنامه ریزی انجام شده، پیکر این هنرمند از آنجا به فرودگاه مهرآباد و سپس جهت خاکسپاری در شهر توس، به مشهد منتقل شود. در این مراسم علاوه بر خانواده مرحوم شجریان، جمعی چند صدنفری از علاقمندان به استاد آواز ایران، مسئولان فرهنگی چون سیدعباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، سیدمجتبی حسینی (معاون هنری)، محمد الهیاری (مدیر کل مرکز موسیقی)، علی مرادخانی (مدیرعامل موزه موسیقی)، حمیدرضا نوربخش (مدیرعامل خانه موسیقی) و همچنین هنرمندانی از جمله حسین علیزاده، داریوش پیرنیاکان، داوود گنجه ای، فردین خلعتبری، تهمورس پورناظری، وحید تاج، شهرام صارمی، علی سرابی، زیدالله طلوعی و... حضور داشتند. سید عباس صالحی ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ در حاشیه مراسم تشییع پیکر استاد محمدرضا شجریان درباره این شخصیت موسیقیدان ایرانی گفت: «استاد شجریان در تاریخ هنر و موسیقی ایران جایگاه خاصی داشته و دارد، یکی از ویژگی‌های عمده ایشان این بود که حلاوت ادبیات را با شیرینی موسیقی ترکیب کرده بود.» وی ادامه داد: «بخش قابل توجهی از ماندگاری ادبیات ایران، ادبیات کلاسیک و معاصر با موسیقی استاد شجریان در جان مردم جای گرفت، مردم ایران از دو گوش صدای استاد شجریان را می‌شنیدند، هم از طریق آوای موسیقی ایشان و هم حلاوتی که زبان شعر و ادبیات ایران داشت.» صالحی تاکید کرد: «انتخاب‌های ایشان و ‌فرصت‌هایی که برای ارتباط مردم با پیام‌ها و نکات محتوایی و حکمت ادبی ایران وجود داشت از طریق آواز و موسیقی او در دل مردم راه پیدا می‌کرد.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی محمدرضا شجریان را نماد ادبیات و موسیقی ایران خواند. بر اساس این گزارش، حسین علیزاده، داریوش پیرنیاکان و داوود گنجه‌ای از سخنران‌های این مراسم بودند که هر کدام در جملاتی کوتاه به توصیف استاد شجریان پرداختند. این مراسم کوتاه، با انتقال پیکر استاد آواز ایران به سالن قرائت نماز میت، با اجرای عباس سجادی حدود ساعت ۶ آغاز شد. در جریان سخنرانی‌های هنرمندان، حسین علیزاده در سخنانی کوتاه در این مراسم تاکید کرد: «استاد شجریان نشان داد برای همیشه زنده خواهد ماند و فراموش نمی‌شود.» داریوش پیرنیاکان که توان صحبت نداشت از آرزویش گفت و اینکه دوست داشته وقتی می‌میرد، محمدرضا شجریان برایش آواز بخواند. این هنرمند در بخش دیگری از صحبتهایش هم از محمدرضا شجریان با عباراتی چون «دماوند» و «تخت جمشید» ایران یاد کرد. داود گنجه‌ای هم نسبت به تقارن درگذشت محمدرضا شجریان با روز اربعین ابراز خوشحالی کرد.
> ۱۵ مقطع کمتر دیده‌شده از زندگی استاد شجریان
آنچه می‌خوانید ۱۵ مقطع از ۸۰ سال زندگی استاد آواز ایران است که این هنرمند در طول عمر خود از سر گذرانده است.
۱- محمدرضا شجریان در مشهد متولد شد و از کودکی با توجه به استعداد و صدایی که داشت، تحت تعلیم پدر خود مهدی شجریان که قاری قرآن بود، مشغول به پرورش صدای خویش شد.
۲- در سال ۱۳۳۱، برای نخستین بار صدای تلاوت قرآن او از رادیو خراسان پخش شد.
۳- در سال ۱۳۳۸ به دانشسرای مقدماتی در مشهد رفت و پس از دریافت دیپلم، به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به تدریس مشغول شد و در این زمان با سنتور آشنا شد و فراگیری این ساز را نزد «جلال اخباری» شروع کرد.
۴- شجریان در سال ۱۳۴۰ با «فرخنده گل‌افشان» ازدواج کرد که حاصل آن سه دختر به نام‌های فرزانه (راحله)، افسانه و مژگان و یک پسر به نام همایون بود.
۵- او در سال ۱۳۴۶ به تهران رفت و با «احمد عبادی» آشنا شد و همچنین در کلاس «اسماعیل مهرتاش» شرکت کرد. در همین سال برای آموختن خوشنویسی در انجمن خوشنویسان نزد «ابراهیم بوذری» رفت و از سال ۱۳۴۷، خوشنویسی را نزد «حسن میرخانی» ادامه داد. او در سال ۱۳۴۹، درجهٔ ممتاز را در خوشنویسی به دست آورد.
۶- شجریان تا سال ۱۳۵۰ به ‌خاطر اینکه پدرش می‌خواست خانواده‌اش بیشتر با قرائت قرآن شناخته شود، با نام مستعار «سیاوش بیدگانی» با رادیو همکاری می‌کرد ولی بعد از آن پدرش به او اجازه استفاده از نام اصلی‌اش را داد.
۷- وی تا سال ۱۳۴۷ در استخدام آموزش و پرورش بود و پس از مدتی تدریس و مدیریت مدارس، به وزارت منابع طبیعی انتقال یافت.
۸- در سال ۱۳۵۱ در برنامه گل‌ها با «نورعلی‌خان برومند» آشنا شد و شیوه آوازی «سیدحسین طاهرزاده» را نزد او آموخت و از سال ۱۳۵۲ نزد «عبدالله دوامی» ردیف آوازی و شیوه‌های تصنیف‌خوانی را فرا گرفت.
۹- محمدرضا شجریان در سال ۱۳۵۶ در مسابقه تلاوت قرآن کشوری، رتبه نخست را به دست آورد.
۱۰- محمدرضا شجریان در سال ۱۳۵۷ به‌دلیل آنچه خود گفته‌ است «آن موقع، آنجا با روحیات من نمی‌خواند، سیاست پخش صداها را از رادیو تلویزیون، من حس می‌کردم کاباره‌دار دارد تعیین می‌کند و ابتذال فرهنگی …»، همکاری‌اش را با رادیو و تلویزیون ایران ادامه نداد.
۱۱- وی در سال ۱۳۵۸ مناجات «ربّنا» شامل برخی آیات قرآن و همچنین مناجات «مثنوی افشاری» را به صورت بداهه و بدون تمرین خواند که ابتدا به قصد آموزش به هنرجویان برای پخش در ماه رمضان بود اما رادیو همان اجرا را پخش کرد و این دعا به مدت سه دهه از اصلی‌ترین برنامه‌های رادیو در ماه رمضان بود.
۱۲- محمدرضا شجریان پس از جدایی از فرخنده گل‌افشان، در حدود ۵۳ سالگی و در سال ۱۳۷۱ با «کتایون خوانساری» ازدواج کرد. حاصل ازدواج دوم او پسری به‌نام «رایان» است که در سال ۱۳۷۶ در کانادا متولد شد.
۱۳- پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، محمدرضا شجریان در نامه‌ای به عزت‌الله ضرغامی از وی خواست تا از پخش آثار او در صداوسیما خودداری کند.
۱۴- محمدرضا شجریان مبدع چند ساز جدید در موسیقی ایرانی نیز بود. او در اردیبهشت ۱۳۹۰ در نمایشگاهی در تهران این سازها را رسما به نمایش عمومی درآورد. برخی از این سازها عبارتند از صراحی، شهر آشوب، ساغر، کرشمه، سبو و ….
۱۵- در سال ۱۳۸۶ مادر شجریان درگذشت و وی در مراسم ختم مادرش پس از ۳۰سال، ربنا را مجددا خواند.
> تنها اثری که از محمدرضا شجریان ثبت ملی شد
صدای محمدرضا شجریان اصالت و تاریخ آواز ایرانی است. نه فقط در موسیقی که در خواندن قرآن و ادعیه نیز گنجینه‌هایی را به میراث گذاشته است. از آن همه آواز در قالب‌های گوناگون، دعای «ربّنا»ی او در فهرست ملی میراث فرهنگی ناملموس ایران ثبت شد. اردیبهشت ۱۳۹۶ سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دعای «ربّنا» با صدای محمدرضا شجریان را با عنوان «ربّنای شجریان؛ مثنوی در مایه افشاری» به شماره ۱۳۹۶ در فهرست ملی میراث فرهنگی ناملموس ثبت کرد و لوح آن، درحالی که این هنرمند نامدار در بستر بیماری و مراقبت بود، به همایون شجریان فرزندش اهدا شد. صدای شجریان همانطور که خودش نیز گفته بود «جزئی از فرهنگ کهن ایران است»، اما رئیس اسبق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری (زهرا احمدی پور) دلیل انتخاب ربّنای او را برای ثبت در فهرست ملی میراث ناملموس، اینطور شرح داده بود: «استاد شجریان یکی از سرمایه‌های ملی ایران است و سازمان میراث‌فرهنگی به‌ دلیل علاقه و اهمیتی که مردم ایران برای ربنای شجریان قائل هستند و خاطراتشان در ماه مبارک رمضان با این نوای آسمانی گره خورده است، اهتمام خود را معطوف به ثبت این اثر در فهرست میراث ناملموس کرد.» «ربنا» شامل چهار دعا از آیات قرآن است که همه با عبارت «ربّنا» آغاز می‌شوند. شجریان، «ربّنا» را در دستگاه سه‌گاه خوانده و با مرکب‌خوانی (مدولاسیون یا راه‌گردانی) سری به دستگاه‌ها و آوازهای دیگر ردیف موسیقی ایرانی از جمله آواز افشاری و گوشه عراق (صبا) می‌زند و سپس به سه‌گاه برمی‌گردد. «ربّنا» در نواری که محمدرضا شجریان با نام «به‌یاد پدر» ضبط کرده، منتشر شده است. محمدرضا شجریان گفته بود: «انگیزه اصلی‌اش از خواندن این دعا، تدریس آن به دو هنرجو بود و این اثر در یکی از استودیوهای رادیو ضبط شده‌است.»
> آخرین ربنای شجریان در تلویزیون
ماه رمضان سال ۱۳۸۹ مرتضی میرباقری (معاونت وقت سیما) در نشستی که پیش از شروع ماه مبارک رمضان برگزار شد، اعلام کرد ربنای شجریان دیگر از تلویزیون پخش نمی‌شود. بنابراین خبر آخرین باری که ربنای شجریان به صورت رسمی از تلویزیون پخش شد، به رمضان سال ۱۳۸۸ برمی‌گردد. شبکه دو سیما در تابستان سال ۸۸ برنامه‌ای تحت عنوان «ماه من سلام» را روی آنتن برد که در این برنامه پیش از پخش اذان مغرب، ربنای محمدرضا شجریان پخش می‌شد. این برنامه هر شب پیش از افطار با اجرای امیرحسین مدرس، شهرام شکیبا و داریوش کاردان از شبکه دو سیما روی آنتن می‌رفت. سیداسماعیل ابراهیمیان هم تهیه‌کننده این برنامه مناسبتی بود. بنابراین گزارش محمدرضا شجریان سال‌ها از رعایت نکردن حقوق مولف گلایه‌مند بود و در سالِ ۸۸ بار دیگر اعتراض خود را نسبت به این مسئله بیان کرد و از صداوسیما خواست تا هیچ‌کدام از آثارش را پخش نکنند؛ البته در همان زمان اعلام کرد که «ربنا» و «مناجات افشاری» خود را به ملت ایران تقدیم کرده و تاکید کرد حساب این دو اثر از بقیه آثارش جداست.
> اکران تصاویر استاد شجریان در شهر تهران
پس از انتشار خبر درگذشت خسروی آواز ایران سخنگوی کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران از اکران تصاویر استاد محمدرضا شجریان در فضاهای شهری پایتخت خبر داد. حجت نظری در این باره گفت: «باید به مردم ایران برای این غم بزرگ تسلیت گفت. امیدوار بودیم که شرایطی فراهم شود تا شاهد بهبودی استاد باشیم اما متاسفانه تقدیر جور دیگر رقم خورد و مردم ایران سوگوار اعتبار موسیقی و آواز ایرانی شدند. فکر می‌کنم بهترین جمله در مورد درگذشت استاد شجریان را استاد کیهان کلهر بیان کردند که جان از تن آواز ایران رفت.« نظری با بیان اینکه در چنین شرایطی برگزاری مراسم تشییع و بدرقه می‌توانست موجب تسلای خاطر یک ملت داغدیده شود، گفت: «متاسفانه شیوع کرونا و ارجحیت عمل به پروتکل‌های بهداشتی بر هر نوع تجمعی، ما را از حضور در این مراسم نیز محروم کرد.» وی ادامه داد: «در همین راستا در پیگیری که از سازمان زیباسازی شهرداری تهران انجام دادم، بنا شد تا تصاویر استاد شجریان بر روی بیلبوردها و فضاهای شهری پایتخت نصب شود. البته من هم مانند میلیون‌ها نفر از مردم ایران دلم می‌خواست که در زمان حیات استاد و برای دعوت به کنسرت ایشان این بیلبوردها را در فضاهای شهری ببینم اما افسوس که نشد. به گفته نظری، اقدامات مربوط به جانمایی این تصاویر انجام شده و پس از چاپ به زودی در سراسر شهر نصب خواهد شد.»
> شعر و کلام شفیعی‌کدکنی برای شجریان
مدتها پیش از درگذشت استاد شجریان، محمدرضا شفیعی‌کدکنی که محمدرضا شجریان را در موسیقی آوازی ایران همچون حافظ در شعر فارسی می‌داند، شعر «در آن زلال بیکران» را برای او گفت. این شعر از این قرار است:
«در آن زلال بیکران»
(به محمدرضا شجریان)
بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد
وطن، زِ نو، جوان شود دمی دگر برآورد
به روی نقشه وطن، صدات چون کند سفر
کویر سبز گردد و سر از خزر برآورد
برون زِ ترس و لرزها گذر کند ز مرزها
بهار بیکرانه‎ای به زیب و فر برآورد
چو موجِ آن ترانه‎ها برآید از کرانه‎ها
جوانه‎های ارغوان زِ بیشه سر برآورد
بهار جاودانه‎ای که شیوه و شمیم آن
ز صبرِ سبزِ باغِ ما گُلِ ظفر برآورد
سیاهی از وطن رود، سپیده‌ای جوان دمد
چو آذرخشِ نغمه‎ات زِ شب شرر برآورد
شب ارچه‌‌های و هو کند، زِ خویش شست‌وشو کند
در این زلال بیکران دمی اگر برآورد
صدای توست جاده‎ای که می‎رود که می‎رود
به باغ اشتیاق جان وزان سحر برآورد
بخوان که از صدای تو در آسمانِ باغ ما
هزار قمریِ جوان دوباره پَر برآورد
سفیرِ شادی وطن صفیر نغمه‎های توست
بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد
گفتنی است، این شعر در تازه‌ترین مجموعه شعر محمدرضا شفیعی‌کدکنی، «طفلی به نام شادی» منتشر شده است. همچنین در یکی از جلسه‌های کلاس درس روزهای سه‌شنبه در دانشگاه تهران، شاگردان از شفیعی‌کدکنی درباره محمدرضا شجریان می‌پرسند و این شاعر و استاد ادبیات چنین پاسخ می‌دهد: «من حق خودم و در حد خودم نمی‌دانم که درباره هنر شجریان صحبت کنم، چون من در موسیقی یک شنونده مبتدی و بسیار بسیار کم‌استعدادی و بی‌فرهنگی هستم و استاد شجریان در موسیقی آوازی ایران جایگاهی را دارد که حافظ در شعر فارسی دارد. حق به خودم نمی‌دهم، اصلا الفبای این کار را نمی‌دانم. «رَحِمَ اللّه ُ امرَءً عَرَفَ قَدرَهُ وَ لَم یَتَعَدَّ طَورَهُ [یُجاوِز حَدّه]...(۱)». من از حد خودم تجاوز نمی‌کنم و در حق استاد شجریان جز ستایش و احترام هیچ چیز دیگری نمی‌توانم داشته باشم.»
1) قال امیر المومنین(ع)
> حرف‌های ابتهاج درباره شجریان
هوشنگ ابتهاج جنس صدای محمدرضا شجریان را فوق‌العاده شیرین و پاکیزه توصیف می‌کند و می‌گوید: «شجریان آدم پاکیزه‌ای بود. یک استثنا بود در هنرمندان ما. و بعد هم کنجکاو بود.» در شب شعری که چندی پیش به صورت مجازی با حضور هوشنگ ابتهاج (ه‍.ا.سایه) برگزار شد، این شاعر درباره محمدرضا شجریان گفت: «شجریان برای من مثل پسرم است، مثل برادرم است، مثل پدرم است. اصلا مخلوط همه این مناسبات است. خیلی دوستش دارم و تا حد زیادی هم این دوست داشتن متقابل است خیال می‌کنم. آخرین باری که باهاش صحبت کردم پیارسال بود. یلدا به من گفت خانم شجریان گفته اگر این دوتا با هم تلفنی بیشتر صحبت کنند در روحیه و احوال شجریان تاثیر دارد. یلدا هم ترتیبی داد که یک دیدار تصویری داشته باشیم. سلام آقای شجریان، سلام، فلان و این‌ها. من دیدم که نمی‌توانم ادامه دهم؛ یعنی بغض کردم. او شروع کرد به حرف زدن؛ "شما همیشه برای من پدری کردین، فلان کردین و فلان کردین و..."، زد به گریه. من هم تلفن را دادم به یلدا و گفتم بگیر، دیگر هم از این کارها نکن. این آخرین باری بود که من با ایشان صحبت کردم. بعد هم که متاسفانه رفت در کما و هنوز هم....
حافظ یک بیتی دارد که می‌گوید «هرکس که دید روی تو بوسید چشم من/ کاری که کرد دیده من بی‌نظر نکرد». امکانات صوتی شجریان، جنس صدایش فوق‌العاده شیرین است، پاکیزه است. خودش هم آدم پاکیزه‌ای بود؛ نه اهل الکل بود نه اهل افیون بود. یک استثنا بود در هنرمندان ما. و بعد هم کنجکاو بود. رفتیم شیراز. یکی بهش گفته بود سر فلان قهوه‌خانه یک کسی هست آواز می‌خواند. یقه لطفی را گرفته بود بریم ممدرضا (دوتایی به هم می‌گفتند ممدرضا) بریم ببینیم چه می‌خواند. یعنی هرجا سراغی داشت می‌رفت یاد بگیرد.»
همچنین در ویدئو دیگری منتشرشده در صفحه هوشنگ ابتهاج که زیرنظر دخترش، یلدا ابتهاج گردانده می‌شود، این شاعر با تمجید از شجریان می‌گوید: «... اگر حافظ زنده بود، پا می‌شد غرق بوسه بوسه می‌کرد شجریان را، آن‌جا که می‌گوید «مفلسانیم و هوای.. »، خیلی قشنگ است. سر این ابوعطا هم متلکی به لطفی گفتم. یک روز نوار کاستی به من داد و گفت دیشب این کنسرت را اجرا کردیم. اصلا به من نگفته بودند این کنسرت را. من هیچی نگفتم. بعد یک روز دیگر به لطفی گفتم اگر من می‌دانستم همچین کنسرتی هست می‌آمدم جلو سالن گردنم را کج می‌کردم و شاید کسی دلش می‌سوخت و من را هم راه می‌داد به کنسرت شما. لطفی سرخ شد.»
> بیانیه شورایعالی خانه موسیقی ایران
اعضای شورای عالی خانه موسیقی به مناسبت درگذشت استاد محمدرضا شجریان پیامی منتشر کردند. در این پیام آمده است: «این ناقوس جاودانگی سیاوش است، این مرگ صداست، فریاد در سکوت و خبر هجرت حنجره‌ای به پهنای آسمان است که به گوش می‌رسد و چنین غوغا می‌کند.
صدای ملت از میان ما رفت...محمدرضا شجریان...این هویت ملی و حافظه‌ی تاریخی ما پرکشید! آواز پرواز کرد!
این نادره‌ دوران، صدای فروخفته‌ی مردمان آزاده و مغمومی بود که هماره چشم به آینده داشتند. او امید بود و قوت قلب... نور بود و روشنایی و سوگ بود و سرود برای ملتی که آمال و آرزوهای خود را در صدای او می‌دیدند و می‌شنیدند...صدای او را می‌شد دید و نظاره کرد! شجریان وجودش صدا بود...صدای انسانی نخبه و برکشیده از بطن ملت. او چشم و گوش و زبان ملت ما در بیش از نیم قرن اخیر بود و به همین سبب هنرمندی بزرگ و تاثیرگذار شد...تاریخی و ماندگار...
شجریان به قله‌ای رفیع دست یافت که فتحش کاری‌ است سترگ و ناشدنی...
سکوتش فریاد بود و نجوایش خروش....
او رفت، آسمانی شد و به ما ثابت کرد که: «تنها صداست که می‌ماند»... به بدرقه این اسطوره تاریخ فرهنگ و هنر ملی ایران می‌رویم و سعدی و حافظ و خیام و مولانا به استقبالش...
بدرود‌ای هنرمند بزرگ و همیشه جاودان.
شورایعالی خانه موسیقی ایران
فرهاد فخرالدینی، حسن ریاحی، داود گنجه‌ای، محمدسریر، هوشنگ کامکار، داریوش پیرنیاکان.
> پیامهای تسلیت و واکنش‌های مسئولان و هنرمندان
استاد شجریان از معدود ایرانیانی بود که غم فراقش برای اهالی سرزمین پارسیان بسیار سنگین و طاقت فرساست. این حجم از اندوه از همان ثانیه آغازین انتشار خبر درگذشت استاد به بزرگترین شکل ممکن خود را نشان داد به نحوی که سیل عظیمی از پیامهای تسلیت دولتمردان، مسئولان و هنرمندان روانه خبرگزاری ها، سایت‌ها و فضای مجازی شد. در ادامه برخی از این پیام‌ها را از نظر می‌گذرانید.
حسن روحانی - رئیس جمهور: «‏استاد محمدرضا ‎شجریان چهره برجسته هنری و آفریننده ماندگارترین نواهای دلنشین ایرانی و خواننده ربنای رمضان، میراث ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت. یقینا ملت قدرشناس ایران، نام و یاد و آثار این هنرمند محبوب را همواره در خاطره‌ها، زنده نگه خواهد داشت. روحش شاد و یادش گرامی»
سیدعباس صالحی - وزیر ارشاد: «درگذشت ترنم ماندگار ایران استاد محمدرضا شجریان موجب تاثر و تاسف عمیق شد. شجریان نمای موسیقی اصیل ایرانی و از نمادهای هویت هنری این سرزمین است. وجوه متنوع استاد فقید، در کنار هوشمندی کم‌ نظیر او در انتخاب مناسب از گنجینه گرانبهای شعر و ادب فارسی، آواز و موسیقی او را جاودان و نامیرا ساخت. بخش مهمی از ادبیات ایران با نغمه او در گوش و جان نسل جوان و نوجوان راه‌ یافت و آنان را با حکمت و ادب این سرزمین پرگهر آشنا و همراه ساخت. نوای استاد، تاریخ حسّ و حال ایرانیان در نیم قرن گذشته است. آثار او بازتاب حسرت‌ها و امیدها، نگرانی‌ها و دلبستگی‌ها و در یک کلام حال و هوای مردم خوب کشورمان بود. اینجانب فقدان این هنرمند گرانمایه را به جامعه بزرگ هنری کشور، عموم علاقه مندان و به ویژه به خانواده محترم استاد شجریان، تسلیت می‌گویم و از خداوند متعال رحمت واسعه و آرامش ابدی برای آن مرحوم و صبر و بردباری بازماندگان معزز را آرزومندم.»
محمد اله‌یاری - مدیرکل دفتر موسیقی: «کل نفس ذائقه الموت و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام. ایران فرهنگی بار دیگر عزادار یکی از فرزندان خود شد. این بار هنرمندی که با آوای خویش، عظمت و شکوه فرهنگ و تمدن ایران زمین را زمزمه می‌کرد، دعوت آفریدگار با عظمت خویش را پاسخ گفت. استاد محمدرضا شجریان از نوجوانی صدایش در محافل انس با آیات الهی شکوفا شد و با مناجات خوانی به اوج رسید و ان‌شاءالله به مدد همان سرمایه قرآنی در زندگی جاودان پس از کوچ از این دنیای فانی طی طریق نماید. برای ایشان از درگاه خداوند متعال، غفران و علو درجات مسالت دارم و برای بازماندگان و دوستداران ایشان صبر و شکیبایی آرزومندم.»
محمود دولت آبادی – نویسنده: «محمدرضا شجریان درگذشت، تسلیت به نزدیکان - وابستگان و پیوستگانی که نیم قرن با زنگ صدای او، با فهمِ اهمیتِ شعر در صدای او و خویشاوندی دوباره با شیوه‌های دستگاهی صدای او به واقع زیستند و خواهند زیست. مردمی که اکنون می‌گرید. اما تلخی پایانِ زندگی شجریان منحصر به این کمتر از یک سال اخیر نبود که با گرمای خانواده، دلدادگی پزشکان مجرب و علمِ پزشکی زنده نگه داشته شد. تلخی عمیق‌تر آن بود که هنرمند ممتاز آواز ایران در اوج کمال‌یافتگی، حضور و بانگِ بی‌نظیرش دریغ شد از مردمی که اکنون به سوگ او نشسته‌اند و اشک می‌ریزند. دیگر این‌که چون محمدرضا شجریان از هنرِ خودِ، یعنی از زندگی منع شد، ندیدم و نشنیدم همکارانِ وی، اربابِ هنر موسیقی دمی آشکار به شکوِه برآورند و دریغا شنیدم برخی ذوق‌زده و طعنه‌زن هم شدند که این خود چیزی جز نشان فرومایگی نبود. باری... هیچ نفوسی همیشه زنده نخواهد ماند، اما در این «بر تسمه نقاله زمان» گذر داشتن خوب است که آبرومندانه گذری باشد، چنان که شجریان (سیاوش) گذر کرد. روانِ او شاد، یادش زنده و زنگ صدایش همیشه»
پرویز پرستویی - بازیگر: «خسرو آواز ایران، استاد شجریان عزیز. شما فقط یک خواننده بزرگ نبودید، شما یک روشنفکر، فرهیخته و یک انسان والا بودید، شما بزرگ و سرکرده موسیقی ایران زمین بودید. بنده کوچکترین، به خودم می‌بالم که بارها و بارها شما را از نزدیک زیارت کردم و از سخنان و پندهای شما آموختم. خوشحالم که در آخرین کنسرت‌تان افتخار حضور داشتم. در وصف شما می‌شود در طول تاریخ صحبت کرد و صحبت خواهند کرد. تسلیت به همایون عزیز و خاندانت، تسلیت به ملت ایران در تمام دنیا، تسلیت به خانواده موسیقی ایران زمین. استاد عزیز شما جاودانه بودید و جاودانه‌تر شدید.»
اصغر فرهادی - کارگردان: «با تمام وجود غمگینم. محبوب قلب‌های ایرانیان جهان را ترک کرد. صدای آسمانی اش، نام کیک پر احترامش و آزادگی ستایش برانگیزش، در تاریخ این سرزمین برای همیشه درخشان باقی خواهد ماند.»
حسین علیزاده – نوازنده: «مهر با تو آمد، مهر با تو رفت. اما تو نمی‌روی ‌و مهر با نام تو می‌ماند. تو مهری و همه فصول مهربانی مهر تو. تو بزرگ بودی و بزرگ رفتی. اما چه کوچک، کوچکانی که چشم و گوش بستند و سیاه ماندند. تو تا ابد خواهی ماند...»
کیوان ساکت – نوازنده: «از شما دو چشم یک تن/ کم وز شمار خرد هزاران بیش. درگذشت استاد بزرگ آواز و موسیقی ایرانی، استاد محمدرضا شجریان را به همایون عزیز، خانواده ایشان و همه مردم ایران و جامعه هنری تسلیت می‌گویم.»
حسام الدین سراج – خواننده: «رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل/ از کاروان چه ماند جز آتشی به منزل. چه جانگداز است خبر عروج بزرگمرد آواز و هنر و فرهنگ. خداحافظ ای نغمه عشق و مهر. »
علیرضا قربانی - خواننده: «تو که نازنده بالا دلبرایی/ تو که بی‌سرمه چشمون سرمه سایی/ تو که مشکین دو گیسو در قفایی/ به مو گویی که سرگردون چرایی. استاد شجریان عزیز همیشه در قلبمان باقی خواهی ماند.»
عبدالحسین مختاباد – خواننده: «امیدوارم استاد شجریان ردیف آوازی خود را ثبت کرده باشند. پایبندی ایشان به سنت و هنر اصیل ایران و جستجوگر بودن او در عرصه موسیقی از ویژگی‌های برجسته استاد است.»
محمد اصفهانی - خواننده: «من از تو صبر ندارم که بی‌تو بنشینم. کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم. استاد، صدای بی‌نظیر شما با اشعار بی‌نظیری عجین شده که همواره در ما زندگی می‌کند. این مفارقت را تسلیت نمی‌گویم، چون شجریان مدت هاست که در مقام حضور متمکن است.
سالار عقیلی - خواننده: «رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل. مرغ سحر، بزرگ مرد آواز و موسیقی و فرهنگ ایران، یادت گرامی... تسلیت به خانواده محترم استاد شجریان و مردم سرزمینم.»
احمد پژمان – آهنگساز: «خبرِ تاسف‌بارِ درگذشتِ اُستاد محمّدرضا شجریان موجبِ تالّمِ عمیقِ این‌جانب شد. به‌یاد می‌آورم نخستین دیدارِ من و محمدرضا شجریان به دعوت استادِ زنده‌یاد حسینِ دهلوی و آقایِ محمودِ کریمی دست داد و در طولِ سالیانی که گذشت هرچند تداومِ مستمر نیافت لیکن رشته‌ی مهر هرگز گسسته نشد. برای آن هنرمندِ درگذشته آرامشی ابدی و برای خانواده‌ی داغدارِ ایشان صبر و آرامش آرزو دارم.»
اکبر گلپایگانی - خواننده: با نهایت تاسف و تاثر در گذشت هنرمندی خوب و ارزنده را به همه مردم ایران تسلیت عرض می‌کنم.
شهرام ناظری: «محمدرضا شجریان رفتنی نیست، او برای همیشه‌ی تاریخ جاوید و زنده است»
کیهان کلهر - نوازنده: «جان از تن آواز رفت.»
علی قمصری – خواننده: «ابرهای همه عالم شب و روز در دلم می‌گریند. ایران، خاموش شد...»
سهراب پورناظری – نوازنده: «ایران یتیم شد. تسلیت.»
تهمورس پورناظری - نوازنده: هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
علی زندوکیلی - خواننده: او آسمانی شد و به دیار باقی شتافت
اکبر زنجانپور – بازیگر: «صدای مرغ سحر از سینه همایون شنیده خواهد شد.»
مجید مجیدی – کارگردان: «تسلیت به جامعه فرهنگی و هنری ایران. نام و یاد استاد شجریان برای همیشه در قلب‌هایمان زند خواهد ماند. روحش شاد»
مهراب قاسمخانی - بازیگر: چه اهمیتی دارد خیابانی به نام شما کنند که نام شما تا ابد جاودانه خواهد ماند. نه فقط به خاطر هنرتان که به خاطر شرفتان. به خاطر اینکه هدفتان ثبت شدن در گوش‌هایمان نبود. هدف شما ماندگاری در قلب ما بود.
علی دایی- فوتبالیست: استاد شجریان تا ابد صدایش ماندگار است. او متعهدانه و شکیب و با تامل فرهنگ ناب ایرانی را در قامت موسیقی به خارج از مرزهای ایران کشید..
همچنین کامبیز درمبخش، ابراهیم حقیقی، یونس شکرخواه، عادل فردوسی پور، بزرگمهر حسین پور، امین زندگانی، هوتن شکیبا، لیلی گلستان، محسن کیایی، احسان کرمی، علی زند وکیلی، رضا بهرام، رضا کیانیان و... از دیگر هنرمندانی و چهره‌های فرهنگی بودند که هر کدام با انتشار پست و متنی در فضای مجازی درگذشت زنده یاد محمدرضا شجریان را تسلیت گفتند.
> واکنش رسانه‌های خارجی به درگذشت استاد شجریان
تنها دقایقی بعد از اعلام رسمی خبر درگذشت استاد محمدرضا شجریان از سوی فرزند ایشان، نشریه‌های فرهنگی خارجی به این خبر واکنش نشان دادند.
نشریه فرانسوی «جمهوری خواه مشرق/L’EsRépublicain» با قرار دادن پست آخر همایون شجریان نوشت: محمدرضا شجریان خواننده و آهنگساز برجسته موسیقی سنتی ایران بنا به گفته پسرش در ۸۰ سالگی درگذشت، او که با لقب «استاد» شناخته می‌شد در بیمارستان جم ۸ اکتبر از دنیا رفت. شجریان سالها با بیماری سرطان دست به گریبان بود.
خبرگزاری «کوریر پیکار/ Courrier picard» متعلق به کشور فرانسه نیز با تیتر «اعجوبه مقدس موسیقی ایرانی درگذشت» به خبر از دنیا رفتن استاد شجریان واکنش نشان داد.
مجله آمریکایی «بارونز/barrons» با تیتر خواننده افسانه‌ای محمدرضا شجریان از دنیا رفت به این خبر فرهنگی مربوط به ایران واکنش نشان داد.
وال استریت ژورنال: محمدرضا شجریان نمونه موسیقی ایران در سن ۸۰ سالگی درگذشت.
شبکه الجزیره: ایرانیان عزادار خواننده محمدرضا شجریان هستند. محمدرضا شجریان استاد بزرگ موسیقی سنتی ایران و مشهورترین خواننده کشور پس از یک دوره طولانی بیماری درگذشت و ایران را عزادار کرد.
رویترز: محمدرضا شجریان که موسیقی کلاسیک ایران را احیا کرد در ۸۰ سالگی جان سپرد.
روزنامه ماینیچی ژاپن: استاد موسیقی ایران شجریان درگذشت. شجریان به موسیقی سنتی ایران با سبک آواز خود زندگی بخشید.
شبکه بلومبرگ: مشهورترین خواننده و با احترام‌ترین نوازنده کلاسیک ایران در ۸۰سالگی درگذشت و هزاران نفر را به خیابان‌ها کشاند.
خبرگزاری فرانسه: محمد رضا شجریان خواننده و آهنگساز افسانه‌ای ایرانی روز پنجشنبه در ۸۰ سالگی پس از مدت‌ها مبارزه با بیماری درگذشت و باعث غم و اندوه در کشور شد.
خبرگزاری‌های مشهور آمریکایی abcnews و واشینگتن پست و همینطور نشریه انگلیسی گاردین نیز با برجسته کردن بخش سیاسی زندگی شجریان به خبر درگذشت این استاد موسیقی واکنش نشان دادند.
آسوشیتدپرس و یاهو دیگر رسانه‌های مطرحی بودند که به درگذشت استاد شجریان واکنش نشان دادند.
پیکر محمدرضا شجریان به مشهد رسید
پیکر محمدرضا شجریان پیش از ظهر روز گذشته (18 مهرماه) به مشهد رسید. پیکر استاد محمدرضا شجریان پس از اقامه نماز در بهشت زهرا تهران برای خاکسپاری با هواپیما به مشهد منتقل شد و حدود ساعت ۱۱:۰۰ هواپیمای حامل ایشان به زمین نشست. بنابر اعلام همایون شجریان و برخی مسئولان قرار است پیکر مرحوم شجریان با رعایت پروتکل‌های بهداشتی در مشهد تشییع و جوار مقبره فردوسی و آرامگاه مهدی اخوان‌ثالث به خاک سپرده شود.
> استاد شجریان امروز در طوس آرام می‌گیرد
روز گذشته پس از انتقال پیکر استاد بزرگ موسیقی ایران، مژگان شجریان، فرزند محمدرضا شجریان با انتشار ویدئویی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «در راه سفر به دیار پدر برای سپردن پیکر پاکشان فردا شنبه در کنار فردوسی بزرگ» در عین حال روز گذشته خانه موسیقی در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «ضمن عرض تسلیت مجدد برای درگذشت هنرمند فرهیخته و استاد آواز ایران محمدرضا شجریان به نقل از فرزند ایشان همایون شجریان به اطلاع علاقمندان و دوستداران استاد می‌رساند: بنا به وصیت استاد پیکر ایشان روز جمعه ـ ۱۸ مهرماه ۹۹ ـ پس از اقامه نماز در بهشت زهرا(س) به مشهد مقدس و سپس شهر توس منتقل می‌شود و پس از مراسم تشییع، در محدوده آرامگاه فردوسی بزرگ به خاک سپرده می‌شود.»
آرامگاه استاد شجریان
از زمانی که بیماری محمدرضا شجریان شدت یافت، بحث تدفین او در جوار آرامگاه فردوسی و مزار مهدی اخوان ثالث بارها مطرح شد؛ اتفاقی که گویا بنا بر وصیت خود او بوده اما به هماهنگی‌هایی اداری نیاز داشته است. گویا پیگیری‌هایی تاکنون انجام شده اما همچنان هیچ اظهار نظر رسمی ملی یا محلی در این زمینه صورت نگرفته است. گویا محمدرضا شجریان پیشتر وصیت کرده بود که پس از درگذشت او، پیکرش در مشهد در کنار پدرش یا در کنار مزار مهدی اخوان ثالث ـ شاعر معاصر ـ به خاک سپرده شود. پیکر مرحوم اخوان ثالث در اواخر دهه ۶۰ خورشیدی در باغ آرامگاه فردوسی در توس به خاک سپرده شده است. خاکسپاری افراد در این مکان ممنوع بوده و در آن زمان هم ظاهرا با دستور رئیس جمهور وقت انجام شده است. ضمن آنکه در سال‌های بعد، در این سوی نرده‌های باغ آرامگاه فردوسی، در خارج محوطه، مقبرالشعرای توس طراحی شد که تاکنون پیکر تعداد قابل توجهی از شاعران خراسانی، از جمله محمد قهرمان و عماد خراسانی در آنجا به خاک سپرده شده است. با اعلام خبر درگذشت شجریان باز این پرسش قوت گرفت که آیا پیکر او در محوطه داخلی باغ آرامگاه توس و در جوار مهدی اخوان ثالث دفن می‌شود یا خیر؟ پیگیری‌ها حاکی از این است که گویا در چند ماه گذشته و پیش از درگذشت شجریان، پیگیری‌های لازم از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفته و به‌رغم مخالفت‌های برخی نهادها و سازمان‌های دیگر، دستور ریاست جمهوری نیز در این زمینه گرفته شده است. همچنین پس از تغییر استاندار وقت خراسان رضوی، این دستور به جانشین او نیز دوباره ابلاغ شده است. بر این اساس، پیکر استاد آواز ایران، محمدرضا شجریان، قرار است در کنار شاعر نامی، مهدی اخوان ثالث، آرام گیرد. هرچند که برخی مسئولان محلی اعلام کرده‌اند در این زمینه مشغول انجام برخی هماهنگی‌ها
با مرکز هستند.
طرح یک هنرمند از چهره محمدرضا شجریان
بهزاد خورشیدی، هنرمند گرافیست در پی درگذشت زنده یاد محمدرضا شجریان با انتشار طرحی از چهره این هنرمند، یادآور شده است که «آنچه شجریان را نزد همگان محبوب می‌کند، تنها صدای خوش و استادی‌اش در آواز نبود بلکه مسیر زندگی او، وقار شخصیتی اش، حسن رفتار و رویکرد اجتماعی‌اش در طول سالیان تاثیر بسزایی بر میزان محبوبیت او داشته است.» خورشیدی این طرح خود را به همراه یادداشتی نوشته است:
«هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
قلب استاد آواز ایران، محمدرضاشجریان از تپش ایستاد ولی صدا و نامش برای همیشه تاریخ ایران زمین جاودان خواهد ماند. در واقع در تاریخ موسیقی ایران کمتر کسی به شهرت و محبوبیت محمدرضا شجریان رسیده است. چراکه او همواره در کنار مردم بوده است و از سپیده دمی سخن می‌گوید که ترجیع‌بند آن می‌شود، ایران‌ای سرای امید. باشکوه‌ترین سروده هوشنگ ابتهاج و ساخته محمدرضا لطفی. آنچه شجریان را نزد همگان محبوب می‌کند، تنها صدای خوش و استادی‌اش در آواز نبود. بلکه مسیر زندگی او، وقار شخصیتی اش، حسن رفتار و رویکرد اجتماعی‌اش در طول سالیان تاثیر بسزایی بر میزان محبوبیت او داشته است. بی‌گمان لقب خسرو آواز ایران شایسته محمدرضا شجریان است.»
این تصویر روز گذشته در هیاهوی مراسم تشییع جنازه استاد شجریان منتشر شده که همایون شجریان را در بین مردم نشان می‌دهد. چیزی که در تصویر مشخص است عدم رعایت روتکل‌های بهداشتی از لحاظ رعایت فاصله فیزیکی است. آن وسط هم همایون شجریان ایستاده و در حال ارائه توضیحاتی برای مردم است. کاش مردم بیشتر رعایت کنند. با توجه به این تصویر هم همایون شجریان و هم سایر حاضرین در تصویر به شدت در خطر ابتلا به کرونا قرار دارند.