روزنامه آرمان ملی
1399/08/21
از الان مشغول تقسیم وزارتخانهها هستند!
آرمـان مــلي- مـطهره شفيعي: اصولـگـرايـان سـر از پا نميشناسند و از حالا کليد پاستور را در جيب خودشان ميبينند. سالهاست آرزوي رسيدن يکي از خودشان به کرسي رياستجمهوري را دارند و تنها در زمان پيروزي محمود احمدينژاد بود که براي مدت کوتاهي با اين ادعا که رئيسجمهور اصولگراست احساس شادي کردند اما اين خوشحالي کوتاهمدت بود و پس از آن در اعلام برائت از او شتاب ميکردند؛ بنابراين اکنون براي بازگرداندن اعتباري که در سالهاي 84 تا 92 از دست رفت، تلاش ميکنند و البته با استناد به انتخابات مجلس يازدهم که با مشارکت پايين پيروز شدند، اين تصور را دارند که باز هم با تداوم مشارکت حداقلي در انتخابات کليد پاستور به آنان تحويل داده ميشود. روز گذشته يک فعال سياسي اصولگرا از اين تصور همفکرانش گلايه کرد. صادقکوشکي اظهار داشت: «جريان اصولگرا فعلا باور نکرده و تصور ميکند که از الان برنده هستند. دوستان اصولگرا از الان مشغول تقسيم وزارتخانهها هستند و وضعيت فعلي و حضور اصلاحطلبان در انتخابات آتي را خيلي جدي نگرفتهاند. برداشت آنان اين است که در انتخابات آتي برنده هستند و اصلاحطلبان شانسي ندارند.» وي در پاسخ به اين سوال که تبعات اين نگاه چيست؟ توضيح داد: «در هر عرصهاي اگر رقيب را جدي نگيريد، آن کسي به هدف ميرسد و برنده ميشود که بازي را بيشتر جدي گرفته باشد.» آنچه کوشکي بيان کرد در واقع هشداري جدي نسبت به خوشخيالي اصولگرايان بود و به آنها پيام ميدهد دلخوش به پيروزي با مشارکت حداقلي در انتخابات مجلس نباشند.چرا اصولگرايان تصور پيروزي دارند؟
پيروزي پيش از رقابت تصوري است که بخشهاي زيادي از جريان اصولگرايي به آن معتقد هستند و البته اين شادي تا قبل از اعلام نتايج رياستجمهوري پررنگتر بود. مهمترين سرمايه اصولگرايان براي پيروزي در انتخابات رياستجمهوري به آن دل بستهاند مشارکت پايين مردم در انتخابات رياستجمهوري است. آنها مدتهاست براي نيل به اين هدف تلاش ميکنند. يکي از برنامههاي آنها سياهنمايي درباره عملکرد دولت روحاني است و چنين القا ميکنند که اصلاحطلبان و ميانهروها بهطور مشترک حامي روحاني بودند و اقشار زيادي را به سمت راي دادن به او در سالهاي 92 و 96 سوق دادند پس اکنون نوبت اعتماد به جريان اصولگرايي است که در انتخاباتهاي يازدهم و دوازدهم از روحاني حمايت نکرد و نقشي از کاستيهاي دولت او ندارد. اصولگرايان در مرحله بعد ليست طويلي از وعدههاي انتخاباتي روحاني ارائه ميدهند که محقق نشده است اما مانند بسياري از مواقع ديگر يکطرفه يکطرفه به قاضي ميروند و از بيان چرايي عدم تحقق برخي وعدهها خودداري ميکنند؛ موانعي که بسياري از افراد به عدم امکان حل آنها تنها توسط دولت آگاه هستند مانند تحريمهاي ظالمانه آمريکا عليه ايران و مشکلاتي که در مسير تبادلات اقتصادي با برخي کشورها وجود دارد. حاشيهسازي پروژه ديگر اصولگرايان براي کاستن از اعتماد جامعه به جريان اصلاحات است که نمونههاي آن را در ماههاي اخير شاهد بوديم از جمله متهم کردن پسر حجاريان به واردات گندم يا ادعاي عضويت دختر رئيسجمهور در دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي! پروژه منسوخشده ديگر اتهامات بياساس به اصلاحطلبان است که ديگر توجهي به آنها نميشود چون سالهاست بياساس بودن ادعاها بر همگان ثابت شده است.
لگد ترامپ به بخت اصولگرايان
اصولگرايان البته پس از اعلام پيروزي بايدن در انتخابات رياستجمهوري آمريکا تا حدودي نگران شدند. بخش دلواپس جريان اصولگرايي بر اين باور بود که با پيروزي ترامپ جو جامعه ايران به سمتي ميرود که اميدي به پايان تحريمها و تسهيل روابط خارجي نداشته باشد و همين نااميدي سبب بيانگيزه شدن آنها براي راي دادن در انتخابات رياستجمهوري 1400 ميشود که در اين صورت اصولگرايان پيروز رقابت با مشارکت حداقلي هستند اما اوضاع بر وفق مراد دلواپسان اصولگرا نشد و جو بايدن پيروز شد. بايدن معاون اوباما و شخصيتي دموکرات است که برخلاف ترامپ اعتقادي به جنگافروزي ندارد تا روحيه مردم ايران را تخريب کند. بايدن اهل گفتوگو است و بازگشت به برجام از وعدههاي انتخاباتي او بود. بسياري اين اميد را دارند که با حضور بايدن در کاخ سفيد همانند دوران اوباما برخي تحريمها لغو شود که در اين صورت راي مردم در انتخابات رياست جمهوري سال آينده به سمت کانديداي اهل گفتوگو و اصلاحطلب خواهد رفت و نشاني از رغبت به حضور يک اصولگرا در پاستور نخواهد ماند.
روايت يک اصولگرا از فرصتهاي اصلاحطلبان
صادق کوشکي ديروز به فرصتهاي اصلاحطلبان براي پيروزي در انتخابات 1400 اينچنين اشاره کرد: «اصلاحطلبان اين هنر آن را دارند که در دقيقه نود با بهرهگيري از وضعيت فعلي فضاي مجازي که يک فضاي بي در و پيکر است، بازي را به نفع خود تغيير دهند. نيازي نيست که روي يک نامزد ديپلمات سرمايهگذاري کنند و حتي ميتوانند يک فرد کمشناختهشدهاي را مطرح کرده و روي او مانور دهند و راي بياورند. کما اينکه آقاي روحاني در سال 92 خيلي فرد شناختهشدهاي در جامعه نبود.» وي در واکنش به اينکه بنابراين اوضاع اصلاحطلبان آنقدر که يکي، دو ماه قبل تصور ميشد؛ بد نيست، گفت: «نيست. اصلاحطلبان هم به صورت جدي مايل هستند که در قدرت بمانند و هم براي آن تلاش ميکنند.» اين اصولگرا در پاسخ به اين سوال که آيا احتمال پيروزي هم دارند؟ هم تصريح کرد: «بالاخره اگر اين احتمال 20 درصد هم باشد، بهتر از کنار رفتن از قدرت است.»