تغییر نقش محمود اسلامیان از مسئول به منتقد

سرمقاله فرشاد کاس‌نژاد   @Farshadcasnejad   یکی از رسوم مدیران در ایران بازی در نقش منتقد است. محمود اسلامیان، نایب‌رئیس فدراسیون فوتبال، به این نقش گرایش دارد. او همیشه در بزنگاه‌ها سعی می‌کند با حرف‌هایش منتقد باشد اما مسئولیت خود را پشت انتقادات پنهان می‌کند. اسلامیان دیروز در گفت‌و‌گو با خبرگزاری مهر در نقش منتقد فوتبال دولتی و منتقد صدا و سیما ظاهر شد و حرف‌های او البته بدیهیاتی است که همه می‌دانیم. اینکه فدراسیون باید استقلال داشته باشد، اینکه صدا و سیما باید حق پخش بپردازد و اینکه دولت باید دست از سر فوتبال بردارد و اینکه بزرگ‌ترین مشکل فوتبال ایران اقتصاد است، اینکه برنامه عادل فردوسی‌پور را نباید تعطیل می‌کردند، جملگی حرف‌های بدیهی و یومیه‌ای هستند که بعید است کسی از آنها اطلاع نداشته باشد. اسلامیان اما هنگام انتقادات فراموش می‌کند که نایب‌رئیس فدراسیون فوتبال است و حتی فراموش می‌کند که اگر در سال‌های آغازین دهه ۸۰ و پیش و پس از آن، فوتبال اصفهان با بودجه‌های دولتی و بعدها با بودجه‌های خصولتی ثروتمند نمی‌شد، نه اسلامیان و نه زیرمجموعه سابقش به فدراسیون فوتبال نمی‌رسیدند. آنچه دروازه مدیریت بر فوتبال ایران را به روی اسلامیان و تاج باز کرد و سپس ساکت را به جمع افزود، تمول و تمکن باشگاه فولاد مبارکه بود که موقعیت می‌ساخت، قدرت می‌داد و تصویری برنده از مدیرانش نمایش می‌داد، تصویری که وامدار همان بودجه‌های دولتی بود.  اسلامیان حرف‌های درستی هم می‌زند اما گوینده این نقدها یکی از مهم‌ترین مسئولیت‌های فوتبال ایران را دارد. این نقش عادت تازه اسلامیان نیست. اسلامیان هر بار مسئولیت خود را مقابل مهم‌ترین تصمیمات فدراسیون نفی می‌کرد و بعد در قامت منتقد و کارشناس اظهارنظر ظاهر می‌شد. چند نمونه را بازخوانی کنیم: محمود اسلامیان هنگامی که پیش از انتخاب دراگان اسکوچیج، خبر انتخاب امیر قلعه‌نویی به عنوان سرمربی تیم ملی مطرح شده بود، درباره این انتخاب به خبرنگار خبرگزاری مهر گفت: «من دو هفته مسافرت بودم و در جریان جزئیات نیستم.» اسلامیان همیشه از اظهارنظر درباره تصمیمات سرنوشت‌ساز طفره می‌رود. او ۲۴ اردیبهشت ۹۸ درباره انتخاب مارک ویلموتس هم گفته بود: «صفر تا صد بحث انتخاب سرمربی تیم ملی برعهده مهدی تاج است اما تا جایی که من اطلاع دارم ویلموتس یکی از چند گزینه نهایی فدراسیون فوتبال برای انتخاب سرمربی تیم ملی بود. درباره اینکه گفته می‌شود او به صورت قطعی سرمربی تیم ملی ایران شده، فقط از طریق رسانه‌ها شنیده‌ام. من هیچ‌وقت نگفتم سرمربی بعدی تیم ملی بزرگ‌تر از کی‌روش است اما امیدوارم ویلموتس در حد کی‌روش باشد.» بله، عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال مثل هر شهروند علاقه‌مند به فوتبال خبرها را از طریق رسانه‌ها می‌شنود و مثل هر شهروند امیدوار بود که ویلموتس در حد کی‌روش باشد. جالب است که اسلامیان با همین اظهار بی‌اطلاعی‌ها سرانجام می‌تواند در نقش کارشناس تصمیمات را تحلیل کند و مسئولیتی را به خود مربوط نداند. محمود اسلامیان پس از ناکامی و جدایی ویلموتس بازهم در گفت و گو با خبرگزاری مهر به نکات عجیبی اشاره کرد: «ویلموتس شاید به درد فوتبال اروپا بخورد ولی کشوری مثل ایران مربی خاص خودش را می‌خواهد. مربی خارجی باید با شرایط ما بخواند.» اگر اسلامیان صاحب این قدرت تحلیل و کارشناسی است که تشخیص می‌دهد کدام مربیان به تعبیر او با شرایط ما می‌خوانند، چرا هنگام انتخاب، این نظریات را با مهدی تاج در میان نگذاشت و فقط در هر مصاحبه گفت صفر تا صد انتخاب بر عهده تاج است؟ عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال اگر اعلام تشخیص خود درباره انتخاب مربی تیم ملی را مسئولیت خود نمی‌داند، چه مسئولیت دیگری در فدراسیون فوتبال دارد؟ محمود اسلامیان در مصاحبه دیگری درباره جدایی کارلوس کی‌روش با حسرت حرف زد و در جدایی او دخالت‌های بیرونی را مؤثر دانست. از اسلامیان باید پرسید که چرا به عنوان مدیری که سال‌های سال تجربه مدیریت دارد، تحت تأثیر دخالت‌های بیرونی رأی به جدایی سرمربی تیم ملی داده است؟ اسلامیان گفته: «کی‌روش بهترین مربی خارجی ایران بود. اگر می‌گذاشتند این مربی را حفظ می‌کردیم، الان این مشکلات نبود.» کی‌روش اما در اسفند ماه ۹۷ پس از جدایی از تیم ملی ایران خطاب به فدراسیون فوتبال در گفت و گو با خبرآنلاین شرایط را اینچنین توصیف کرده بود: «در ۸ ماه گذشته، من به دفعات و طرق مختلف تلاش کردم که یک پاسخ و راه حل از فدراسیون فوتبال ایران دریافت کنم اما هیچ پاسخ و راه حلی به من ارائه نشد. تمام قول‌های آقای تاج و دکتر اسلامیان پوچ از آب در‌آمد.» مرور اینها می‌تواند به اسلامیان یادآوری کند که بازی در نقش منتقد مربوط به سکانس‌هایی نیستند که او بازیگرش باشد، بلکه نقش اصلی او نقش مسئول است، همان‌چه از یاد نایب‌رئیس فدراسیون فوتبال می‌رود.