هزینه‌‌کرد جرایم باید ملموس باشد

آيا اعمال جريمه به فرهنگ‌سازي کمک مي‌کند؟ از نگاه اصلاح رفتار فردي و اجتماعي، يکي از شکل‌هاي مجازات يا اصلاح رفتارهاي مردم، اعمال جريمه است که توسط نهادهاي اجرائي، قانوني و انتظامي به عمل مي‌آيد. جريمه مي‌تواند براي فرد نوعي اصلاح رفتاري به حساب بيايد و موجب شود در آينده آن فرد از تکرار رفتارهاي مشابه جلوگيري کند، يعني اعمال جريمه مي‌تواند، پيشگيري ثانويه باشد و به اصلاح رفتار فردي و اجتماعي کمک کند. همچنين به اهميت و ضرورت اعمال جريمه مي‌توان اذعان کرد که بايد جرايمي که وصول مي‌گردند، در مسيري هزينه شوند که جامعه به سمت اصلاح رفتاري سوق پيدا کنند. بي‌شک در صورت عدم تحقق اين امر، نه تنها اصلاح رفتاري در جامعه صورت نخواهد گرفت، بلکه اثري برعکس و مخرب نيز خواهد داشت. مثلا در دو هفته‌ اخير که کشور با اعمال محدوديت‌هاي کرونايي مواجه بود، بنا بر آمار رسمي، 300هزار خودرو به مبلغ 200هزار تا يک ميليون تومان (در مجموعه حدود 100ميليارد تومان) جريمه شدند. برکسي پوشيده نيست که اين جرايم در نهايت به خزانه دولت و بيت‌المال واريز مي‌شود، اما بايد ديد که جمع‌آوري اين جرايم در خزانه، چه تاثيري بر سرنوشت جامعه خواهد گذاشت. مثلا همين جرايم رانندگان متخلف در شرايط حاضر که مردم ايران، با کمبودهاي زيادي مواجه هستند مي‌تواند گره‌گشا باشد. مثلا مي‌تواند تبلت‌هاي دانش‌آموزي در مناطق محرومي را تامين کند که اين روزها شايد يکي از دلايل خودکشي چند دانش‌آموز باشد، يا وسايل درمان يا پيشگيري از کرونا در بيمارستان‌ها و مراکز درماني با اين مبالغ درآمد از جرايم، تهيه کرد و در اختيار سازمان‌ها و نهادهاي کاربردي قرار داد. يکي از وظايف دولت تامين نيازهاي مردم و جامعه با توجه به اولويت‌‌ها و درجه‌بندي نيازها از طريق درآمدهاي عمومي است که جرايم به شکل‌ها و انواع مختلف يکي از منابع درآمد عمومي در بودجه کشور است. جرايم بايد در مسيري هزينه شوند که براي مردم ملموس باشد، يعني منِ شهروند بدانم، جريمه رانندگي يا عبور از خطوط قرمز تعيين‌شده‌ که پرداخت مي‌کنم، براي جامعه، کشور و مردم هزينه مي‌شود و آن زمان با جان و دل خطايم را مي‌پذيرم و جريمه را با کمال ميل پرداخت مي‌کنم، در اين صورت تحمل هزينه و زيان براي ما آسان‌تر مي‌شود و هم متوجه خواهيم شد که دولت در فکر جبران کاستي‌ها موجود در جامعه است. اميدواريم در سال آينده و در بودجه، هزينه‌‌‌کرد اين‌گونه درآمدها به نفع جامعه و در مورد تخلفات براي پيشگيري از بروز آن، براي مردم ملموس‌تر باشد، وگرنه گرفتن جرايم و واريز آن به خزانه، هيچ تاثيري در اصلاح ناهنجاري‌هاي رفتاري و تخلفات کرونايي نخواهد شد و مردم برعکس، برخلاف پروتکل‌ها عمل مي‌کنند. در خاتمه بايد به اين نکته مهم اشاره‌اي دوباره داشته باشم و تاکيد کنم که بدون پرکردن خلأ‌ها، کاستي‌ها و بدون جبران کمبودهاي جامعه، اينگونه جرايم فقط موجب بروز ناهنجاري‌هاي رفتاري در ميان مردم و کاهش اعتماد عمومي نسبت به نهادهاي دولتي مي‌شود.