روزنامه شرق
1399/10/22
عدالت اجتماعی و پیشگیری از آسیبها
عدالت اجتماعی و پیشگیری از آسیبها حسین ناصری- روانشناس پیشگیری عدالت اجتماعی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، دو مقوله راهبردی هستند که کیفیت آنها تا حدود زیادی تعیینکننده کیفیت زندگی است. روشن است که تعریف این دو مفهوم علاوه بر یادآوری اهمیت سیاستگذارانه آنها، نحوه ارتباطشان را نیز تبیین میکند. طبق تعریف، عدالت اجتماعی رابطه تعادلی بین افراد و جامعه است که با مقایسه تفاوت در توزیع ثروت اندازهگیری میشود. با وجود اینکه در ابتدا این مفهوم تمرکز بر اقتصاد بود ولی بهتدریج حوزههای مهمی نظیر آزادیهای فردی را نیز در بر گرفت. ضمن اینکه عدالت اجتماعی به فرایندی میپردازد که در آن افراد نقشهای اجتماعی خود را ایفا کرده و متعاقبا حقوق خود را دریافت میکنند. عدالت اجتماعی تعیین وظایف نهادهای اجتماعی نظیر نهادهای دریافت مالیات، بیمه، سلامت عمومی، مدارس عمومی، خدمات عمومی، قوانین کار و تنظیم بازار را هم بر عهده دارد. اهمیت نهادهای ذکرشده این است که توزیع عادلانه ثروت و دستیابی برابر به امکانات را فراهم میکنند. درمجموع، عدالت اجتماعی دارای چهار اصل اساسی است که عبارتاند از: 1. حقوق بشر: وقتی میتوان جامعهای را عدالتمحور تلقی کرد که حقوق افراد به رسمیت شناخته شده و به آن احترام گذاشته شود. 2. دسترسی: ضروریاتی نظیر سرپناه، غذا و تحصیلات نقش مهمی در شکلگیری جامعه عدالتمحور دارد. اگر به علت جنسیت، قومیت، طبقه اجتماعی و... دسترسی به این موارد مختل یا محدود شود، نتیجهای به جز رنج فردی و آسیبهای اجتماعی نخواهد داشت. 3. مشارکت: عدالت اجتماعی در جامعهای که فقط طیف محدودی از صداها شنیده میشوند، محقق نخواهد شد. کم نیستند کشورهایی که در آنها صداهای حاشیهای و آسیبپذیر شنیده نمیشود. حتی وقتی قرار باشد آسیبهای اجتماعی و مسائل و مشکلات رفع شوند، اگر با گروههای درگیر آسیب، تعاملی صورت نگیرد، مشکلی حل نخواهد شد.از این رو لازم است که سطوح مختلف مشارکت، تقویت و تشویق شوند تا تمامی افراد جامعه در عرصه سیاستگذاری نقش داشته باشند. 4. عدالت (equity): بسیاری گمان میکنند یکی از اصول جامعه عدالتمحور، برابری (equality) است، حال آنکه در واقع این اصل، عدالت است. تفاوت این دو مفهوم به ظاهر متشابه، این است که در عدالت، به واسطه رفع تبعیض، دستیابی به نتایج برابر محقق میشود، ولی در برابری، ارزشی به شکل یکسان به همه عرضه میشود. مثال معروفی که از آن برای روشنشدن مفهوم عدالت استفاده میشود، این است که سه فرد بلندقد، متوسط و قدکوتاه، پشت دیواری قرار دارند. فرد قدبلند، به راحتی میتواند پشت دیوار را ببیند. فرد متوسط با کمی تقلا پشت دیوار را خواهد دید، ولی فرد قدکوتاه (تمثیلی از آسیبپذیرترین افراد جامعه) هرچقدر هم که تلاش کند قادر نخواهد بود چیزی را ببیند. برابری این است که به هر سه نفر، جعبهای داده شود. بدیهی است که این جعبه به درد فرد قدبلند و قدکوتاه نمیخورد چراکه فرد قدبلند بدون جعبه، کماکان قادر به دیدن پشت دیوار است ولی فرد قدکوتاه حتی با داشتن جعبه نیز چیزی را نمیبیند. به شکلی مشخص در عدالت، به فرد قدبلند جعبهای داده نمیشود چراکه او دارای مزیتِ بلندیِ قد است. به این ترتیب جعبه او به فرد قدکوتاه داده میشود. در نهایت، فرد متوسط یک جعبه و فرد کوتاهقد دو جعبه دریافت میکند و هر سه قادر به دیدن پشت دیوار هستند. مثال مدل ایرانی برابری، یارانه دولت احمدینژاد است که به همه افراد جامعه ورای وضعیت اقتصادیشان، به عنوان جبران حذف سوبسید بنزین مبلغ مشخصی داده شد. برعکس، مدل یارانه دولت روحانی بر اساس مفهوم عدالت به اجرا درآمد که یارانه بسیاری از افراد که دارای استطاعت مالی بودند، قطع شد و به افراد نیازمند، تعلق گرفت. البته همه میدانند که با افزایش لجامگسیخته تورم، نهتنها این طبقه، بلکه درصد قابل توجهی از طبقه متوسط نیز شدیدا در تنگنا قرار گرفتند.روشن است که وجود عدالت اجتماعی به این معنی نیست که جامعه آرمانی شکل گرفته و همه در نهایت شادمانی به زندگی مشغول هستند، چراکه در هر صورت در یک جامعه عدالتمحور نیز برای رسیدن به سطوح مختلف زندگی، سطوح متفاوتی از تقلا و تلاش مورد نیاز است. در مجموع آشکار است که عدالت اجتماعی مترصد آن است که با راهبردهای مهمی نظیر عدالت، برابری، توانمندسازی و ایجاد فرصت، زندگی افراد را تقویت کرده و از طریق تغییرات سیستماتیک و نهادی، جامعه آسودهتری را ایجاد کند.موضوع دیگر عنوان مقاله، پیشگیری است. گرچه تعاریف و سطوح مختلفی در تاریخچه پیشگیری مطرح است که مثلا میتوان به تعریف کاپلان (1964) و گوردُن (1987) اشاره کرد، ولی شاید بتوان این تعریف را مبنا قرار داد که هر اقدام و برنامهای که قبل از شکلگیری یک آسیب طراحی و اجرا شده و مانع از ایجاد آن آسیب شود، پیشگیری نامیده میشود. براساس این، برنامه پیشگیری از مصرف سیگار، به نوجوانان کمک میکند که در دوران پرتلاطم نوجوانی، درگیر مصرف سیگار و پیامدهای مخرب آن نشوند؛ برنامه پیشگیری از خودکشی، به افرادی که سابقه افسردگی دارند و احتمال خطر خودکشی در آنان بالاست، کمک میکند که دست به خودکشی نزنند و خود را از بین نبرند. تمرکز پیشگیری بر افزایش و تقویت عوامل محافظ و کاهش و تضعیف عوامل خطر است. مثلا اگر مشخص شود در جامعهای، ترک تحصیل در سالهای اولیه تحصیل، عامل خطری است که احتمال ابتلا به اعتیاد را افزایش میدهد، سیاستگذار با طراحی برنامهای پیشگیرانه، افت تحصیلی در کودکان را قبل از اینکه منجر به ترک تحصیل شود، شناسایی و با کلاسهای جبرانی، از ترک تحصیل آنان جلوگیری میکند که خود منجر به پیشگیری از آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد میشود. یا اگر مشخص شود که در جامعهای، کیفیت ارتباطی والدین و فرزندان، به عنوان یک عامل محافظ، از بزهکاری دوره نوجوانی یا رفتار خشونتآمیز دوره جوانی پیشگیری میکند، سیاستگذار با طراحی برنامهای مشخص به والدین کمک میکند کیفیت ارتباطی خود را با فرزندان حفظ کرده و آن را تقویت کنند.
به این ترتیب، با تقویت عامل محافظ، از بروز بزه و خشونت در دوران نوجوانی و جوانی پیشگیری میشود. البته پیشگیری فقط به برنامههای آموزشمحور تقلیل نمییابد. اصل اساسی در پیشگیری، پرداختن به دو عامل بیعدالتی و فقر است که موجب شکلگیری انواع آسیبهای اجتماعی میشوند؛ این اعتقاد وجود دارد که طیف آسیبهای اجتماعی عمدتا زاییده این دو عامل هستند. جالب است که فردی مثل جان آلبی، که از پیشگامان پیشگیری در روانشناسی محسوب میشود، به غفلت تاریخی روانشناسی از بیعدالتی اجتماعی و بیتوجهی به نیازهای محرومان جامعه صحه گذاشت. او در ترویج پیشگیری به عنوان رقیب جدی حوزه درمان، معتقد بود که هیچ بیماری یا مشکل روانشناختی (یا انواع آسیبهای اجتماعی) هرگز به واسطه درمان ریشهکن نشده است. آلبی باور داشت که اگر برای ریشهکنکردن تراژدی بیماریهای روانشناختی امیدی وجود داشته باشد، این امید، چیزی جز اصلاح شرایط اجتماعی که موجب تداوم انواع اختلالات میشوند، نخواهد بود.براساس تعاریف ارائهشده، از یک سو به نظر میرسد که دو مفهوم عدالت اجتماعی و پیشگیری با وجود اینکه کلمات متفاوتی هستند، ولی از نظر نتایج شباهتهای بسیاری دارند. از سوی دیگر به نظر میرسد پیادهشدن عدالت اجتماعی در یک جامعه، در عمل موجب پیشگیری از آسیبهای اجتماعی میشود. براساس این استدلال میتوان گفت که عدالت اجتماعی، شالوده پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است. ولی باید این نکته را فراموش نکرد که حتی در جامعهای که تمامی سیاستگذاریهای آن بر اساس عدالت اجتماعی بنا نهاده شده باشد، به علت وجود طیف گستردهای از عوامل محافظ و خطر، کماکان احتمال شکلگیری آسیبهای اجتماعی وجود دارد. وظیفه پیشگیری این است که با شناسایی این عوامل، مانع از شکلگیری این آسیبها شود.در پایان شکی وجود ندارد تحریمهای ترامپ، پیامدهای اقتصادی کرونا و سوءمدیریت داخلی درصد قابل توجهی از جامعه را به کام فقر کشانده است. این مسئله مؤید آن است که کسی که عزم، جزم کرده است در بهار 1400 ساکن ساختمان پاستور شود، اگر برنامههای منسجمی برای تقویت عدالت اجتماعی و طراحی و اجرای برنامههای پیشگیرانه نداشته باشد، نام نیکی از خود به جای نخواهد گذاشت:در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند/ گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را.
سایر اخبار این روزنامه
حکم برای آقای معاون
هاشمی منتقد هاشمی
مرزهای داغ
اموال و داراییهای نامشروع شناسایی و پس گرفته میشوند
تکلیف بهارستانیها برای شورای نگهبان
استقلال به ۱۰۴۷ رسید پرسپولیس به ۴۲!
اشرف رویاروی مصدق
طرح مارشال ۲ روی میز
اصولگرایان جای اصلاحطلبانِ دهه ۶۰ را گرفتهاند
قادریت قانون
عدالت اجتماعی و پیشگیری از آسیبها
توییتر و اخراج ترامپ
انتخابات آمریکا و حواشی آن