روزنامه جوان
1399/12/13
امنیت سیستان و بلوچستان مردمپایه و پایدار است
چندین سال است که به دلیل بروز مشکلات امنیتی در منطقه جنوب شرق کشور که ریشه در حمایت بیگانگان از برخی اشرار و گروهکهای تجزیهطلب و تروریستی و فرصتطلبی سرویسهای امنیتی برخی کشورهای همسایه برای تأمین منابع و باجگیری از کشور هایی، چون عربستان و امارات دارد، سپاه پاسداران در این منطقه مستقر شده و امنیت حدود ۳۰۰ کیلومتر از مرز را نیز به عهده گرفته است. این حضور براساس تجارب شهید سلیمانی در ایجاد امنیت در مناطقی از جنوب کرمان، شمال هرمزگان و غرب سیستان و بلوچستان، از همان ابتدا با نگاه به اقتضائات امنیت پایدار، کاملاً مردمپایه بوده و لذا با مشارکت سران طوایف (سراوان) و نیروهای بسیجی بومی اعم از شیعه و سنی و بلوچ و غیربلوچ و همچنین کمک به محرومیتزدایی و از بین بردن زمینههای اجتماعی ناامنی دنبال شده که ماجرای شهادت شهید شوشتری جانشین نیروی زمینی سپاه و سردار محمدزاده، فرمانده سپاه استان در بین جمعی از میزبانان بلوچ شیعه و سنی که به شهدای وحدت معروف شده نمونه این اقدامات برای امنیت مردمپایه به حساب میآید.در همین راستا باوجود خطرات امنیتی ناشی از ترددهای مرزی در منطقهای که گروهکهای تروریستی شبهسلفی وهابی و تحت حمایت برخی کشورهای عربی با سابقه اقدامات تروریستی خطرناک در آن سوی مرز پایگاه عملیاتی داشته و در پوششهای مختلف بهدنبال تردد به داخل و اقدامات تروریستی میباشند، سپاه برای کمک به معیشت مرزنشینان طرح رزاق را برای سوختبری بهصورت محدود به آنها ارائه و پیاده نموده تا سوختبران از معابر تعیینشده و همراه با کنترل و نظارت رسمی، معیشت خود را تأمین نمایند. البته این طرح همواره با مخالفت دو گروه مواجه بوده است: ۱- گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب و ۲- مافیای قاچاق سوخت.
درحالی که سوختبران معمولی با حمل میزان محدود سوخت برای ارتزاق، از این طرح حمایت میکردند، که به آنها اجازه تردد از مسیرهای امن و بدون باج دادن به اشرار و تروریستها را میدهد، دو گروه فوق با تردد تحت نظارت و کنترل رسمی به شدت مخالف بودند، چرا که عبور از گذرگاههای رسمی و تحت کنترل به آنها اجازه فرصتطلبی و رسیدن به اهداف کثیف و ضدامنیتی یا رانتی را نمیداد. آنچه در روزهای گذشته در مرز سراوان اتفاق افتاد، ناشی از دو عامل اصلی بود:
۱- ازدحام بیش از حد خودروهای سوختبران که باید از یک گذرگاه محدود در مسیر رفت و برگشت تردد میکردند و بسته شدن مرزها از سوی ایران و پاکستان و همچنین تغییر نوع سوخت – که زمان و شیوه تخلیه آن بین گازوئیل و بنزین متفاوت است- این ازدحام را رقم زده و البته مأموران مرزی نیز به دنبال اجرای مأموریت مرزبانی و اعمال نظارت قانونی بودند که اعمال آن مستلزم صبوری و همکاری سوختبران میباشد.
۲- اضطراب یا فرصتطلبی برخی عناصر مشکوک یا مجهول از کشته شدن یک ایرانی در داخل خاک پاکستان و تحریک سوختبران عصبی و نگران از وضعیت ناشی از ازدحام به عبور غیرقانونی از مرز با شکستن موانع و گیت مرزی و سپس حمله به پاسگاه مرزی که قطعاً حمله به یک مرکز نظامی با واکنش مدافعان مواجه شده و حاصل آن کشته و مجروح شدن تعداد معدودی از مهاجران بوده است.
با وجود اینکه شکستن موانع گذرگاه مرزی و حمله به پاسگاه مرزی، اقدامی ناموجه و خرابکارانه به حساب میآید که در هیچ کشوری پذیرفته نیست و خلع سلاح پاسگاه در منطقه آلوده به حضور عناصر تروریستی که به دنبال کشتهسازی هستند، میتوانست ابعاد فاجعهآمیزی به خود بگیرد، متأسفانه این حادثه مستمسک رسانهها و شبکههای مجازی و غیرمجازی ضدانقلاب و در رأس آن یک شبکه فارسیزبان متعلق به عربستان سعودی برای تحریک احساسات قومی و ایجاد نگرانی در بین خانوادههای سوختبران قرار گرفت.
این رسانهها با ارائه روایتی تحریف شده از واقعه از یکسو و بزرگنمایی تعداد تلفات و همچنین امنیتی جلوه دادن فضای کل استان، دقیقاً از تاکتیکهای رسانهای حامیان تروریستهای تکفیری در سوریه و عراق برای تحریک افکار عمومی، قومیتی و مذهبی جلوه دادن این حادثه استفاده کردند.
اما این تلاش رسانهای و ادعای نمایشی چند عنصر سیاسی فرصتطلب و اقدامات سازمان یافته گروهکهای تروریستی برای موجسواری و ایجاد بلوا و ناامنی با بیاعتنایی مردم مواجه و عصبانیت ناشی از این بیاعتنایی موجب ورود تروریستها برای تحریک به شورشگری و آشوب میدانی شد.
آشوبطلبان و تروریستهای ناراحت و عصبانی، با حمله به مراکز و پاسگاههای دیگری سعی در تداوم ناامنیها و توسعه آن را داشتند که گرچه با به شهادت رساندن یک درجهدار انتظامی در روز پدر و مجروح کردن چندین سرباز دیگر دنبال پیادهسازی کشتهسازی نیز بودند، اما همچنان ناکام مانده و نتوانستند مردم شریف را با خود همراه کنند، چراکه مردم با نگاه به آثار ناامنی در برخی کشورهای منطقه از یکسو و شناخت ماهیت تروریستی گروهکهای شبهتکفیری پشت ماجرا و فرصتطلبی برخی عناصر سیاسی مدعی در این ماجرا، به پیامدهای خسارتبار هرگونه آتشافروزی و ناامنسازی بهخوبی واقف بوده و دست دشمنان را نیز در موضوع کشاندن ناامنیها به داخل کشور و برافروختن آتش اختلافات قومی-مذهبی به خوبی خواندهاند.
با وجود این متأسفانه برخی چهرههای سیاسی بدون توجه به ابعاد این حادثه و واقعیتهای مربوط به آن و چگونگی تأمین امنیت و زحمات حافظان امنیت، با طرح سؤالات و گزاره هایی، چون چرا باید مرزها از طریق نیروی نظامی کنترل شود؟ چرا نباید مفاهمه با مردم زمینهساز امنیت مرزها باشد؟ نهتنها نسبت به جهاد و فداکاری مرزبانان و حافظان امنیت، بلکه نسبت به مردم شریف بلوچ جفا کرده و ناخواسته به ادعاهای عناصر مشکوک و گروهکهای خائن و تروریست برای دامن زدن به ناامنی و دامن زدن به شکاف و اختلاف قومی و مذهبی کمک کرده و موجب تحریک عواطف و احساسات مردمی میشوند که امواج سمی تبلیغی و رسانهای بیگانه و ضدانقلاب مرتب بر سر آنان آوار میشود.
مردم بلوچ و مرزنشینان بلوچستان خود جزو حافظان امنیت و نگهبان مرزها به حساب میآیند و امنیت مرزهای سیستان و بلوچستان کاملاً مردمپایه است. اتفاقاً آنچه سبب ناراحتی گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب است همین مشارکت و همراهی مردم برای تأمین امنیت است که راه فرصتطلبی و ادعاهای کاذب قومی و مذهبی را بر آنان میبندد.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
مکتب سردار سلیمانی کار ویژه پاسداران اهل قلم است
اشتغالزایی و رفع محرومیت از روستاهای ایلام با حرکت جهادگران قرارگاه حضرت مهدی (عج)
۱۰ هزار واحد تولیدی مدفون
تمنای امریکا از یمن
خواهش در واشنگتن، خباثت در وین
دادگاه استاندارد شریعتی
روحانی به واعظی، واعظی به نوبخت و نوبخت به خودش ارجاع داد!
ایستگاه آخر محمود
«بارساگیت» آنها و «ویلموتسگیت» ما
امنیت سیستان و بلوچستان مردمپایه و پایدار است
سبک خانمان بر انداز «دورریز ایرانی غذا»