فداکاری در مهلکه دود و آتش
این مأموریت پایان تلخی داشت. 17 سال در عملیاتها و حوادث خطرناک در دل آتش جنگید، اما این بار قرعه به نامش نبود. یک حادثه، یک اتفاق، ورق زندگیاش را برگرداند. آتشنشانان ایستگاه 3 اندیشه جمعه تلخی را از سر گذراندند. آدینهای که محسن را از دست دادند.
ماجرای یک فداکاریساعت 14 ظهر روز جمعه بود که به ستاد فرماندهی آتشنشانی اندیشه خبر یک آتشسوزی رسید. یک مجتمع مسکونی هفت طبقه در فاز 5 شهر اندیشه دچار حریق شده بود. کابلهای برق اتصالی کرده و دود غلیظ همه ساختمان را فراگرفتهبود. مأموران آتشنشانی باید برای آغاز عملیات اطفای حریق راهی محل حادثه میشدند. آتشنشانان قرار بود مثل همیشه به محل حادثهای دیگر بروند و مأموریت دیگری را آغاز کنند.
ستاد فرماندهی بلافاصله زنگ سه ایستگاه 5 و 3 و 2 را به صدا درآورد. آتشنشانان این ایستگاهها با شنیدن صدای زنگ با برداشتن تجهیزات به محل حادثه رفتند، اما هرگز نمیدانستند که بعد از بازگشت از این مأموریت تعدادشان کم خواهد شد. آتشسوزی در یکی از واحدهای مسکونی رخ داده بود و تعدادی از ساکنان در میان دود و آتش گرفتار شده بودند. محل حادثه در فاز پنجم اندیشه بود. وقتی مأموران آتشنشانی به محل رسیدند، مشاهده کردند که یک ساختمان هفت طبقه مسکونی دچار آتشسوزی شده است.
شهادت در میان دودبراساس اطلاعات اولیه و اظهارات شاهدان، کانون آتشسوزی از طبقه نخست ساختمان بود و دود و حرارت بسیار بالای ناشی از آن موجب محبوسشدن تعدادی از ساکنان در ساختمان شده بود. بنابراین عملیات آتشنشانان آغاز شد. با استفاده از تجهیزات کامل فردی و بستن دستگاههای تنفسی همزمان یک گروه به طبقات ساختمان رفتند و در همان لحظات اولیه موفق شدند ساکنان را سالم از ساختمان خارج کنند. محسن لک هم دو پیرزن و یک مرد را از میان دود و آتش نجات داد.
محبوسشدگان نجات یافتند و با فرمان فرمانده نیروها از ساختمان خارج شدند. اما فرمانده برای بررسی نهایی بار دیگر وارد ساختمان شد. دقایق پشت هم میگذشت، اما از محسن خبری نبود. بیسیم را پاسخ نمیداد و همین امر باعث شد که این مأموریت برای آتشنشانان تلختر از همیشه شد. اکسیژن دستگاه تنفسی فرمانده عملیات تمام شد و محسن به شهادت رسید. مأموران وقتی پاسخی از فرمانده نشنیدند، بار دیگر به ساختمان رفتند. پیکر محسن را در پاگرد طبقه سوم پیدا کردند، اما دیگر نفس نمیکشید.
در انتظار پدرمردی که حالا عرفانه دختر 14 سالهاش انتظارش را میکشد، منتظر آمدن پدر است. مادر میخواهد دختر ١٤سالهاش را آرام کند، اما دلش بیقرار است و قلبش اندوهگین. اشک چشمانش قطع نمیشود؛ میبارد. همیشه دلشوره داشت، اما اینبار بیشتر. اما چه کسی تصورش را میکرد که مرد آتش در این عملیات شهید شود.
فرمانده شهید شدعلی عسکری، رئیس آتشنشانی اندیشه درباره این حادثه تلخ به «شهروند» گفت: «محسن لک خیلی پرتلاش و سختکوش بود، یک آتشنشان حرفهای بود. رئیس ایستگاه 3 اندیشه بود. با اعلام زنگ حریق ایستگاه 3 به محل حادثه رفت و با درخواست کمک ایستگاه 5 و 2 سازمان هم وارد عملیات شد. دود خیلی زیادی ساختمان را پر کرده بود.
ساختمان از نظر مهندسی فاقد ایمنی بود و اصول ایمنی رعایت نشده بود. سیمهای برق از داخل دیوار عبور کرده بود که همین موضوع باعث اتصالی و حریق شده بود. مأموران ساکنان مجتمع را از ساختمان خارج کردند و توانستند حریق را مهار کنند. یک ساعتی طول کشید تا عملیات به اتمام رسید، اما محسن لک که فرماندهی عملیات را هم به عهده داشت، برای بررسیهای بیشتر وارد ساختمان شد. 10 دقیقهای زمان برد، اما بیسیمش را پاسخ نمیداد که دیگر نجاتگران وارد ساختمان شدند و پیکر بیجان فرمانده را در طبقه پنجم پیدا کردند.
«محسن از سال 82 که آتشنشانی در شهر اندیشه تأسیس شد، در آتشنشانی استخدام شد. از نیروهای متعهد و مسئولیتپذیری بود که نظیرش کم وجود دارد. خانواده و همکارانش شرایط خوبی ندارند. سازمان آتشنشانی در بهت و شوک بزرگی است. قرار است مراسم تشیع این شهید روز یکشنبه ساعت 10 صبح از مقابل شهرداری اندیشه انجام گیرد.»