روزنامه شرق
1400/03/24
چرا لیست جمهور
چرا لیست جمهور علی پیرحسینلو- فعال سیاسی انتخابات شورای شهر ششم در مرحله تبلیغات انتخاباتی است و دوباره بازار رقابتها بر سر اینکه چه کسانی با چه برنامههایی بهتر میتوانند منافع شهر و شهروندان را تأمین کنند، داغ شده است. طبعا اصلاحطلبان مدافع رویکردهای فعلی مدیریت شهری هستند و معتقدند باید رویکردهای انسانمحور و اجتماعی که در چهار سال اخیر پررنگ شده است، ادامه یابد و شهر به فضایی عادلانهتر، همگانیتر، فراگیر و البته زیستپذیر تبدیل شود. در مقابل، اصولگرایان تمایل دارند که اداره شهر تهران به ریل گذشته برگردد و تهران به یک کارگاه پرجنبوجوش و پرتحرک تبدیل شود که در آن مدام برجهای جدید سر به آسمان میکشند و اتوبانهای تازه به شهر اضافه میشود. طبعا برای تأمین منابع مالی چنین وضعیتی باید شهرداری درآمدهای بیشتری کسب کند؛ یا تراکم بیشتری بفروشد یا املاک و اموال فعلی خود را به تاراج بگذارد. این تفاوت در دو نگاه، متن اصلی رقابتهای انتخابات شورای شهر است. اما در حاشیه این نزاع رویکردی، مسائل دیگری نیز بر انتخابات شورای شهر این دوره سایه انداخته که ممکن است اصل رقابت انتخاباتی را تحت تأثیر قرار دهد. گاهی این حواشی بزرگتر از متن میشود و عملا رأیدهندگان را از دغدغههای اصلی مربوط به شهر و شورا و شهرداری دور میکند.به ویژه شرایطی که در انتخابات ریاستجمهوری ایجاد شده و امید بسیاری از مردم به امکان اثرگذاری بر سرنوشت آن انتخابات را از بین برده، عملا باعث شده که انتخابات شورا هم برای بسیاری از شهروندان از موضوعیت بیفتد.
عنوانی که برای فهرست انتخاباتی اصلاحطلبان در این دوره انتخاب شده، عملا پاسخی به این شرایط بغرنج است. پاسخی به این تناقض ملموس که چگونه میتوان در انتخابات ریاستجمهوری نامزد نداشت اما در انتخابات شورای شهر فعالانه شرکت کرد. در واقع اصلاحطلبان به وضوح میخواهند علاقهمندان این جریان را متقاعد کنند که باید از فرصت حضور در انتخابات شوراها استفاده کرد و نگذاشت شورا و شهرداری به دست کسانی بیفتد که احیانا پروایی در شهرفروشی، سازهمحوری، رویکرد ضد اجتماعی و ناپرهیزی در حیف و میل املاک و منابع شهر ندارند.
حامیان و علاقهمندان جریان اصلاحات که از ۲۴ سال قبل تاکنون کموبیش در صحنههای اصلی سیاسی مشارکت داشته و پشتیبان این طرز فکر و نگاه به اداره کشور بودهاند، امروز دیگر یکدست نیستند. برخوردهای حذفی که صورت گرفته و مجال رقابت حداکثری را در انتخابات ریاستجمهوری از بین برده، اصلاحطلبان را حداقل سه دسته کرده است: گروهی از شرایطی که ایجاد شده ناراحتند و دیگر نمیخواهند به این شرایط تن دهند. به اینها باید جماعتی را هم اضافه کرد که دیگر امید ندارند بشود با رأیدادن چیزی را تغییر داد. گروه دوم کسانی هستند که معتقدند خانهنشینی کافی نیست و فایدهای ندارد، بلکه باید رأی اعتراضی داد تا دیده شود. به این گروه باید جمعیت قابل توجهی را هم اضافه کرد که تصور میکنند باید مهر انتخابات در شناسنامهشان بخورد یا حتی به سبب اینکه شرکت در اصل انتخابات را تکلیف میدانند، ولو هیچیک از نامزدهای فعلی ریاستجمهوری را قبول نداشته باشند، در انتخابات شرکت میکنند اما به کسی رأی نمیدهند. گروه سوم کسانی هستند که حتی اگر شخصا ترجیحی برای همتی یا مهرعلیزاده نداشته باشند، به یکی از این دو رأی میدهند تا شرایط ایجادشده، ناکام بماند و دولت و کشور در آینده به دست جناح انحصارگرا نیفتد.
در تهران، انتخابات شورای شهر میتواند نخ تسبیحی باشد که همزمان این سه گروه را به هم پیوند بزند و نوعی پیوستگی در رفتار سیاسی اصلاحطلبان ایجاد کند. کارنامه این جریان در مدیریت شهری تهران روشن است و تمایز آن با مدیریت قبلی شورا و شهرداری قابل انکار نیست. اگر مردم تداوم و استمرار این رویکرد را بپسندند و بخواهند در انتخابات شورا به «لیست جمهور» که نماینده این جریان است رأی دهند، مهم نیست که در انتخابات ریاستجمهوری چه رفتاری را برمیگزینند.
این لیست که ۲۱ عضو آن در یک انتخابات مقدماتی توسط هزاران نفر از اعضای احزاب اصلاحطلب و فعالان سیاسی و اجتماعی تعیین شده، قرار است جایگزین شورایی شود که ۹ عضو آن دیگر کاندیدا نشدند و شش عضو آن هم ردصلاحیت شدند. درواقع شرایط ایجادشده، انتخابات شورای شهر را برای اصلاحطلبان به یک دوی امدادی تبدیل کرده که در آن اشخاص مهم نیستند، بلکه ادامه راه مهم است.
این اولینبار بود که در ایران یک انتخابات مقدماتی برگزار میشد تا به جای سران سیاسی، بدنه اجتماعی به تعیین نفرات فهرست انتخاباتی بپردازند و لیست با انتخاب مردم شکل بگیرد. نتیجه هم جالب بود: متوسط سنی اعضای لیست جبهه اصلاحات حداقل ۱۰ سال کمتر از شورای پنجم شد و به ۴۳ سال رسید و هفت زن در فهرست ۲۱ نفره قرار گرفتند. این نتایج، بههمراه این واقعیت که ۸۰ درصد منتخبان فهرست مدرک کارشناسی ارشد یا دکترا دارند و اکثر آنها با مسائل شهری در ارتباط بودهاند، نشان میدهد که میتوان این فهرست را نمادی از آغاز پوستاندازی سیاسی در اصلاحطلبان و درعینحال معرفی جمع جدیدی با هویت «جوانان متخصصان شهری» دانست.
اما عنوان لیست جمهور حتی بیش از آنکه این متن ماجرا را منعکس کند، گویای حاشیهای است که این روزها بزرگتر از متن شده و آن نگرانی بسیاری از نخبگان و مردم درباره آینده کشور و جمهوریت نظام است. جبهه اصلاحات که میگوید در انتخابات ریاستجمهوری نامزدی ندارد اما در انتخابات شوراها لیست میدهد، درواقع میخواهد پیام حضور بر سر صندوقها برای «صیانت از جمهوریت» را به جامعه منتقل کند. معنای این حضور و رأی، نه تأیید روند حاکم بر انتخابات ریاستجمهوری است و نه حتی لزوما رأیدادن به یکی از نامزدهایی که خود را نزدیک به اصلاحطلبان معرفی میکنند. این حضور، اعتراضی و در عین حال از سر نگرانی است؛ نگرانی درباره آینده شهر و آینده کشور که البته ممکن است با رفتارهای متفاوتی در قبال دو انتخابات شورا و ریاستجمهوری بروز یابد.
سایر اخبار این روزنامه
ماجرای ناتمامآبان ۹۸
من به دموکراسی باور دارم شما چی؟
بعید میدانم اصلاحطلبان از همتی حمایت کنند
بعید است لیست ۱۱ بدهکار بانکی همان لیست مدنظر باشد
اصولگرایان نگران شدند
اعمال نفوذ در تأیید صلاحیت انتخابات شوراهای شهر
دیپلماسی فضایی اصولگرایان
مالیات بر عایدی سرمایه یا سرقت اموال و ثروت مردم؟!
چرا علی دایی؟ چرا عادل فردوسیپور؟
بحران فراموشی تشکیلاتی
کاندیداهای بیاطلاع از سیاست خارجی
وعدههای آبی
چرا لیست جمهور
انتخابی دیگر برای طبقه متوسط