20 میلیارد دلار از دست دادیم!
یاسر نوروزی| بعد از قطعی برق و خاموشیهای مکرر، انتقاد و اعتراضها، مثل همیشه ماشین مقصریابی به راه افتاد و عواملی به عنوان دلایل قطعی برق مطرح شد. فارغ از اینکه چقدر این عوامل واقعا دلایل قطعیهای گسترده برق بودند یا نه، یکی از آنها را ماینینگ و استخراج رمزارزها معرفی کردند. در واقع کافی بود در آن روزها اکثر سایتها و خبرگزاریها را باز کنید و ببینید که تحت عنوان عوامل قطعی برق، نوشتهاند رمزارز. در کنار آن، معضلات دیگری هم درباره ماینینگ مطرح شد تا کلیت ممانعت از کار ماینرها بدون بررسیهای لازم و در هالهای از ابهام بماند. در واقع موج گسترده خبری علیه ماینینگ اجازه نداد این پدیده به شکلی منطقی، کارشناسی و علمی بررسی شود. در این گفتوگو میخواهیم به بعضی از معضلات مطرحشده بپردازیم، چون به نظر ابهامآمیز هستند و به همین راحتی نمیتوان بر پایه آنها پدیده رمزارز را زیر سوال برد.
یکی از مطالبی که در این روزهای مقصریابی، درباره رمزارز میشنویم این است که باعث خروج رمزارز میشود. از همین شبهه شروع کنیم.
میتوانم مثالهای طنزآمیز بزنم که خوب برای خوانندگان شما جا بیفتد؟
خواهش میکنم. هر مثالی که دوست دارید بزنید!
اینکه بگوییم رمزارزها باعث خروج ارز میشود مثل این است که بگوییم ازدواج باعث طلاق میشود! چرا؟ چون رمزارز هم بالاخره ابزاری برای جابهجایی ارز است؛ یعنی وقتی ارز خارج میشود، در عین حال وارد هم میشود. در واقع من سوالم از این دوستان این است که ما مگر قرار است با ارز چه کنیم؟ قرار نیست ارز را در یک گوشه بچینیم به آن نگاه کنیم! خب درنهایت قرار است با این ارز، چیزی خریداری شود؛ چه دولت، چه مردم، چه هر نهاد دیگری. حالا این ارز را چطور باید خارج کرد؟ دولت و نهادهای حاکمیتی ناچار هستند از رمزارز استفاده کنند. چون الان که بانکی به ایران سرویس نمیدهد.
موضوعی که گفتم در تقابل با خیلی پدیدهها مطرح شده. اما باید ببینیم اینکه اساسا چیزی باعث خروج ارز شود، اشتباه است یا درست؟
من هم همین پرسش را دارم. اولین چیزی که باید مطرح کرد این است که آیا مگر خروج ارز بد است؟! چه کسی گفته خروج ارز به خودی خود عاملی منفی به شمار میآید؟! هر کسی ممکن است تلاش کند ارزی را خارج کند تا در ازای آن کالایی وارد کند. پس نفس خروج ارز مشکلی ندارد، بلکه شرایط خروج ارز مهم است. دوم اینکه ارز از همان راهی که خارج میشود، وارد هم میشود. چرا به این فکر نمیکنند؟! شما اگر راه خروج ارز را ببندید، راه ورودش را هم بستهاید. در واقع کسی که راه خروج ارز را میبندد، همان کسی است که راه ورود ارز را هم میبندد. به تبع همین نکته، اگر رمزارز راه خروج است، راه ورود آن هم هست.
البته بخشی از معضلاتی که مطرح میکردند، از سر ناآگاهی بود. یعنی مشخص بود هنوز پدیده رمزارز را نمیشناسند و آیندهپژوهیهای مختلف درباره این پدیده را هم مطالعه نکردند. در واقع شناخت کافی راجع به آن وجود ندارد.
من اتفاقا اینطور فکر نمیکنم. در این مورد اتفاقی که میافتد این است که بعضی دستگاهها در کشورمان با هزینهها و بودجههایی که در اختیار دارند بین مردم، مسئولان و سایر دستگاهها، رعبافکنی و هراسافکنی میکنند. ایجاد چنین فضایی هم باعث میشود مسئولان نتوانند تصمیمات درست و شجاعانهای بگیرند و به این ترتیب ماجرا به سمت سوءاستفاده از موضوع مربوطه میرود. بعد از این هم که این دستگاهها رعبافکنی و شبههافکنی میکنند، نتیجه به این سمت میرود که کشورمان منزویتر شود، ابزارهای مالیاش ضعیفتر شود، فشارهای بینالمللی به کشور بیشتر شود و درنهایت دست پایین را در مذاکرات داشته باشد. در چند سال گذشته به شدت با ماینینگ برخورد کرده؛ ماینرها را گرفته، زندانی کرده، مصادره کردهاند.
البته در کنارش مجوزهایی هم اعطا شده. اینطور نبوده؟
هر کسی که مجوز ماینیگ در ایران گرفته، رفقا و دوستان هستند. نتیجهاش چه شده؟ نتیجه اینکه از ماینینگی که این دستگاه اجازه نداده ما انجام بدهیم، حدود 20 میلیارد دلار از دست رفته. یعنی در این سالها که ماینینگ در ایران قانونی بود و اصلا از ابتدایی که شروع شد، اگر ظرفیت خیلی کمتری از اتلاف انرژی را به ماینینگ در ایران اختصاص میدادیم، حالا بیش از 20 میلیارد دلار بیتکوین در دست داشتیم و کسی که این میزان بیتکوین در اختیار دارد، هر کشوری نمیتواند بهراحتی به تحریمش فکر کند. برای همین به نظرم دستهایی در کار است تا ممنوعیتها را به دستگاههای دولتی ما اعمال کند تا در نتیجه برسیم به یک دولت ضعیف، ملت ضعیف و اقتصاد ضعیف. پیگیری این موضوع در واقع باید در شورایعالی امنیت ملی انجام شود و درباره این پرسش بررسی کنند که چرا و به چه دلیلی چنین فرصتی را گرفتند؟ فرصتی که میتوانست شرایطی ایجاد کند که ما در مقابل کسانی که تحریممان کردهاند، بایستیم. چه کسی و با چه منطقی این ابزار را از ما گرفته؟ این افراد باید پاسخگو باشند.
بین صحبتهایتان گفتید که مجوز ماینینگ دارد به شکلی رانتی اعطا میشود. اما سوال من این است که خب حتی اگر به این شکل هم باشد، از نگاه کلان به نفع پدیده رمزارزها در ایران است. چون به هر حال استخراج شکل میگیرد. در واقع این استخراج چه توسط افرادی خاص صورت بگیرد، چه افرادی دیگر، باز هم به نفع ما است.
اصلا برای من مهم نیست که نهاد مربوطه دارد منافع را به سمت خودش، رفقا یا خویشاوندیش هدایت میکند. چون طبق گفته شما اگر به سمت هر کدام از اینها هم ببرد، باز به سمت یک ایرانی رفته. فرض کنید من کارگرشان هستم و درنهایت هم میروم از آنها دستمزد میگیرم. بنابراین پول باز به کشور آمده و این مثبت است. اما اینکه چرا راه ایران را روی این موضوع بستهاند تا این اتفاق برای کشور نیفتد مهم است. حرف من این است که ممانعتها در قضیه رمزارز به شکلی است که کل ایران را متضرر میکند. حالا چرا میگویم این کارشان از روی ناآگاهی نیست، چون اگر یک دوره دو ساله یا سه ساله بود، میشود اینطور فرض کرد، اما بعد از 10 سال دیگر نمیتواند از روی ناآگاهی باشد. از 10 سال پیش متخصصان این حوزه دارند درباره اهمیت این جریان صحبت میکنند، اما نهاد مربوطه فقط مشغول نفرتپراکنی و ترس و وحشت است. دستگاههای مختلف را میترسانند از اینکه این توطئه آمریکاست، اسراییل است و از این حرفهای بیپشتوانه میزنند. نتیجه چه شد؟ از برقی که ماین نکردیم، 20میلیارد دلار بیتکوین از کفمان رفت.
ماجرای برق که به نظر نوعی فرار از انجام ندادن مسئولیتهای مربوطه میرسید. چون درنهایت آمارهای خود مسئولان مربوطه در حوزه برق و وزارت نیرو مشخص کرد ماینینگ یک درصد برق را مصرف میکرده. به شکل دقیق بخواهم بگویم گفتند ماینرها 700 مگاوات برق مصرف میکردند که اگر این رقم را به نسبت کل برق مورد نیاز یعنی 60 هزار مگاوات بسنجیم، میشود حدود 1.1 درصد!
ما در انجمن بلاکچین مستنداتی داریم که از چند سال پیش، کسانی که در ایران ماینینگ میکردند پیشنهاد دادند و این پیشنهاد به تأیید نظر انجمن بلاکچین هم رسید. ما پیشنهاد دادیم اجازه بدهید ما با پول خودمان نیروگاه بسازیم، این نیروگاهها را تا وقتی که ظرفیت مازاد است، شما احتیاج ندارید، ماینینگ میکنیم، زمانی که ظرفیت کم میآید، ما ماینینگ را خاموش میکنیم و برق را داخل شبکه میدهیم. ولی عجیب است بدانید با این پیشنهاد مخالفت شد. پنج سال است که این مستندات بین انجمن و وزارت نیرو تردد داشته، به همراه پیگیریهای فراوان. یعنی یک بار و دو بار نبوده؛ بارها پیگیری کردیم. بنابراین اگر کسی بوده که آگاهی نداشته، نمیدانسته، اطلاعاتش کم بوده یا حتی نمیخواسته بشنود، تا الان دیگر باید یاد میگرفته. برای همین باید گفت بهوضوح کسی نمیخواسته این اتفاق بیفتد. دو معضل داشتیم که اجازه ندادند حل شود؛ برق و تولید بیتکوین. بروید ببینید چه کسی جلوی اینها را گرفته. پروندهای تشکیل بدهند و بررسی کنند تا بالاخره ما بفهمیم چه کسی یا کسانی پشت پرده بودهاند که نگذاشتهاند این معضلات حل شود.
از شبهههای دیگری که بعضی خبرگزاریها و سایتها مطرح میکردند این بوده که رمزارز پشتوانه ندارد و معامله در آن با ناشناس ماندن هویت مبادلهگران همراه است. در مورد این شبهه هم دوست داریم نظرتان را بشنویم.
کسانی که در این لحظهای که ما هستیم و داریم درباره رمزارز و ایران صحبت میکنیم و این دو شبهه را پیش میکشند؛ یعنی اینکه پشتوانه ندارد و هویت مبادلهکنندهها ناشناس میماند، به نظرم در حال جرزنی هستند. مثل این است که شما هندسه را پذیرفته باشید، خط، زاویه، دایره و غیره، 20 تا مسأله سخت هم حل کرده باشید، اما پایان ماجرا ناگهان برگردید اصول اولیه هندسه را زیر سوال ببرید. مقصودم این است اگر اینهایی که جلوی ماینیگ را گرفتهاند میخواهند فرضها را عوض کنند و مسأله علمی مطرح کنند، ما که حاضریم؛ کم روی این موضوع عمر نگذاشتهایم و هر کسی هم که در اینباره حرفی داشته باشد، استقبال میکنیم. ولی اینکه الان طرف مثلا پشتوانه رمزارز را به عنوان یک معضل مطرح میکند، اول اینکه یا هیچ چیزی نمیداند، یعنی هیچ مطالعهای در این زمینه نداشته یا اصلا نسبت به پایههای ماجرا بیاطلاع بوده، کلاسهای اولیه را هم نگذرانده و الان آمده نشسته سر کلاسی بالاتر و دارد نظر میدهد. یا اینکه سوءنیتی دارد، میرود شروع میکند به جمعآوری شبهات و با نیت توقف کشور و توقف منافع جمعی، این شبهات را مطرح میکند، بلکه بتواند جریان را متوقف کند. این افراد کم به ما صدمه نزدهاند. من به عنوان کسی این حرف را میزنم که نزدیک به 10 سال روی موضوع بیتکوین کار کردهام. در چندین کشور پیشنهادهای قانونگذاری مطرح کردهایم و در جریان کار هستیم.
در ایران چه اتفاقی درباره قوانین افتاد؟
ببینید؛ قانون پیشنهادی بانک مرکزی در ایران به نظرم سرآمد قوانین بین بسیاری از کشورها بود. به عنوان یک کارشناس این حرف را میزنم و حاضرم از حرفم دفاع کنم. ولی مشکل اینجاست آن قانون پیشنهادی انجام نشد.
چرا؟
نمیدانم به چه دلیلی، با چه اجازهای و با قدرت چه کسانی آن قوانین اعمال نشد. روابط عمومی بانک مرکزی گفتند این قانون پیشنهادی را نمیپذیریم و به جای آن ممنوعیتهای دیگری مطرح کردند؛ قانون پیشنهادی هم از سایت بانک مرکزی برداشته شد و درنهایت شروع کردند به اعمال محدودیتها. این خیلی کار زشتی است که بانک مرکزی شما بیانیهای صادر و بعد آن را حذف کند! وقتی به روابط عمومی بانک مرکزی زنگ زدیم، گفتند به ما ربطی ندارد، از شورایعالی پول و اعتبار بوده، به شورا زنگ زدیم گفتند به ما ربطی ندارد، دلیل آن بانک مرکزی بوده! یعنی آخرش هم کسی گردن نگرفت! بهوضوح مشخص بود نیرویی دیگر پشت ماجرا بوده. والا چه کسی جرأت میکند چنین چیزی را بدون اجازه از سایت بردارد؟ درحالی که بانک مرکزی داشت کارش را میکرد؛ به شکل تکنیکال هم قانون بسیار خوبی تنظیم کرده بود. همه چیز این قانون، پیشرو و مناسب بود. چه چیزی باعث شد جلوی اجرای این قانون گرفته شود؟ ترس. یک کسی آمد گفت اینها توطئه اسراییل است، توطئه آمریکاست، همه را ببندید! خب چه نهادی پشت این حرفها را میگیرد و به ممنوعیتهای اینچنین میرسد که باعث شود 20 میلیارد دلار در تولید بیتکوین عقب بمانیم؟ شما باید بروید اینها را دربیاورید.