به ملت سلام کنید

رامین نخستین انصاری‪-‬ ایران سرزمین قهرمانان است. اینجا جایی است که تمدن و عظمت در آن متولد شده است، ایران جایی است که باید به آن احترام گذاشت. ایران خانه سعدی و حافظ و مولانا و شمس و رازی و ابن سینا و مردان بزرگی چون امیرکبیر و مصدق و... است. اینجا خانه سخت‌ترین، قوی‌ترین، و مصمم‌ترین مردان و زنانی است که تا به حال بر روی زمین قدم گذاشته‌اند و در آن زندگی می‌کنند. اجداد و نیاکان ما برای بشریت، شجاعت و آزادی را معنا کرده اند. دشمنانش را رام و اهلی کرده و تمدنی را در مهم‌ترین نقطه جهان مستقر نموده‌اند که در این میان میلیون‌ها نفر را از فقر، بیماری و گرسنگی نجات داده و آزادی را برای آنان به ارمغان آورده است و همچنین همواره در طول تاریخ استبداد و فاشیسم دول خارجی متخاصم و اشغالگر را شکست داده است. ایرانیان استثنایی‌ترین مردم جهان هستند. ایران کشور
بزرگ و باشکوهی است که در طول تاریخ بشریت وجود داشته است و امروز آن را بزرگتر از هر زمان دیگری باید بسازید. ایران جایی است که هر اتفاقی ممکن است در آن رخ دهد. ایران جایی است که مردمش غیر قابل پیش‌بینی هستند. ایرانیان در این سرزمین، در این خاک، و در قاره آسیا می‌توانند باورنکردنی‌ترین رویاها را به حقیقت محقق سازند، لذا برخیزید و به ملت سلام کنید و آن را بزرگتر از هر زمان دیگری بسازید. ایران میراث باشکوه ماست. ما ایرانی هستیم. ملت ایران همواره پیشگام بوده‌اند، ایرانیان می‌توانند جهان امروز را امن‌تر کنند. مردم ایران و سرزمین ثروتمندش می‌تواند ایرانی مدرن را بسازد و تاریخ را برای همیشه با پذیرش این حقیقت روبرو سازد که می‌تواند دنیا را تحت‌تاثیر خویش قرار دهد. ملت ایران در سرزمینی زندگی می‌کنند که شاهکار جغرافیا است. ملت به فردا می‌نگرند و مرزهای نامحدودی را می‌بینند. هیجان انگیزترین داستان‌های ایرانیان را همه می‌دانند، پس برخیزید و به این ملت سلام کنید. با ایرانی آباد و آزاد و پیشرفته، حماسه ایرانی آغاز خواهد شد. لذا برخیزید و به ملت سلام کنید و آن را بزرگتر از هر زمان دیگری بسازید. پیام ملت روشن است: باید به نفع مردم شروع به کار کرد. هیچ کس هرگز از عدالت مورد نظر ملت نمی‌تواند فرار کند. پیشبرد یک زندگی ایمن، سالم، حمایتی و عاری از هرگونه مشکلات را برای ملت را باید آغاز کرد. لذا در این راستا مانیفست دولت که در بودجه کل کشور متجلی می‌شود، باید شامل یک چشم‌انداز هیجان‌انگیز برای ملت باشد و بار سنگینی که امروز بر دوش ملت است را برطرف نماید. به دلیل تحریم ها، اقتصاد ایران بسیار ضعیف شده است. لذا کشور با مشکلی روبرو است که شبیه هیچ یک از بزنگاه‌های تاریخی نیست. مشکلی که درد و رنج شهروندان را گسترش داده و در این میان اقتصاد آلوده به فساد و ناکارآمدی هم زندگی مردم را به هم زده است. یک رکود شاید با ابعاد بی‌سابقه تقریباً قطعی شده است. ملت در سراسر کشور درآمد خود را از دست داده‌اند و این امر مهم بیش از هر چیز یک مشکل است. خانواده‌ها استرس دارند و بافت اجتماعی در حال پاره شدن است. ولی پاسخ‌های فعلی جامعه سیاسی به مقیاس پیچیدگی بحران، نمی‌پردازد. کشور در وضعیت بی‌سابقه‌ای قرار دارد. اگر آنارشی در اقتصاد گسترده‌تر شود، به ویژه آسیب پذیرترین اقشار جامعه در شرایطی قرار خواهند گرفت که پیش‌بینی هر اتفاقی دور از انتظار نیست. بنابراین دولت نمی‌تواند در چنین مواقع غیرعادی به سیاست‌های فعلی حاکم بر کشور دوباره متوسل شود. اگر پارادایم غالبی، درباره نحوه تفکر سیاستمداران و اقتصاددانان امروزین کشور در مورد حل مشکلات مردم وجود داشته باشد، ملت بطور آشکارا باید آن را لمس و تغییرات مثبت در زندگی خویش را به وضوح مشاهده نمایند. بر اساس مانیفست دولت برای حکمرانی مناسب بر مردم در سال ۱۴۰۱ که در بودجه پیشنهادی متجلی می‌شود؛ اقتصاد کشور نمی‌تواند رشد را تجربه کند و هم از نابودی کسب و کار و متلاشی شدن کامل طبقه متوسط را خنثی و از میان بردارد. برگرداندن اقتصاد کشور به تعامل با جهان، برجسته‌ترین پارادایمی است که منجر به رشد و رونق اقتصاد می‌شود تا کشور از شرایط اسفناک خارج شود، ولی با توجه به نبود طرح و برنامه و برنامه‌ریزی علمی، نابرابری افزایش و رفاه ایرانیان نه تنها بهبود نیافته، بلکه منجر به سقوط آزاد ملت به سوی فقر شده است. هیچ مدرک تاریخی وجود ندارد که اقتصاد کشور در طول یکصد سال گذشته توانسته باشد با منابع محدود در کشور بتواند مسیر رشد را طی نماید. برای درک آینده منافع ملی، توجه به قوانین و مقررات و شرایط حاکم بر جهان ضروری است. مسئولیتی که اقتصاد رو به زوال کشور در قبال تغییر در بهبودی کسب و کار مردم باید به دوش بکشد، یک مشکل واقعی و اساسی دارد. بر اساس این امر مهم، بودجه‌های دولت در بیش از سه دهه گذشته به شکل درون زا، غیر علمی و در نهایت استراتژی و اراده لازم برای خروج مردم از شرایط سخت را فراهم نمی‌کند. در واقع بودجه دولت برای سال بعد فضایی برای فقیر کردن بیشتر مردم فراهم می‌کند. بعد از گذشت سال‌ها پروژه ریاضت اقتصادی یا رکود اجباری که تمایل به ایجاد رنج گسترده و تشدید نابرابری در کشور دارد، فقط و فقط اثرات منفی صرفاً فاجعه‌آمیز در جامعه از خود باقی می‌گذارد. چشم‌اندازی که امروز دولت در بودجه‌ای که ارائه داده است، نشان می‌دهد که چگونه شما در حال نساختن مرفه‌ترین مردم در سال‌های نه چندان دور لااقل در آسیا هستید. پتانسیل اقتصاد کشور می‌تواند معیشت مردم را بهبود بخشد. رشد اقتصادی در واقع فقط می‌تواند با استفاده از منابع داخلی و خارجی محقق شود در این صورت می‌توان به بالا بردن سطح استاندارد زندگی همه مردم امیدوار بود. رشد به معنای یافتن راه‌های کارآمدتر برای استفاده از چیزهایی باشد که در اختیار داریم. با این حال، همه موافق هستند که ثبات و رشد اقتصادی به اندازه کافی سریع اتفاق نمی‌افتد. ولی سوال این است که آیا سیاستگذاری‌ها نسخه صحیحی برای رسیدن به زندگی بهتر مردم می‌شود؟ و در یک جدول زمانی کوتاه‌تر شرایط دشوار ایرانیان برطرف می‌شود؟ سالهای زوال اقتصادی چه زمانی به پایان خواهد رسید؟ همچنین وعده‌ها، بهبودی بیکاری و... چه زمانی محقق می‌شود؟ چرا اقتصاد بهتر نمی‌شود؟ کاهش تاریخی ارزش پول ملی نشانه چیست؟ اگر سیاست‌های اقتصادی و سیاسی شکست‌خورده را وارونه نکنید، فردا کشور شاهد مصیبت‌های بزرگ خواهد بود.