گل‌آلود کردن درخواستهای شفاف فرهنگیان!

بابک خطی‪-‬ خواسته‌های جامعه‌ی فرهنگیان به مدنی‌ترین و خشونت‌پرهیزترین شکل ممکن انجام شده است و روش آن نیز کاملا منطقی و برپایه‌ی موازنه‌ی منفی یعنی به گونه‌ای بوده است که در هیچ برهه‌ای، خواهان تقسیم فقر و ایجاد برابری با
کم کردن حقوق و مزایای سایر صنوف زحمتکش نشده، بلکه همواره خواسته‌اند سهمشان در میزان حقوق و مزایا معقول باشد و تحقق آن را نیز با اجرای صحیح روش رتبه‌بندی، شدنی می‌دانند.
افراد و گروههایی اما گویی قصد دارند با منحرف کردن این خواسته‌ی شفاف که با روشی کاملا مدنی درحال پیگیری است به اهداف دیگری دست یابند.
یکی از این موارد ایجاد اختلاف بین دو دسته‌ی مهم متولی آموزش کشور یعنی فرهنگیان و اساتید دانشگاه و کوبیدن بر طبل دشمنی نداشته و تخاصم القایی بین این دو گروه فرهیخته است.


در حالی‌که خواسته‌ی جامعه فرهنگیان کشور همواره پای فشردن بر افزایش حقوق خود بوده و هیچوقت کاهش حقوق و مزایای اعضای هیئت علمی نبوده است.
از طرف دیگر اعضای هیئت‌علمی بر اساس کدام دلیل عقلی باید مخالف بهبود شرایط و افزایش حقوق و مزایای به حق یک گروه شغلی باشند، خصوصا وقتی این گروه از همکاران و همقطاران آنان در بخش آموزش و پرورش و در کسوت مشابه معلمی باشند.
جز رسیدن حق به حقدار مگر قرار است چیزی ازشان و منزلت اعضای هیئت علمی کم شود که بخواهند مخالف حقوق و مزایای فرهنگیان باشند؟
یکی دیگر از این موارد ایجاد اختلاف بین گروه مورد احترام معلمان با پزشکان، وکلا و... و القای این مسئله است که دریافتی معلمان بخاطر این گروه‌ها کم است!
درحالیکه محتوای بودجه‌های سالانه کشور و محل اعتراض فرهنگیان بدان و خواسته‌ی روشن و بدون شبهه‌ی اصلی آنان - که همانا رتبه‌بندی است- کاملا مشخص بوده، جای شک و شبهه‌ای باقی نمی‌گذارد و اساسا ربطی به پزشکان، وکلا و... ندارد.
اصلا اگر فرضا چنین چیزی هم باشد برای مطرح کردن آن مگر تشکیلات منظم و مثال‌زدنی صنفی فرهنگیان تریبون مستقیم و سخنگو ندارد یا اساسا با کسی تعارف دارد که نیاز به فرصت‌طلبان دوزیست و سخن‌چینی برای طرح چنین موضوعی باشد.
پزشکان و وکلا نیز که دانش‌آموخته محضر همین گروه فرهیخته -فرهنگیان- هستند طبعا از جان و دل خواهان بهبود اوضاع و شرایط معلمان هستند و اساسا چرا باید خواهان چیزی جز این برای کسانی باشند که از دامان آنان و در سایه تدریس و راهنمایی‌های‌شان به موقعیت فعلی رسیده‌اند.
اما عده‌ای که برخی از آن‌ها به نظر مامور به تخریب حق‌طلبی فرهنگیان و به بیراهه کشیدن خواست‌های منطقی آنان و برخی دیگر احتمالا از کسانی هستند که کمال مطلوب را در هیئت علمی یا وکیل و طبیب شدن می‌دیده‌اند -که در واقع‌اش دهانسوز و چیز خاصی هم نیست- و به هردلیل به خواسته‌ی خود نرسیده‌اند.برای جبران عقده‌های خود به ایجاد اختلاف بین این گروههای مرجع و مورد احترام جامعه دامن می‌زنند تا از نمد ایجاد فضای تفرقه و بدبینی مصنوعی و القایی بین آن‌ها کلاهی برای مطرح کردن خود و اطفای ناکامی‌شان بدوزند و خودی نشان دهند.
اگر این افراد حداقلی از حسن‌نیت را هم دارند چرا درست و حسابی پیگیر جاانداختن خواست روشن فرهنگیان که اجرای طرح رتبه‌بندی است و همه جا آن را با صدای رسا‌ اعلام‌کرده‌اند، نیستند و به جای آن ایجاد حاشیه‌های اختلاف برانگیز می‌پردازند؟
برای جلوگیری از این خط انحرافی، اولا شایسته است اعضای مشاغل و حرفه‌هایی چون اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها، وکلا و پزشکان در کنار حمایت‌های شخصی و جسته و گریخته، به صورت منسجم و متمرکزتری و ترجیحا از طریق نهادهای صنفی خود همراهی و همگام بودن خود با فرهنگیان و حمایت از خواسته‌های آنان را اعلام کنند تا جایی برای نفوذ این خط انحرافی باقی نماند.
ثانیا اینکه افراد این گروههای حرفه‌ای یعنی معلمان و اساتید دانشگاه و وکلا و اطبا و... مراقب این خط باشند و با پرهیز از افتادن در این دام آغشته به دورویی و نفاق، گزک به دست فرصت‌طلبانی ندهند که عامدانه یا غیرعامدانه بر خلاف جهت خواست حق‌طلبانه‌ فرهنگیان کشور حرکت می‌کنند و به دنبال ایجاد حاشیه و دور شدن آنان از هدف اصلی هستند..
به طور کلی گفتمان‌هایی که به جای پیگیری حقوق گروههای مختلف شغلی به دنبال در تقابل قرار دادن این گروه‌ها و ایجاد جنگ بین مشاغل مختلف هستند، مشکوک بوده و به ایجاد جنگ بی‌حاصل بین رشته‌های مختلف و دور شدن از هدف اصلی انجامیده و در زمین‌عدم به ثمر رسیدن خواسته‌های صنفی گروه‌های مختلف شغلی اعم از فرهنگیان، کارگران، پرستاران و... نقش بازی می‌کند. مسئله‌ای که باید آن‌را شناخت و از آن برحذر بود.