حمله روسیه به اوکراین چه تبعاتی برای جهان و منطقه خواهد داشت؟ سایه سیاه جنگ

گروه سیاست خارجی: بالاخره اتفاقی که درباره آن اخبار ضد و نقیض منتشر می شد رخ داد و روسیه به اوکراین حمله کرد. اتفاقی که حالا با واکنش های فراوانی همراه شده و مردم این کشور را وادار به خروج از کشور کرده است. آخرین خبرها حاکی از ورود نیروهای روسیه به کی اف است.
روسیه که با هدف دریافت تضمین‌های امنیتی از غرب و جلوگیری از پیشروی ناتو به مرز‌های غربی خود، نیروهایش را در مرزهای اوکراین مستقر کرده بود، پس از به رسمیت شناختن دونتسک و لوگانسک و همچنین عدم عقب‌نشینی نیروهای ناتو از مرزهایش، حمله به اوکراین را آغاز کرد.
استدلال روسیه در آغاز جنگ، دخالت نیروهای نظامی در مناطق تحت کنترل روسیه بود. به زعم پوتین حضور نیروهای ناتو (پیمان آتلانتیک شمالی که اساسا برای مقابله با نفوذ روسیه شکل گرفته است) پیام مناسبی برای آنها نداشت و آن را منزله دخالت در امور منطقه تلقی کردند.
حالا اما با همه اینها سایه سیاه جنگ بر سر این کشور گسترده شده است. اتفاقی که پیش از این در یمن هم رخ داد و هنوز این کشور با آن درگیر است. جنگ در هر حال با هر دلیلی نتیجه ای جز وقوع فاجعه های انسانی ندارد. تصاویر منتشر شده از اوکراین نیز گواه آن است که زندگی طبیعی در این کشور به طور کلی دگرگون شده است. غربی ها هم البته علیرغم قول ها و وعده‌ها تنها به ذکر همدردی بسنده کرده اند. نقش سازمان ملل هم مانند همیشه در حد محکوم کردن بود. حالا باید منتظر بود و دید این جنگ بالاخره چه زمانی و چگونه پایان می یابد؟


حسن بهشتی‌پور کارشناس مسائل اوراسیا معتقد است که منافع روسیه ایجاب می کند که هر چه زودتر به کانال دیپلماسی برگردد. او می گوید حمله به اوکراین بزرگ‌ترین اشتباه پوتین در ۲۰ سال گذشته بوده است.
این کارشناس در گفت‌وگو با خبرآنلاین ادامه داد: من در مطالب قبلی‌ام بر اساس تئوری بازی ها و منافع کشورها پیشبینی کرده بودم که جنگی رخ نخواهد داد. اما دیدیدم که این پیش بینی اشتباه بود. اما دلیلش این بود که من فکر نمی کردم که زلنسکی لشکرکشی روسیه را جدی نگیرد. بر اساس تحلیل من لشکرکشی روس‌ها در مرز با اوکراین، به دلیل هشدار دادن به کی‌یف بود. چرا که مخالف جدی پیوستن به ناتو روسیه بود و می‌ خواست این را به صورت عملی به اوکراین نشان دهد. اما رئیس جمهوری اوکراین با تحریکات آمریکا یا انگلیس و یا به هر دلیل دیگری نیامد اعلام کند که ولو به صورت موقت از عضویت اوکراین در ناتو گذشته تا فضای مثبتی را برای گفتگو بر سر توافق سال ۲۰۱۴ ایجاد کند.
بهشتی پور در ادامه افزود: اما زلنسکی این کار را نکرد و طرف روسی هم برای اینکه به امریکا و انگلیس و غرب نشان دهد که در مخالفت با عضویت اوکراین جدی است، استقلال دو استان خودخوانده شرق اوکراین را به رسمیت شناخت. این کار باعث شد تا غرب بیاید و دوباره روس‌ها را تحریم کند و یک تحریک تازه ای ایجاد شد و این بار روس ها به اسم حمایت از مردم لوهانسک و دونتسک که بیشتر روس تبار هستند دست به اقدام نظامی زد. این به نظرم بزرگ‌ترین اشتباه پوتین در دوران ریاست جمهوری اش از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۲ بوده است. الان روسیه در وضعیتی قرار گرفته که می خواهد این دو استان را به عنوان خط حائل بین خودش قرار بدهد تا اگر اوکراین به ناتو پیوست این منطقه عملا تجزیه شده باشد و نقش خط حائل را داشته باشد. اما واقعیتش این است که گرفتن اوکراین برای ارتش روسیه خیلی دشوار نیست ولی ماندن در آن و تجهیزات آن را حمایت کردن دشوار است. ضمن اینکه ارتباط اوکراین و روسیه یک ارتباط قومی و نژادی و مذهبی قوی بوده و با این اقدام همه این مسائل تحت تاثیر قرار می گیرد. بحث اینکه روسیه مخالف عضویت اوکراین در ناتو است قابل درک است چون امنیت روسیه به کلی در خطر می افتاد و نظام امنیتی غرب روسیه بهم می ریزد اما این موضوع به هیچ‌وجه نمی تواند بهانه‌ای باشد برای اینکه اقدام روسیه در اعزام نیروی نظامی به اوکراین توجیه شود. این خلاف همه توافقات بین المللی و خلاف توافق دسامبر ۱۹۹۱ است که مرزهای شوروی به رسمیت شناخته شد و غربی ها قبول کردند که مرزهای شوروی به رسمیت شناخته شود. واقعیت این است که نمی شود پیشبینی کرد که کار به کجا برسد. اما منافع روسیه ایجاب می کند که به دیپلماسی برگردد و منافع زلنسکی و اوکراین هم ایجاب می کند که سریع‌تر بگوید کی‌یف نمی خواهد به ناتو بپیوندد و درخواستش را پس بگیرد و فضا را برای گفت‌وگو با همسایه‌ای که ۱۵۷۸ کیلومتر مرز مشترک دارد، فراهم کند.
در این جنگ همه ضرر خواهند کرد و تنها آمریکا و انگلیس از تضعیف روسیه و اوکراین بهره می برند. یک درس دیگر هم این است که روس‌ها تاکنون معتقد بودند که آمریکایی‌ها سازوکارهای بین‌المللی مثل سازمان ملل و شورای امنیت را نادیده می گیرند و دور میزنند اما مشخص شد که مسکو هم خودش همین کار را کرده است. می شد این موضوع را از طریق شورای امنیت پیگیری کرد. اما متاسفانه این یک جانبه گرایی که روسیه درباره آن از آمریکا انتقاد می‌کرد، امروز خودش به ان دچار شده و یک طرفه تصمیم به حمله به اوکراین گرفته است و قطعا تبعات بسیار منفی دارد. باز هم تاکید می کنم این به معنای این نیست که اوکراین در موضع حق است. آنها هم باید با اتخاذ موضع بی طرفی کمک می کردند که دیپلماسی برنده شود و اجازه ندهد کشورش تجزیه شده یا اقدامات نظامی ایجاد شود که کل امکانات زیر ساختی این کشور در جنگ نابود شود.
تاثیر جنگ اوکراین بر تحولات منطقه
با این همه اما از بعد سیاسی نیز برخی کارشناسان معتقدند حمله به اوکراین البته می تواند طبعات منطقه ای نیز داشته باشد.
جلال خوش چهره کارشناس مسائل سیاسی موضوع جنگ روسیه و اوکراین را از منظر اتفاقات منطقه‌ای و پیامدهایی که برای کشورهای منطقه به همراه دارد، بررسی کرده است.
او می گوید: مسئله بحران اوکراین را در واقع باید از دو منظر باید دید؛ یک موضوع جنگ قدرت‌های بزرگ و آزمایش اراده آن‌ها در چارچوب مفهوم معمای قدرت. به این دلیل که هرکدام می‌خواهند حوزه‌های امنیتی خودشان را تقویت کنند. منظر دوم بحران اوکراین در واقع یک رویایی است میان دو قدرت نامتوازن. یعنی یک قدرت بزرگ‌تر که هم مرز با یک قدرت کوچک‌تر که مورد حمایت قدرت‌های دیگر قرار دارد. اتفاقا ما از منظر منافع و امنیت ملی، باید به جنبه‌های مترتب بر این رویارویی نابرابر میان دو قدرت نامتوازن به آن توجه کنیم و با مراقبت کامل و رصد اوضاعی که در آنجا صورت می‌گیرد، باید نگاهی مستقل و توجه به منافع کوتاه و بلند مدت کشور، از دو حیث منافع ملی و امنیت ملی به آن نگاه کنیم.
او ادامه داد: اقدام روسیه در به رسمیت شناختن دو جمهوری خودمختار در اوکراین باید از ۵ منظر مورد تحلیل و بررسی قرار داد. نکته اول نقض حاکمیت سرزمینی دولت است. یعنی نقض حاکمیتی که دولت روسیه انجام داد و سخنرانی تاریخی و هشداردهنده پوتین با رهبران جمهوری‌خواه خودمختار منطقه دونباس و مقام‌های امنیتی و نظامی روسیه در جلسه‌ای که دوشنبه شب اتفاق افتاد، نگاه کنیم، اتفاقی تاریخی بود که می‌تواند برای امنیت جهان به ویژه بر روابط منطقه‌ای کشور‌ها و همسایگان، نوعی زنگ خطر باشد. چرا که اقدام پوتین در به رسمیت شناختن منطقه خودمختار دونباس، نقض حاکمیتی یک سرزمین بود. به ویژه اینکه تصمیم می‌گیرد برای حمایت از آنها که اقلیت‌های روس‌تبار هستند، اقدام به اعزام نیرو‌های نظامی می‌کند.
خوش چهره با بیان اینکه اکثر کشور‌ها همسایگانی هم دین و هم قوم دارند که عمدتا هم‌مرز هم هستند، تصریح کرد: در روسیه کُرد‌هایی حضور دارند که از آنجا تا ترکیه و سوریه و ایران هم کشیده شده است. اگر روسیه این حق را برای اقلیت روس‌های حاضر در منطقه خودمختار دنباس قائل است، اگر فردا روزی هم چچن‌ها فردا بخواهند جمهوری مستقل تشکیل دهند و دیگر کشور‌های مسلمان برای حمایت از آن‌ها، اقدامی کنند، آیا باید این حق را برای آن‌ها قائل شد؟
او افزود: آیا این یک رویه نخواهد شد در که از این به بعد هر کجا که ندا‌های خودمختاری طلبانه مطرح شود، کشور‌های دیگر حق دارند که در دفاع از آن‌ها نیروی نظامی وارد حاکمیت سرزمینی کنند؟ این نقض قانون قرارداد وستفالی است که دولت‌ها مرز‌های یکدیگر را به رسمیت شناختند و حق تعرض به آن را ندارند. قرارداد وستفالی در قرن ۱۷ ایجاد شد تا جنگ‌های طولانی را پایان دهد و بعد از آن هر کشوری که جنگی را شروع کرد، تبدیل به یک جنگ بزرگ شد؛ که جنگ‌های جهانی اول و دوم را شاهد بودیم.
این کارشناس معتقد است این رویه برای کشور‌های دنیا خصوصا منطقه خاورمیانه که تنوع اقوام را به همراه دارد را در آینده مورد تهدید قرار دهد. از سوی دیگر اقدام پوتین در به رسمیت شناختن جمهوری خودمختار منطقه دونباس، در واقع تشویق جدایی‌طلبی در میان اقوام است که این بازهم برای کشور‌های جهان سوم و در حال توسعه از جمله ایران بسیار خطرناک خواهد بود چرا که به یک رویه تبدیل خواهد شد. این اقدام پوتین که توسعه‌طلبی ارضی را دنبال می‌کند و در عین حال این جریان‌های استقلال‌طلب را تشویق می‌کند، برای کشور‌هایی مانند ایران، عراق، سوریه، ترکیه و بسیاری از کشور‌های اروپایی مانند اسپانیا، خطرناک است و برای کشور ما باید هشدار دهنده باشد و نباید از این رفتار دولت روسیه و نگرش‌های توسعه طلبانه پوتین استقبال کنیم.
اقدام روسیه به تشویق گرایش های ناسیونالیسم افراطی منجر می شود
خوش چهره گفت: اقدام دولت روسیه به ایجاد نوعی انگیزه و تشویق گرایش‌های ناسیونالیسم افراطی منجر خواهد شد. در حال حاضر پوتین اعلام کرده ما می‌خواهیم از روس‌های ساکن در دو جمهوری خودمختار منطقه دونباس حمایت کنیم. حتی مطرح می‌کند ما نه تنها در اینجا، بلکه تمام روس‌هایی که در اتحاد جماهیر شوروی بودند نیز را بازسازی می‌کنیم. این نوعی تشویق به ناسیونالیسم اسلاوگرا است. اگرچه اوکراین‌ها از نژاد اسلاو هستند، اما این‌ها را بین روس‌تبار و اوکراینی‌تبار تقسیم می‌کند، یعنی حتی حاکمیت دولت اوکراین را مخدوش می‌کند.
وی ادامه داد: چنانچه دیدیم این رفتار‌ها زمینه‌ساز جنگ‌های خونین و کشتار‌های وسیع است. فراموش نکنیم همین ناسیونالیسم افراطی جنگ جهانی دوم را به همراه داشت. نکته چهارم در خصوص اقدام پوتین این است که او از سال ۲۰۱۴ تاکنون و قبل از آن جنگ گرجستان، به استفاده از نیرو‌های نیابتی خودش در کشور‌هایی که با دولتش درگیر بودند، گرایش داشت. اکنون دولت پوتین با عبور از جنگ نیابتی به طور مستقیم وارد جنگ شده و حاکمیت یک دولت را نقض کرده است که در اینجا به جای گروه‌های نیابتی یک قدرت بزرگتر در مقابل یک دولت کوچکتر حضور دارد. این اقدام از آنچه که در سوریه انجام دادند، کاملا متفاوت است. ارتش روسیه وقتی وارد سوریه شد، با دعوت دولت رسمی مستقر آن کشور بود و حالا هم بخشی از خاک سوریه را اشغال کرده است. اما پوتین در اینجا دو اقدام خطرناک انجام داده است، ابتدا جدایی‌طلبی را به رسمیت شناخته است و دوم نقض حاکمیت کرده است، حتی با ادعای اینکه ما برای پاسداری از صلح ورود کرده‌ایم.
این کارشناس ادامه داد: پوتین در سخنرانی خودش رسما دولت اوکراین را یک دولت جعلی خواند و گریزی هم زد به اینکه رهبر سابق جماهیر شوروی، این کشور را الکی ایجاد کرده است. صدام حسین هم این سخنان را درباره کویت می‌گفت. همین مسئله باعث می‌شود هرگونه نیت صلح‌آمیز پوتین را مورد تردید قرار دهیم. ایران با وجود روابط صمیمانه‌ای که با مسکو و پکن دارد، باید از تمامیت ارضی دولت اوکراین حمایت کند و هر اتفاقی که در داخل مرز‌های اوکراین رخ می‌دهد را باید در چارچوب حاکمیت دولت و ملت داخل آن کشور تشویق کند. غیر از این حتی به نظرم وسواسی که دولت چین در حمایت از دولت روسیه انجام می‌دهد، نه در اندازه یک متحد، بلکه به عنوان یک دولت همدل به آن نگاه می‌کند، چرا که خودش هم با اقوام مختلف در جمهوری خلق چین روبرو است.
خوش چهره با بیان اینکه ایران فعلا یک موضع بینابینی در این باره گرفته است، گفت: ایران اعلام کرده که ناتو سبب شده روسیه دست به چنین کاری بزند. مسئله این نیست که چه کسی باعث شده، مسئله این است که ایران با وجود رابطه‌ای که با روسیه دارد، باید از تمامیت ارضی اوکراین حمایت و دفاع کند زیرا این مسئله منافع امنیتی ما را در کوتاه و بلند مدت به همراه خواهد داشت. اگر روسیه بتواند حرف خودش درباره اوکراین و حمله به این کشور را به کرسی بنشاند، ارتعاش آن دامن کشور‌های منطقه را خواهد گرفت و سبب بی‌ثباتی گسترده در خاورمیانه و جهان خواهد شد.
سایر اخبار این روزنامه