اطمینان از تغییر می‌تواند آرامش ایجاد کند

آرمان‌امروز/ سعيد شمس: اعتراض‌هاي مردمي و انتقاد به برخي از روش‌هاي رايج در جامعه در حال نزديک‌ شدن به روز پنجاهم است. اين تداوم در حالي است که هنوز تعاملي بين جامعه و تصميم‌گيران حاصل نشده است تا اين سئوال مطرح شود که «تحرکات انتقادانه چه زماني به پايان خواهد رسيد» مخصوصا اينکه رخداد‌هاي دي ماه 96 و آبان 98 حتي به‌يک هفته نرسيدند تا مشخص شود، ماهيت مساله 1401 با تحرکات اعتراضي پيشين تفاوت دارد.
احمد زيد آبادي، تحليلگر مسايل سياسي در همين رابطه به پرسش‌هاي «آرمان‌امروز» پاسخ داده است:
از شروع اعتراض‌ها نزديک به 50 روز گذشته است. اين سئوال به وجود ميآيد که اين رويداد چه تفاوتي با اتفاقهاي ديماه 96 و آبان 98 که به يک هفته هم نکشيدند،‌ دارد؟
حوادث 96 و 98 مشخصا با انگيزه اقتصادي بود و مردم به دليل مسائل و فشارهاي اقتصادي اعتراض خود را علني کردند. يعني بالا رفتن قميت بنزين زمينه‌اي را ايجاد کرد که مردم در حاشيه شهرها اعتراض کنند. با اين توضيح که در آن‌روزها عمدتا صداي اعتراضي طبقات پايين و حاشيه‌نشين‌ها بلند شد. الان گرچه محدوديت‌هاي معيشتي هم بي‌تاثير نيستند، اما جنبه فرهنگي و سبک‌زندگي انگيزه اصلي به‌شمار مي‌رود. در واقع اعمال فشار همينطور اجحاف‌ها و محدوديت‌هايي که وجود دارد، عوامل اعتراض‌هاي اخير هستند. با اين توضيح که تحرکات اين‌روزها به نهاد متمرکز نيست و به صورت پراکنده در همه ابعاد کشور مشاهده مي‌شود.


اعتراضهاي فعلي را نسبت به رويدادهاي مشابه گذشته جديتر گرفت؟
در سال‌هاي 96 و 98 نيروهاي حاکميتي وارد عمل شده و سر و صدا را  ساکت کردند. در واقع  ماهيت و وسعت معترضين فعلي و البته درسي که نيروهاي رسمي از گذشته گرفته‌اند، باعث اين مي‌شود اين مساله به سادگي حل نشود. مگر اينکه در سياست‌ها تغييري به وجود بيايد.
توقفهاي چند روزه و شروع دوباره حرکتهاي اعتراضي چه دليلي دارد؟
اين نوع حرکات انرژي زيادي مي‌خواهد و‌ مردم نمي‌توانند هر روز بيايند و صداي‌شان را بلند کنند. ممکن است احساس خالي‌شدن بکنند و دوباره بروند خودشان را به آمادگي لازم برسانند. بنابراين شاهديم که هر چند روز يک‌بار حرکات اعتراضي انجام مي‌شوند.
پيشبيني شما از مدت ادامهدار بودن اعتراضها چطور است؟
اينکه اين مساله کِي ختم شود، به نوع واکنش سيستم بستگي دارد. در واقع تصميم‌گيران بايد روشن کنند که قصدشان تداوم سياست‌هاي گذشته است يا اينکه مي‌خواهد گشايشي ايجاد کند. به‌هرحال موضوع، موضوعي وسيع و عميق است و فقط با سيگنال‌هاي مثبت و کاربرد روشن مي‌‌تواند طبقه‌هاي اجتماعي را، که اتفاقا نگران آينده اعتراض‌ها هستندآرام خواهند کند. يعني مردم بايد به تغيير اميدواري واقعي داشته باشند.
اينروزها شاهد جولان تندروها هستيم. با اين توضيح که ادبياتي بهکار ميگيرند،  در سخيفترين حالت ممکن قرار دارد. چطور شده است که معتدلين کنار نشستهاند و افراطيون ميدانداري ميکنند؟
در درون سياست‌گذاران، تشتت و اختلاف‌نظر خيلي پررنگ شده است و به‌همين دليل تصميم‌گيري قاطع مشکل شده است که اين منجر به تعلل در تعيين‌تکليف مي‌شود. درباره تندروها و اظهارنظرهاي‌شان بايد گفت اين روزها دست‌شان را باز مي‌بينند. چون خيال‌شان راحت است که سيستم نمي‌تواند با آنها مقابله کرده و ساکت‌شان کند. همچنين بايد در نظر گرفت، افراطيون معمولا آدم‌هايي جسور هستند در شرايط اينچنيني فرصت را براي هدايت فضا به‌سمت راديکاليزه‌کردن جامعه فراهم مي‌بينند. چون اساسا نفع‌شان را در  ناامني و هرج و مرج مي‌بينند تا ابتکار عمل را در دست گيرند.