تطهیر نافرجام پهلوی با دژخیم

دکتر سید علی علوی - alavi@khorasannews.com   شبکه ماهواره ای« من و تو» که یکی از ماموریت هایش از ابتدا «تطهیر خاندان پهلوی» بود طی 10 روز گذشته اقدام به پخش مستندی 5 قسمتی از خاطرات پرویز ثابتی رئیس اداره سوم ساواک و ریاست ساواک تهران کرده است. اگرچه مستند روایتی کاملا یک سویه و بدون هیچ واکاوی محققانه ،برای تطهیر خاندان پهلوی و حتی ساواک است اما به خودی خود حاوی نکات قابل تاملی است. براین اساس درباره پرویز ثابتی و ادعاهایش طی روزهای آینده  گزارش هایی را در روزنامه خراسان منتشر خواهیم کرد که اولین شماره آن را در صفحه تاریخ امروز می توانید بخوانید لذا در این مرقومه نه به جزئیات این مستند بلکه به نکات فرامتنی از این مستند که قابل استخراج است، اشاره می شود.   شاه دیکتاتور پرویز ثابتی به عنوان یک نیروی ارشد امنیتی در یکی از حساس ترین ارکان هفتگانه ساواک در این مستند طی روایت های متعددی همچون نظر شاه بر نخست وزیری علی امینی برخلاف نظر ساواک یا تصمیم شاه در مورد لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی  به صراحت اذعان می کند که محمد رضا شاه برخلاف آن چه رسانه هایی همچون من و تو به دنبال تصویرسازی آن هستند، فردی با خلق و خویی دیکتاتوری است. در واقع با وجود ساختارهای تصمیم سازی و تصمیم گیری، شاه نه براساس ساختارهای کارشناسی یا مجلس شورای ملی بلکه براساس نظر شخصی خود اقدام می کرده است.   شاهی که تحمل شنیدن هیچ انتقادی را نداشت در بخش هایی از مستند، پرویز ثابتی با ذکر مصادیقی همچون برخی گزارش های ساواک از وضعیت جامعه ایران به صراحت اذعان می کند محمد رضا شاه گوش شنوایی برای شنیدن هیچ گونه انتقادی حتی از ساواک به عنوان یکی از وفادارترین ساختارها برای تثبیت رژیم پهلوی را هم نداشت. ثابتی رویدادهایی را روایت می کند که محمد رضا شاه حتی از گزارش های ساواک عصبانی می شد  و گزارش را مطابق با واقعیت های جامعه ایران نمی دانست به گونه ای که مسئولان جرئت اظهار نظر مخالف با شاه را به خود نمی دادند.   شاهی که وابسته به بیگانه بود پرویز ثابتی به عنوان فردی از خانواده بهایی که اصولا براساس مبانی، اعتقادی به سرزمین مادری ندارد به نکته قابل تاملی اشاره می کند  که محمد رضا شاه برخلاف ژست استقلال طلبانه ای که در برابر قدرت های جهانی می گرفت و توصیه هایی که به دولتی ها می کرد  اما خود در عمل فردی وابسته به قدرت های بزرگ غربی بود. روایت پرویز ثابتی از جلسات متعدد شاه با سفرای انگلیس و آمریکا و فرانسه در ماه های منتهی به بهمن 57 و بی توجهی به مقامات ارشد کشوری و لشکری و امنیتی خود، حکایت تلخ از پادشاهی است که بقایش را نه از مسیر مردم و نه حتی ساختارهای داخلی بلکه در اراده دولت های بزرگ می دید.   شاهی که مردم را نمی دید براساس روایت پرویز ثابتی در سال های منتهی به انقلاب 57 رژیم پهلوی به لحاظ امنیتی در مقتدرترین وضعیت خود قراردارد و هیچ گونه مسئله امنیتی آن را تهدید نمی کند. به روایت ثابتی همه گروه های مسلح موثر یا منحل یا قلع وقمع شده اند، مخالفین نیز یا کشته شده اند یا در زندان ها هستند اما با وجود چنین شرایطی که به ظاهر همه تهدیدات داخلی و خارجی امنیتی کنترل شده اند به ناگاه موجی از اعتراضات مردمی شکل می گیرد. در واقع رژیم پهلوی براساس یک تحلیل شناختی اشتباه اعتراضات و مطالبات مردمی در اواخر دهه 50 را اصولا جدی تلقی نمی کرد و خواست مردم را نمی دید. به عبارت دیگر برخلاف برخی تحلیل ها انقلاب مردمی سال 57  نه یک انقلاب احساسی یا انقلابی توسط قدرت های خارجی همچون ایده کنفرانس گودالوپ بلکه انقلابی استوار بر منطق و برخاسته از خواست مردم است و ریشه در خواست مردم ایران داشت.   کوتاه سخن این که اگرچه شبکه من  و تو که خبر از احتمال تعطیلی خود طی ماه های آینده را داده، در یکی از آخرین تلاش هایش سعی کرد که توسط دژخیمی همچون پرویز ثابتی به تطهیر پهلوی ها بپردازد اما باید این نکته را گوشزد کرد آنچه بستر اقدام برای این چنین تطهیری آن هم توسط جنایتکاری همچون پرویز ثابتی را فراهم می کند، به کم کاری های متولیان در روایت کامل تاریخ انقلاب و خیانت ها به انقلابی برمی‌گردد  که با فداکاری ۴۴ ساله آحاد مردم و جان فشانی بیش از 230 هزار از بهترین افراد این مرز و بوم به دست آمده است.