روزنامه خراسان
1402/09/18
خطر کیش و مات مشهد در شطرنج آب!
مسعود حمیدی / تامین آب شرب مشهد امروز به یک بازی شطرنج تبدیل شده است، در بازی شطرنج پیش از دست به مهره شدن باید آیندهنگری کرد که عواقب حرکت دادن این مهره چه خواهد بود. شاید این بازی از دهه 40 و زمانی که دشت مشهد ممنوعه شد، آغاز شده است و امروز عواقب آن را با پوست و استخوان لمس میکنیم، تنها تفاوتش این است که در آن زمان مهرههای سفید تصمیمگیری مدیران چهار برابر وضعیت کنونی بودهاند. وقتی در دهه 40 افت منابع آبی دشت مشهد شروع شد و دولت در اولین حرکت غلط خودش منابع آب را ملی اعلام کرد و مدیریت آن را به دوش گرفت، شانههای مردم را از زیر آن خالی کرد. مردمی که چند هزار سال سابقه مدیریت کمآبی را داشتهاند و با حفر قنات ها و آبگیرها و چندین برنامه راهبردی، کمآبی را مدیریت کردند و الان از مدیریت آب کنار گذاشته شدهاند و خروجیاش را امروز در غیرمسئولانه مصرف کردن آب توسط بخشی از جامعه میتوانیم ببینیم. دومین حرکت غلط مدیران توسعه جمعیتی و شهری مشهد بدون توجه به زیرساخت ها و محیط بود؛ یعنی در شرایطی که دشت مشهد ممنوعه شده بود شاهد توسعه 10 برابری جمعیتی مشهد و توسعه کشاورزی و احداث صنایع آب بر در اطراف آبخوان بحرانی مشهد بوده و هستیم و حتی امروز هم مدیران بر اشتباه گذشته خود اصرار داشته و بناست مشهد به قطب کشاورزی، صنعتی، شهری و ... تبدیل شود. از دهه 70 طبیعت با تغییر رفتار اقلیمی خودش تامین آب مشهد را بیش از پیش دشوارتر کرد و مدیران در مواجهه با این رفتار طبیعت بدون این که در سیاستهای توسعهای خودشان تجدیدنظر کنند و جلوی توسعه بیضابطه و بدون پشتوانه مشهد را بگیرند، دنبال منبع جدید آب رفتند، اما بازهم تصمیم اشتباه؛ سد دوستی احداث شد، ولی هیچ ضمانتی از کشور افغانستان برای تامین حقابه آن گرفته نشد، سد دوستی تبدیل به چشمه حیات مشهد شد و مدیران سرخوش از این موضوع وعده دادند و مشهد را توسعه دادند، پاییندست سد دوستی کشت و کار شروع شد، توسعه شهر مشهد سرعت بیشتری گرفت و هر شهروند برای خودش یک ویلا در اطراف مشهد ساخت؛ آنهم روی آبخوانی که دهه 40 ممنوعه اعلام و از دهه 70 وضعیت قرمز اقلیمی برای آن روشن شده بود، اما بازهم مدیران دوست نداشتند حقیقت را بپذیرند و مدام تخصیص آب جدید دادند، شهر توسعه پیدا کرد و نیاز آبی بیشتر شد، در کنار این شهر کشت و کار قوت گرفت و مدیران مدام مغرورانه اعلام کردند که در کشت فلان محصول مشهد قطب شده است، آب برداشت شد، چاه حفر شد و کارخانه احداث شد، بدون این که لحظهای در این رفتار تامل شود. شهر توسعهیافته و فاضلاب شهری باید مدیریت شود، زیرا چاههای جذبی باعث آلودگی آب چاههای داخل شهر مشهد شده و در برخی مناطق بالاآمدگی فاضلاب زیرساختها را تحت تاثیر قرار داده و مدیران بازهم بدون توجه به تامین پیشنیازها اقدام به احداث اگو برای خارج کردن فاضلاب شهری مشهد کردند، اما این فاضلاب به کجا میرود؟ شهرکهای صنعتی جورواجور ساخته شد، اما برنامهای برای فاضلاب آن در نظر گرفته نشده بود، فاضلاب چند دهمیلیونی مشهد از چاههای جذبی وارد کانال و لولههای اگو شد؛ اما به کدام مقصد. در واقع بازهم مدیران تنها به خارج کردن فاضلاب اندیشیدند در حالی که ابتدا باید زیرساخت جذب و تصفیه این فاضلاب در نظر گرفته میشد، اما زیرساختی آماده نبود و نیست و فاضلاب خارج شده از بطن مشهد و شهرکهای صنعتی در طبیعتی که مردم با هزاران امید در آن سکنا گزیده و کشت و کار کردهاند، یعنی کشف رود رها شد و امروز همه اعلام می کنند که در کشف رود سرطان کشت می شود، اما کسی اعتراف نمیکند چرا و با تصمیم چه کسانی کشف رود، سرطان آباد شده است. آبخوان مشهد که در غرب دشت مشهد واقع است به دلیل این که از کوه های بینالود تغذیه می شود بکرترین آب را دارد و تامینکننده آب مشهد است. بهطور طبیعی در هرکجای دنیا چنین منابع بکر آبی تحت حفاظت شدید قرار خواهند گرفت، اما این جا قصه بهگونهای دیگر رقم خورد. مسئولان روی همین آبخوان بکر، عظیمترین شهرک صنعتی را احداث کردند و در همین محور راه ها را توسعه دادند و گسیل کارخانهها و واحدهای صنعتی و توسعه شهری به این سمت قوت گرفت و این اشتباه به این جا ختم نشد و روی همین آبخوان بحرانزده شهر جدید گلبهار شد و هر شهروند مشهدی و غیرمشهدی یک باغ ویلا برای خودش در محور غرب ساخت که البته برخی دستگاهها از این قافله عقب نماندند و امروز که این مرقومه را مینویسم حداقل 40 هزار باغ ویلا در روی گرده آبخوان بحران زاده احداث شده اند و در حال مکیدن شیره جان آن هستند و در عوض هر ویلا با یک چاه جذبی پساب خود را به خورد آبخوان میدهد و این ختم ماجرا نیست، زیرا احداث و ساختوسازها منجر بهشدت گرفتن تراکم خاک و درنتیجه ضریب نفوذ آب به این آبخوان به سمت غیرممکن گرایش پیدا کرد. از دهه90 که طبیعت حلقه خود را بر اندام مشهد تنگتر کرد و خشکسالی تشدید شد مدیران بازهم به فکر انتقال آب این بار از هزارمسجد، از دریای عمان و تاجیکستان افتادند و بازهم مدیران چشم شان را بر حقیقت بستند بدون توجه به واقعیتی که از دهه 40 آغاز شد، یعنی آبخوان مشهد روبهمرگ است و دشت بحرانی است، وعده دادند که آب مشهد را از فراحوضه تامین خواهند کرد و هیچ هشداری چه از سوی طبیعت چه از سوی کارشناسان را وقعی ننهادند. امروز که به خاطر حرکت سوم طبیعت یعنی تشدید وضعیت خشکسالی به فوق بحرانی، شرایط بهگونهای رقم خورده است که سد دوستی که تا چند سال پیش 70 درصد آب مشهد را تامین میکرد، تنها 6 درصد آب دارد و در طول یک سال گذشته حتی یک مترمکعب آب از بالادست وارد آن نشده است، شاید مسئولان غبطه بخورند که چرا در دهه 70 ضمانت حقابه این سد را از افغانستان نگرفتند. حدود 4 میلیون ساکن و حدود 6 میلیون جمعیت سیال مشهد به سالانه حداقل 270 میلیون مترمکعب آب نیاز دارند، ولی کفگیر به تهدیگ خورده است. سد دوستی آب ندارد و آبخوان مشهد که از دهه 40 ممنوعه اعلام شد، تغذیه نشده و امروز به یک کوزه خالی ترک بسته تبدیل شده که اگر بشکند همه ما را خواهد بلعید. مدیران اولویت های دیگری دارند مدیران اما اولویت دیگری برای خود تعریف کردهاند؛ مدیریت ریسک بحران اجتماعی، یعنی اولویت تامین آب شرب مردم به هر قیمتی برای جلوگیری از جنگ آب. خط لوله انتقال آب حدود 300 حلقه چاه حدفاصل مشهد تا چناران توسط یک خط لوله به مشهد منتقل می شود که حدود 300 لیتر بر ثانیه آن به شکل های مختلف هدر میرود و سالها به آن توجه نمیشد. حالا مسئولان میخواهند برای رفع بحران آب مشهد از کوزه ترک بسته (آبخوان مشهد) در محور غرب آب به مشهد انتقال دهند در حالی که بنا بود برای استفاده از مازاد آب کشاورزی در محور غرب ابتدا 120 میلیون مترمکعب پساب تصفیهشدهای که از فاضلاب شهری گرفته شده با خط لوله به این محور انتقال داده شود تا در مقابل 120 میلیون مترمکعب از حقابه چاههای کشاورزی در اختیار گرفته شود که از این مقدار 20 میلیون مترمکعب صرف تغذیه آبخوان مشهد و 100 میلیون مترمکعب دیگر در شرایط اضطراری به مشهد منتقل شود و امروز این شرایط اضطراری فرارسیده، اما تصفیهخانه و خط لولهای برای انتقال پساب به غرب مشهد احداث نشده است. بااینحال مدیران طرح انتقال آب آبخوان بحرانزده غرب مشهد به مشهد را کلید زدند. در عوض برای این که جلوی نگاه مردم به محور غرب را بگیرند مدام اعلام می شود مشهد باید به سمت شرق توسعه پیدا کند، زیرا غرب ظرفیت آن را ندارد، اما با کدام زیرساخت در شرق، مردم از باغ ویلاهای آباد خود روی گرده آبخوان بحرانزده غرب مشهد دست بردارند، وقتی تمام زیرساختها توسط مدیران در محور غرب تعبیه شدهاند؟ حال سؤال این جاست که مدیران و مسئولان که امروز در بازی شطرنجی که از دهه 40 آغاز شده و سهچهارم مهره های سفید تصمیمگیری خود را ازدست دادهاند، نمیخواهند یکبار هم که شده قبل از حرکت و تصمیمگیری به عواقب تصمیمات خود فکر کنند؟ روز گذشته وزیر نیرو در سفر دو روزه خود به استان و بازدید از چند پروژه تامین آب، وعدههای سرخوشانهای داد، آب هزارمسجد را به مشهد خواهیم آورد، تامین اعتبار خواهیم کرد، آب دریای عمان را به مشهد میآوریم... و بازهم اشتباهاتی که چندین دهه است، شاهد آن هستیم. 60 سال است بدون توجه به حقیقت اقلیمی و آمایش سرزمینی روی گرده بحرانزده آبخوان مشهد، نیاز آبی جدید تعریف کردیم و امروز در شرایطی قرار گرفتیم که مجبوریم بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنیم. ناچار هستیم بهپای خود شلیک کنیم،اما بازهم نمیخواهیم اعتراف کنیم که 60 سال اشتباه کردیم و باید جلوی ادامه این اشتباه را بگیریم، زیرا حداقل دو برابر توان آمایشی برای مشهد نیاز آبی تعریف کردیم. باید وزن کم کنیم و جلوی تعریف حتی یک مترمکعب نیاز جدید را بگیریم. آب دریای عمان و هزارمسجد تنها میتواند بخشی از 1.5 میلیارد کسری را تامین کند (یعنی ما 1500 میلیون مترمکعب آب به آبخوان های استان بدهکار هستیم) نه این که نیاز جدید را پاسخگو باشد. امیدواریم پیش از این که مدیران تمام مهرههای سفید خود را از دست بدهند، جلوی تصمیمات و حرکتهای اشتباه گرفته شود وگرنه کیشومات شدن در جنگ آب حتمی است و حاکمیت باید خود را برای پذیرش 5 میلیون مهاجر مشهدی آماده کند.
سایر اخبار این روزنامه
سفر به دنیای مسحور کننده «روشنروان»
کارگاه نجاری 6نفره خانوادگی
تولد «صهیونیسم» در زایشگاه «لندن»!
آلودگی پیاپی هوا در مشهد ۶ روزه شد
شوخیهای خانمانسوز با طلاق
شتابی جدید در روابط تهران-مسکو
خطر کیش و مات مشهد در شطرنج آب!
ماجراهای چای رانت پهلو!
3 ساعت ملاقات خصوصی در کرملین
خشم اسرائیل از فعال شدن ماده99 ، زندان برای پسرِ جو و استقبال یحیی از برانکو
جمعه بازار موقت خودرو؛ در دست انداز کمبودها
اژه ای :در پرونده نهادههای دامی، وزیر استعفا کرد
ماجرای آدمکشی«فرمان» در کوچه خاکستری!
35 میلیون نفر کاربر هفتگی فقط یک فیلترشکن