برای تولد« شوق زندگی »تمامقد ایستادهایم
[لیلا مهداد] سازمان بهزیستی در کنار طرحهای مختلفی که اجرایی میکند، امسال طرح «شوق زندگی» را به مرحله اجرا رسانده است. طرحی در راستای تحقق این هدف که هیچ کودکی در مراکز سازمان بهزیستی نماند و زندگی خانوادگی را تجربه کند. در اجراییشدن این طرح قوهقضاییه، بهزیستی، وزارت دادگستری و اداره کل بهزیستی استان تهران پای کار آمدهاند. پای صحبتهای مدیرکل بهزیستی استان تهران نشستهایم تا از جزئیات و اهداف این طرح برایمان بگوید، هرچند دو نفر از روانشناسان کودک هم از جنبههای روانی و رفتاری این طرح برایمان گفتهاند.
قوهقضاییه، بهزیستی، وزارت دادگستری و اداره کل بهزیستی استان تهران پای کار آمدند
طرح شوق زندگی امسال اجرایی شد. به گفته مدیرکل بهزیستی استان تهران به «شهروند»، طرح شوق زندگی با مدلی که در استان تهران رقم خورد، برای اولینبار بود. «محمد نصیری» با اشاره به اینکه دستور ریاستجمهوری درواقع تسهیلگری این طرح را رقم زد، ادامه میدهد: «با شناختی که مجموعه کارشناسان سازمان بهزیستی نسبت به فرآیند واگذاری فرزند به خانواده و بازپیوند و حمایت از افراد دارند، راهکاری اندیشیده شد تا اتفاقات بهتری رقم بخورد.»
«نصیری» با تاکید بر اینکه در استان خراسانرضوی و شهر مشهد هم، چنین تجربهای وجود داشته، میگوید: «محوریت طرحی که در مشهد اجرایی شد، با ورود و احساس مسئولیت دادسرای امور حسبی و قوهقضاییه بود، در حالی که در استان تهران بدنه، بدنه اجرایی است.»
به گفته مدیرکل بهزیستی استان تهران، طبق تعاملها، توافقات و تفاهمنامههایی که منعقد شد و با همفکری که بین مجموعه قوهقضاییه، بهزیستی، وزارت دادگستری و اداره کل بهزیستی استان تهران صورت گرفت، طرح شوق زندگی اجرایی شد. این مدل بسیار روشن، امیدبخش و امیدآفرین است. بنابرنظر «نصیری»، طرح شوق زندگی فرزندانی را که سرپرست موثر ندارند یا فاقد سرپرست هستند یا سرپرست مجهول دارند و... دربرمیگیرد.
افق طرح شوق زندگی نماندن هیچ بچهای در مراکز جمعی و شبانهروزی است
ستاد پذیرش و هماهنگی گروههای هدف، مرجع ورودی سازمان بهزیستی است. افرادی که از این کانال وارد میشوند با هر نوع عنوان، خدماتی را که شامل حال جامعه هدف بهزیستی استان تهران و بهزیستی کشور میشود، دریافت میکنند. به گفته مدیرکل بهزیستی استان تهران، تمام این موارد با دستور مقام قضایی است. درواقع دادسرای امور حسبی حکم میدهد از این به بعد سازمان بهزیستی، سرپرست و متولی این بچه است تا مشخصشدن وضعیتش: «دادسرای امور حسبی میگوید که سازمان بهزیستی این بچه پیش تو میماند یا فرزندخوانده میشود یا ... اما همه اینها به عهده مقام قضایی است و سازمان بهزیستی موضوع نگهداری، ساماندهی، آموزش و... فرد را بهعهده دارد.»
بنا به گفته «نصیری»، در مدیریت جدید بهزیستی تلاش بر این بوده که مدلی در نظر گرفته شود تا هیچ بچهای در سازمان و مراکز جمعی و شبانهروزی سازمان نباشد. بنابرنظر مدیرکل بهزیستی استان تهران، بچهها نیازمند آغوش هستند و این در حالی است که رویکرد اصلی سازمان بهزیستی حمایت از بچهها در هر لحظه است.
مسائل اقتصادی و هزینهها به هیچعنوان مدنظر نبوده است
یکی از ایراداتی که به طرح شوق زندگی شاید گرفته شود، آسیبهای روحی و روانی در صورت تعویض خانوادههاست. اگرچه مدیرکل بهزیستی استان تهران در پاسخ به این مسئله میگوید: «بچهها در سازمان از آغوش امن و مادرانه دور میشوند. مراکز سازمان بهزیستی، محیطی است که بچه محیط خانوادگی و حریم خصوصی را نمیتواند تجربه کند، اما در محیط خانواده بچه آغوش امن و مدل خانوادگی را تجربه میکند، حتی اگر این تجربه یک بازه زمانی کوتاهمدت باشد.» «نصیری» به «شهروند» میگوید: «ما دو موضوع را پیگیری میکنیم؛ یکی واگذاری فرزند به خانوادههای متقاضی فرزند و دیگری پیگیری وضعیت بچههایی که ممکن است وضعیتشان مشخص نباشد یا تعیین وضعیتشان زمانبر باشد و آن مدت را باید در مراکز سازمان بمانند.»
بنابرنظر مدیرکل بهزیستی استان تهران، ترجیح سازمان این است که در مورد دسته دوم تا مشخصشدن وضعیتشان در یک محیط خانوادگی باشند. «نصیری» اشاره میکند که در مراکز شبانهروزی در یک شیفت بچه با یک مددکار سروکار دارد و در شیفتهای بعدی مددکاران دیگر هستند، بنابراین بچه گرمای وجود و بوی تن مادرانگی را از دست میدهد. در مدل خانوادگی کودک تمام مدت یک مادر را تجربه میکند و بیشک این مسئله در سلامت جسم و روان و انشاءالله در آینده بچه هم تاثیرگذار خواهد بود.
یکی از شائبههایی که شاید به وجود بیاید این است که طرح شوق زندگی در راستای کاستن از هزینههای سازمان بهزیستی است، البته مدیرکل بهزیستی استان تهران تاکید دارد که به هیچعنوان چنین نیست: «در این مدل، مسائل اقتصادی و هزینهها به هیچعنوان مدنظر نبوده است.»
نظارت و حمایت بهزیستی همیشگی است
چه گروه سنی در طرح شوق زندگی مدنظر هستند؟ تمام بچههایی که به هر دلیلی وارد سازمان بهزیستی شدهاند، از نوزاد تا بچههای زیر 18سال. مدیرکل بهزیستی استان تهران بعد از پاسخ به این سوال به «شهروند» میگوید: «دو گروه بچه داریم؛ گروهی که مشخصا میدانیم سرپرست ندارند و رهاشده هستند و با بررسیهای اولیه کیس فرزندخواندگی میشوند. گروه دوم نیز بچههایی هستند که به تشخیص مقام قضایی و به دلیل سلب صلاحیت از والدینشان از خانواده زیستیشان دور شدهاند.»
به گفته «نصیری»، طبق تعاملاتی که صورتگرفته سعی بر این است تا بچهای در مراکز بهزیستی نگهداری نشود.
بنابرنظر مدیرکل بهزیستی استان تهران، خانوادههایی نیز متقاضی بچههایی هستند که نیازمند درماناند. این خانوادهها با فرآیندهای مددکاری، مشارکتهای مردمی و پیگیریهای سازمان درمان، این کودکان را عهدهدار میشوند. به گفته «نصیری»، این خانوادهها همپای بهزیستی میشوند برای نگهداری و درمان این کودکان، اگرچه این احتمال وجود دارد که همین خانوادهها متقاضی فرزندخواندگی هم شوند، چه فرزندخواندگی بچه بیمار یا یک فرزند دیگر. برخی خانوادهها هم متقاضی خانواده میزبان هستند، بنابراین ما به آنها اجازه میدهیم با حمایت و نظارت بهزیستی و سیستم قضایی در این اقدام خیرخواهانه مشارکت کنند.
به دنبال تامین یک آغوش امن برای کودکان هستیم
در مراکز شبانهروزی بچهها از همان ابتدا وارد فضایی میشوند که سلب صلاحیت از خانواده شده و هر شیفت با یک مددکار یا مادریار سروکار دارند، چنین فضایی بیشک میتواند حس خوبی به بچه ندهد، این در حالی است که ما در طرح شوق زندگی به دنبال تامین یک آغوش امن برای کودکان هستیم. مدیرکل بهزیستی استان تهران با اشاره به این مسئله ادامه میدهد: «کودکانی که کمی بزرگتر هستند در طرح شوق زندگی میتوانند حریم خصوصی را تجربه کنند، اتفاقی که در مراکز بهزیستی نمیافتد. مراکز شبانهروزی با تمام امکاناتی که سازمان بهزیستی، مددکاران و مادریارها مهیا میکنند، نمیتوانند مدل خانوادگی را تامین کنند. این در حالی است که رویکرد آیینی و شرعی ما بر خانواده تاکید دارد.»
دادیار، نماینده دادسرا، گروههای مددکاری و میز مراکز مردمنهاد دور هم گرد آمدهاند
به گفته مدیرکل بهزیستی استان تهران، خانواده متقاضی فرزندخواندگی باید فرآیندی را طی کند. این خانوادهها باید درخواست بدهند تا تشکیل پرونده شود. بعد از تشکیل پرونده، آنالیزها و پارامترهایی که کارشناسان و ضوابط قانونی و قانونگذار مشخص کردهاند، انجام میشود. ارجاعات مختلفی صورت میگیرد تا صلاحیت خانواده تامین شود. بنابرنظر «نصیری»، هر خانواده و هر فرزندی فرآیندی را باید در مجموعه آموزش، مشاوره و پزشکیقانونی و دادسرای امور حسبی طی کند. درواقع خانوادهها و کودکان در فضاهایی حاضر میشدند که به لحاظ ذهنی برایشان مناسب نبود، به عنوان نمونه خانواده و کودک بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشند یا تعرضی به آنها شده باشد، مجبور بودند برای طی فرآیند در پزشکیقانونی حضور پیدا کنند، برای همین ما یک فضای امن و سالم را با توجه به فرآیند فرزندخواندگی مهیا کردیم.
به گفته مدیرکل بهزیستی استان تهران، در مجموعه شوق زندگی، دادیار، نماینده دادسرا، گروههای مددکاری و میز مراکز مردمنهادی که خاصه در حوزه اطفال فعالیت میکنند، در یک مجموعه دور هم جمع شدهاند. این مجموعه کار را بیشک سرعت میبخشد، در حالی که دیگر نیاز نیست کودکان در فضاهای مختلف همچون پزشکیقانونی حضور پیدا کنند. بنابرنظر «نصیری»، قبل از این طرح متوسط نگهداری بچهها تقریبا 261 روز بوده، در حالی که اکنون این مدت به 60 روز رسیده، هرچند تمام افق ما این است که همه این پروسه را برسانیم به زیر یک ماه.
شکر خدا یکی از شیرخوارگاهها خالی شده است
مجموعه طرح شوق زندگی در شیرخوارگاه آمنه برپاست و خدا را شکر تا امروز اتفاقات مثبتی را رقم زده است. مدیرکل بهزیستی استان تهران با تاکید بر این مسئله به «شهروند» میگوید: «بعد از تایید و شناسایی، خانوادهها آموزش میبینند تا در مواجهه با این کودکان چه چیزهایی را رعایت کنند. درواقع سازمان بهزیستی در آموزش به این خانوادهها در مورد مسائل مختلف به آنها آگاهی میدهد. البته در بلندمدت این خانوادهها میتوانند از مددکاران کمک بگیرند و حمایتهای بهزیستی را هم داشته باشند.»
آیا موازین شرعی و قانونی در این پروسه لحاظ میشود؟ «نصیری» در پاسخ به این سوال میگوید: «صد البته. فرآیند واگذاری فرزند به خانواده در قانون جمهوری اسلامی ایران کاملا دیده شده است. ما در این طرح سعی کردهایم با تشکیل مجموعه طرح شوق زندگی بروکراسی فرآیند را بکاهیم. مدیرکل بهزیستی استان تهران در پاسخ به این سوال که طرح شوق زندگی آیا پیشقدمی است برای بالابردن آمار فرزندخواندگی، میگوید: «رویکرد این نیست. ما تمام تلاشمان این است که بچهها مدل خانواده را تجربه کنند. با همین فرآیند خدا را شکر یکی از شیرخوارگاهها خالی شده است. اگرچه جامعه، مردم، شریعت و آموزهای دینیمان این فرصت را فراهم آوردهاند و ما هم از این فرصت بهره میبریم.»
از ابتدا تا انتهای راه حامی و ناظریم
به گفته مدیرکل بهزیستی استان تهران، آمار دقیقی از اینکه بیشترین خانوادههای متقاضی از چه گروهی بودند، در دسترس نیست. هرچند به گفته «نصیری»، طبق قانون هر کسی که بتواند تقاضای فرزندخواندگی دهد، میتواند در این طرح مشارکت کند: «قانونگذار مشخص کرده چه خانوادههایی صلاحیت دارند. البته شرایط واگذاری فرزند با نظر تیم کارشناسی و خاصه تیم مددکاری انجام میشود، هرچند پرونده متقاضیان در اختیار مقام قضایی قرار میگیرد و بعد از تایید، فرآیندها قدمبهقدم پیش میرود.»
بنابرنظر مدیرکل بهزیستی استان تهران، از واگذاری و تا انتها سازمان بهزیستی نظارت را اعمال میکند: «در طرح شوق زندگی هنوز خانوادهای نبوده که فرزند را به سازمان بهزیستی برگرداند.» به گفته «نصیری»، در طرح شوق زندگی با وجود نهادهای مردمنهاد حامی اطفال، ظرفیتهایی ایجادشده تا حمایتها و نظارتها صورت بگیرد. تیمهای مددکاری و روانشناسی هم خدمات ثانویه به خانوادهها ارائه میدهند: «هر مسئله و مشکلی که برای خانوادهها به وجود بیاید، سازمان بهزیستی حمایتهای موردنیاز را خواهد داشت تا کودک بتواند در فضای خانواده باقی بماند. ما تمامقد در حمایت از کودکان ایستادهایم.»
طرحهای حمایتی کودکان در بسیاری جوامع تجربه شده است
طرح واگذاری کودکان سازمانهای حمایتگر به خانوادهها از سالها پیش در بسیاری از جوامع تجربه شده است. به گفته یکی از روانشناسان کودک به «شهروند»، چنین طرحهایی بیشک مفید خواهد بود، چراکه به کودکان آغوش گرم خانواده را هدیه میدهد. هرچند بنابرنظر «رضوان موسوی»، یکی از نکات مهمی که باید مدنظر قرار بگیرد، دلبستگی است: «این کودکان اغلب دچار دلبستگی ناایمن هستند، در چنین واگذاریهایی کودک دلبستگی ایمن موقت را تجربه میکند، اما اگر به هر دلیلی از آن خانواده جدا شود، دلبستگی ناایمن در او زیاد میشود و این سوال برایش مطرح است که چرا دوستداشتنی نبودم.»
به گفته «موسوی»، یکی دیگر از آسیبها متوجه خانواده میزبان است، به خصوص اگر فرزند زیستی داشته باشند: «در مواردی که خانواده فرزند زیستی ندارد، بزرگترها وابستگی عاطفی پیدا میکنند، اما این مسئله در میان خانوادههایی با فرزند زیستی افزونتر است، چون به هر دلیلی که کودک مهمان از خانواده جدا شود، فرزندان زیستی جدایی به اندازه سوگ را تجربه میکنند، چون از نظر آنها یکی از اعضای خانواده را از دست دادهاند، زیرا کودکان ذهن انتزاعی ندارند.»
آسیبها و خطرات را به اندازه واقعی بیان کنیم
به گفته «رضوان موسوی»، هر آموزشی با هر سطح بیشک تاثیرگذار خواهد بود. هرچند این روانشناس کودک میگوید: «اگر سطح آموزشها در همان سطح آموزش فرزندخواندگی باشد، باید بگویم کاربردی نیست، چون با دو یا سه کتاب میشود همان اطلاعات را به دست آورد. در چنین طرحهایی باید آسیبها و خطرات نه بزرگنمایی شوند، نه کوچکانگاری، باید آسیبها و خطرات به اندازه واقعیشان بیان شوند تا از آسیبهای احتمالی بعدی کاسته شود. بسیاری از این مشارکتها میتواند مبنای احساسی داشته باشد و خانواده وقتی در موقعیت واقعی قرار گرفته با مسائلی روبهرو شود که آمادگی ندارد، بنابراین بهتر است این انتخابها آگاهانه باشد و در چنین شرایطی بیشک نتایج مثبت بسیاری خواهد داشت.»
آموزش خانوادهها اهمیت دارد
طرح واگذاری فرزند در دنیا تجربه شده، هرچند نتایج قطعی و روشنی از آن در دست نیست. اگرچه به شکل قطعی هم نمیتوان گفت این مسئله منفی یا مثبت است، با این وجود جزو طرحهایی است که اجراییشدنش الزامی است. به گفته یکی از پژوهشگران حوزه کودک به «شهروند»، در این طرح ما دو پارامتر را داریم؛ یکی خانواده میزبان و شرایط و اطرافیانش و دیگری خود کودک و مسائل ژنتیکی و تربیتیاش. با کنار هم قرار گرفتن این دو پارمتر احتمالات متنوعی قابل تصور است. بنابرنظر «سجاد نوروزیان»، علیرغم مشخصنبودن نتایج مشخص، چنین طرحهایی باید اجرایی شوند، چون در این میان اتفاقات خوبی برای برخی از کودکان میافتد. «نوروزیان» با طرح این سوال که چطور آسیبهای این طرح در دنیا کنترل میشود؟ ادامه میدهد: «آموزش خانوادهها اهمیت دارد. بعد از بررسیهای میدانی و سنجش خانواده با فاکتورهای مختلف، این خانوادهها نیازمند آموزش هستند، چون نمیشود با آزمون و خطا حرکت کرد.»
حمایتهای معنوی ضروری است
به گفته این پژوهشگر حوزه کودک، در دنیا آموزشها جدی و قطعی است، نه بهصورت پرکردن ساعت و... در این آموزشها چالشها مطرح و راهکارها هم ارائه میشود، در واقع این آموزشها با کارگاهها، مدرسین و سرفصلهای درست اگر ارائه شوند، بیشک آسیبها را کنترل خواهند کرد.
به گفته «سجاد نوروزیان»، این خانواده برخلاف فرزند زیستیشان این تصور را دارند که راه برگشتی برایشان هست، برای همین خودسازگاریشان کم میشود. بنابرنظر این پژوهشگر حوزه کودک، در چنین مواردی مسائل تربیتی و ژنتیکی هم تاثیرگذار و جزو مسائل جنبی این پروسه است. به گفته «نوروزیان»، حمایتهای معنوی در این پروسه ضروری است، بهخصوص در مسیر ابتدایی تعاملات.