رنج بازار سرمایه از بی برنامگی


گروه اقتصاد کلان: بازار بورس و سرمایه با دو رویکرد از سوی دولتمردان مواجه بوده است که یکی از آن ها، تشویق و ترویج حضور بی ضابطه مردم در بازار سهام در مرداد ماه سال 1399 در دولت روحانی است که با شروع سقوط بزرگ شاخص ها در بازار سهام و ... همراه بود که باعث از دست رفتن سرمایه های کلان در کشور شد و رویکرد دوم نیز که از آن تحت عنوان «بی سیاستی و بی برنامگی» یاد می شود که با رهاشدگی مردم بی اعتماد به این بازار، باعث عدم حضور سرمایه داران خرد و کلان در بورس و هدایت آن به سمتِ بازارهای غیرمولد مانند سکه، طلا، ارز و ... شده است، در حالی که به گفته کارشناسان بازار سرمایه یکی از بازارهای مولدی به شمار می آید که در صورت همراه شدن با سیاست های مناسب دولت، علاوه بر فراهم شدن یک محل مناسب برای سرمایه گذاری، بستر مناسبی برای رونق تولید و هدایت نقدینگی ها در کشور را نیز مهیا می شود. اما باوجود وعده دولت برای بهبود این بازار و از بین رفتن بی اعتمادی مردم به آن، همچنان بخش‌های اجرایی و نظارتی بازار دچار بی‌نظمی و اخلال هستند و ضربات جبران ناپذیری بر ساختارهای ذهنی و واقعی بازار سرمایه وارد می شود، خسارت‌هایی که با شروع ریزش بازارها و عدم توانایی مدیران در مدیریت بحران شکل گرفته، و با عمیق تر شدن آن به سایر ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران نیز آسیب می رساند.

زمان پاسخگویی به وعده های بورسی
سعید درخشانی در این بار ه به «تجارت»، گفت: با سیاست های اِعمال شده از سوی دولت چه در سال های گذشته در دولت قبل و چه زمانِ حال، باعث کاهش اعتماد عمومی به این بازار شده است و با وجود گذشت سه سال آزمون و خطا، دیگر زمان پاسخگویی به وعده های دولت در شروع به کار خود مبنی بر بازگرداندن رونق به بورس رسیده است و حداقل اقدامی که می توان در این زمینه انجام داد این است که سیاست و برنامه ریزی های صورت گرفته تاکنون که نتیجه ای کاملاً عکس داشته است را ادامه نداد، چرا که عملکرد نامطلوب صورت گرفته در این زمینه باعث از بین شرکت های حاضر در این بازار به ویژه شرکت های فولادی و پتروشیمی شده و از این رو بی نتیجه بودن اقدامات صورت گرفته هم برای خود دولت و هم فعالان در این بازار کاملاً مشهود است و نیاز به بازبینی و اتخاذ روشهایی در تعامل با کارشناسان خبره در این زمینه کاملاً احساس می شود.
ضرورت حفظ مزیت سرمایه گذاری در بورس
او افزود: حذف مزیت های سرمایه گذاری در ایران در حوزه های مختلف از جمله بورس، از پیامدهای اتخاذ سیاست های اشتباه در این زمینه است و نابسامانی ها موجود موید این مطلب است و در این راستا می توان گفت؛ چنانچه وضعیت شاخص کل بورس را در این بازه ۱۰ ساله بدون احتساب رشد تولید شرکت‌ها و تنها بر مبنای رشد قیمت دلار و بازدهی نقدی بررسی کنیم، شاخص کل واقعی و محاسباتی تقریبا در یک سطح قرار دارند. این در حالی است که بیش از ۵۰ درصد از ارزش کل بازار سرمایه ایران در ۱۰ سال اخیر شاهد رشد حدود ۳۰ درصدی تولید بوده و از این رو شاخص کل در حال حاضر باید ۳۰ درصد بالاتر می‌ایستاد، اما از این مقدار فاصله زیادی داریم و این رکورد ناخوشایندی محسوب می شود که از نظراقتصادی قابل ارزیابی است.

احتمال تحقق درآمدها از محل شرکت های دولتی



این کارشناس درباره احتمال تحقق درآمدها از طریق شرکت های دولتی گفت: دولت برای تامین منابع خود و دریافت نقدینگی ها نباید و بهتر است بگوییم که نمی تواند روی شرکت های دولتی حسابی باز کند، چرا که با افزایش نرخ گاز و دیگر حامل های انرژی، افزایش نرخ بهره مالکانه و .... حتی بیشتر از استانداردهای بین المللی باعث نزولی شدن سود و رشد اقتصادی شرکت هایی می شوند که سهامدار صندوق های بازنشستگی و ... هستند و در نتیجه پیامد بد و کاهش درآمد این صندوق ها در پایان متوجه خودِ دولت می شود که حتماً با چالش های مضاعف در این زمینه روبرو خواهد شد و از سوی دیگر جبران ضربه وارد شده به این بازار نیز مستلزم هزینه کردن بیشتر و تلاش برای بازگرداندن اعتماد عمومی است که زمان و پول بیشتری را مطالبه می کند.
الزام بازگشت اعتماد عموم با بازار به بورس
سعیدی با تاکید بر عملکرد نامطلوب دولت در حوزه اقتصاد، تولید و بازار سرمایه در باره راهکار مناسب برای حل این چالش ها گفت: به نظر می رسد دولت همانگونه که با شدت در دوره قبلی به این بازار ورود کرد و نتایج نامطلوب آن را مشاهده کرد، هم اکنون تصمیم دارد با بی توجهی و رهاکردن کامل آن، نجات آن را به خود این بازار واگذار کند که البته پیش از این نتایج چنین سیاست نامناسبی را در برخی از کشورها چون آمریکا مشاهده کرده ایم که به نتایج بدتری منتهی شد، بنابراین به نظر می رسد تزریق سرمایه به این بازار و تلاش برای بازگرداندن اعتماد عموم به این بازار تنها گزینه های پیش رو باشد که می توان با اتکاء به آنها امید به بهبود بازار را داشت.

امید به رونق بازار در سال 1403
اما داوود حسنی کارشناس بازار سرمایه با بیان این‌که بازار در سال ۱۴۰۲ شروع امیدوار کننده‌ای داشت، گفت: متأسفانه پایان بورس در سال ۱۴۰۲ تلخ بود، مهمترین دلیل صعود بورس تا ۱۷ اردیبهشت عقب نشینی بانک مرکزی از تثبیت نرخ ارز نیما در قیمت ۲۸،۵۰۰ تومان بود که باعث هجوم نقدینگی به بازار سرمایه شد و تا ۱۷ اردیبهشت که نامه نرخ خوراک پتروشیمی منتشر شد شاخص تا ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار واحد رشد کرد. او ادامه داد: ارزنده‌ترین بازار در اقتصاد ایران، بازار سرمایه است، از لحاظ دلاری، بورس ایران در کف قرار دارد و ارزش دلاری بورس به ۱۴۰ میلیارد دلار رسیده و از لحاظ نسبت پی بر‌ای نیز وضعیت بازار بسیار مناسب است. وی اضافه کرد: با توجه اختلاف ۵۰ درصدی نرخ دلار نیمایی بازار مبادله و قیمت دلار در بازار آزاد، یکی از ظرفیت‌های بالقوه بازار سرمایه برای رشد کاهش فاصله به سمت بازار آزاد است و هر زمان در سال ۱۴۰۳ می‌تواند اتفاق بیفتد، تهدید‌هایی نیز برای بازار سرمایه در سال ۱۴۰۳ وجود دارد که مهمترین تهدید افزایش نرخ بهره بدون ریسک به ۳۴ درصد است و ادامه سیاست انقباضی پولی توسط بانک مرکزی در سال ۱۴۰۳ نیز پیش بینی می‌شود مگر اینکه اتفاق خاصی افتاده و بانک مرکزی مجبور به تعدیل سیاست انقباضی باشد. حسنی در پایان گفت: تهدید بعدی برای بازار سرمایه در سال ۱۴۰۳ را پیش بینی ناپذیری اقتصاد کلان خوانده و افزود: این مورد می‌تواند به بورس در سال آینده ضربه بزند، اما در نگاه مقابل سیاست گذار هر زمان اراده کند می‌تواند با تغییر پارامتر‌های کلان اقتصاد بازار سرمایه را برای سرمایه گذاری جذاب کند، با در نظر گرفتن تمام موارد فوق، بازار سرمایه اکنون در کف خود قرار دارد و حداقل می‌تواند به اندازه تورم رشد داشته باشد و اگر دولت بخواهد می‌تواند رشد بسیار مطلوبی را در بورس ایجاد کند.