ايران ملك طلق راديكال‌ها نيست

وقتي آمارهاي مشاركت در آوردگاه‌هاي انتخاباتي اخير كاهش چشمگيري داشته، حتما ايرادهاي جدي در روند كلي تصميم‌سازي‌ها وجود دارد. در واقع مردم از اين طريق در حال ارسال پيامي به حاكميت هستند تا تغيير راهبرد را در دستور كار قرار بدهد. اگر اين پيام‌ها و اين مطالبات درك شده و پاسخي در خور به آن داده شود، امكان رشد و پيشرفت فراهم مي‌شود، اما اگر به اين پيام‌ها بي‌توجهي شده و ناديده انگاشته شوند، مردم هم راه خود را رفته و مطالبات خود را از طرق ديگري محقق مي‌كنند. بايد توجه داشت، افزايش مشاركت در انتخابات، تنها خواسته حاكميت نيست و مردم، اصلاح‌طلبان و اساسا هر فرد و جرياني كه نگران آينده كشور است، آرزوي افزايش مشاركت را دارد. اساسا حل مشكلات اقتصادي، ديپلماتيك، اجتماعي و... در گروي حضور و مشاركت مردم است. در شرايطي كه كشورهاي همسايه ايران مانند تركيه و حتي پاكستان مشاركت‌هاي بالاي 80 درصد و 70 درصد را ثبت كردند، ثبت مشاركت 30 تا 40 درصدي براي جمهوري اسلامي يك عقبگرد جدي و خطرناك است. متاسفانه يك طيف تندرو از جناح راست، تصور مي‌كنند كه كشور فقط ملك طلق راديكال‌ها است و مردم سهم و نقشي در آن ندارند. اما واقع آن است كه كشور متعلق به همه مردم باي تفكرات مختلف است و اين مردم هستند كه دورنماي كشور را تعيين مي‌كنند. در جريان آوردگاه‌هاي انتخاباتي اخير به خصوص در سال‌هاي 1400 و 1402 برخي تحركات از سوي طيف‌هاي تندرو صورت گرفت تا زمينه حضور و مشاركت مردم مسدود شود. وقتي اجازه داده نشود نمايندگان قانوني طيف‌هاي مختلف در انتخابات حضور پيدا كنند، ارسال نوعي پالس به مردم است كه حضور شما در انتخابات فاقد اهميت بنيادين است. بنابراين نخستين گام براي افزايش مشاركت در انتخابات رقابتي شدن انتخابات است. لازم است همان طور كه نامزدهاي حداكثري طيف‌هاي مختلف جناح راست در انتخابات حضور پيدا مي‌كنند، نامزدهاي مورد نظر اصلاح‌طلبان، ميانه‌روها و معتدلين هم امكان حضور در انتخابات را پيدا كنند. 
حتي دهه هشتادي‌ها بايد بتوانند نامزدي متناسب با مطالبات و خواسته‌هاي خود در انتخابات داشته باشند. اگر حاكميت راهبرد افزايش مشاركت در انتخابات را مدنظر قرار بدهد، بايد ملزومات آن را هم فراهم كند. شوراي نگهبان يكي از نهادهاي كليدي براي ايجاد شور و نشاط در انتخابات است. رخدادهاي تلخ سال 1401 پس از فوت مهسا اميني زنگ‌هاي خطر را براي تصميم‌سازان و سياستگذاران به صدا درآورده است. لازم است متناسب با شرايط كشور، تغييراتي در راهبردها اتخاذ شود. سقوط بالگرد رييس‌جمهور و همراهان‌شان، در كنار همه تلخي‌ها و دشواري‌ها، اين فرصت را در اختيار سياستگذاران قرار داده كه زمينه شكل‌گيري تغييراتي را مطابق با خواسته‌هاي مردم فراهم كنند. امروز همه دلسوزان كشور از ضرورت آشتي ملي و ايجاد انسجام اجتماعي صحبت مي‌كنند. زمينه ايجاد انسجام از طريق انتخابات فراهم مي‌شود. امروز كشور در وضعيتي قرار دارد كه هم در عرصه داخلي و هم در حوزه‌هاي بيروني، نيازمند تدبير و راهبردهاي خلاقانه است. اين شرايط تازه با حضور رييس‌جمهوري حاصل مي‌شود كه راي اكثريت قاطع ايرانيان را همراه داشته باشد. اگر شكاف ميان مسوولان و مردم هرچه سريع‌تر پر نشود، امكان حل اين مشكلات وجود نخواهد داشت. تجربه خالص‌سازي‌ها و شكل‌دهي به حاكميت يكدست، تجربه موفقي نبوده و بايد هرچه زودتر زمينه تكثرگرايي، شايسته‌سالاري و تخصص‌گرايي فراهم شود. برخلاف تصور برخي افراد و جريانات مردم ايران تشنه مشاركت و نقش‌آفريني در سرنوشت خود هستند، اما مشاركتي را طلب مي‌كنند كه شفاف، قانوني و سالم باشد. چطور ممكن است نسل‌هايي كه قبلا حماسه دوم خرداد 76 را شكل داده‌اند، امروز حاضر به مشاركت در تعيين سرنوست خود نشوند؟ شك نكنيد مساله آن است كه طيف‌هاي تندرو زمينه كنشگري فعال را براي عمومي مردم مسدود كرده‌اند. اميدوارم از همه تجربه‌هاي قبلي در عرصه انتخابات 1403 استفاده شود تا نسل‌هاي مختلف ايراني زمينه حضور در انتخابات را داشته باشند.