شركت در انتخابات براي عبور از بيم‌ها

در آستانه برگزاري انتخابات زود هنگام چهاردهمين دوره رياست‌جمهوري تصويري متفاوت در پيش روي ما قرار گرفته است، تصويري برگرفته از بيم و اميد! در پي اتفاقات متفاوت سال‌هاي اخير به ويژه پس از انتخابات رياست‌جمهوري سال 1400 و وقوع مشكلات متعدد اقتصادي و سياسي و فرهنگي و اوج گرفتن مطالبات در حوزه زنان و بي پاسخي نسبت به آن برگزاري اين انتخابات به نظر متفاوت مي‌رسد. خصوصا اينكه در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان در سال‌هاي 1402 و1403 به دلايل متعدد ازجمله نبود كانديداهاي جريان‌هاي سياسي منتقد در شهر‌هاي بزرگ با استقبال محدودي روبه‌رو شديم. با اين وجود شايد اين انتخابات متفاوت باشد كه به نظر مي‌رسد از جنبه‌هاي گوناگون نيازمند بازخواني شرايط و تفاوت‌ها است. انتخاباتي كه به دليل فوت ريیس‌جمهور پيشين زود هنگام شكل گرفته و تقريبا همه بخش‌هاي سياسي و اجتماعي در آن به صورت مساوي در برابر فرصت‌ها قرار گرفته‌اند و اقدامات خاص از پيش تعيين شده نيز براي تبليغ و ترويج ديدگاه‌هاي جريان‌هاي سياسي حاكم صورت نگرفته است. از سوي ديگر به دليل شرايط خاص زود هنگامي و حضور نزديك به 80 نفر نامزد براي ثبت‌نام كه در نوع خود كم‌نظير در ايران و شايد بي‌نظير در جهان باشد، مويد اين حقيقت است كه توافق‌هاي احتمالي پيش از برگزاري انتخابات زمان‌بندي شده شكل نگرفته است؛ اين مهم در كنار پذيرفته شدن يك كانديدای اختصاصي از جريان سياسي اصلاح‌طلبي نيز قابل تامل است؛ امري كه در انتخابات قبلي وجود نداشت .  يادآور مي‌شود در انتخابات سال 1400 همه گزينه‌هاي اعلام شده انتخاباتي اين جريان سياسي ردصلاحيت شدند. از اين رو شايد از اين منظر انتخابات چهاردهمين دوره رياست‌جمهوري را باید به شكلي ديگر مورد توجه قرار داد. در عين حال شرايط كنوني انتخابات در پي اعتراضات سال 1401 و بي‌پاسخي دولت براي حل مشكلات به وجود آمده 
 در كنار تورم سرسام‌آور و رها شدن جامعه در تصميم‌گيري‌هاي آني جامعه شاهد بروز نوعي شكاف غيرمتعارف شده كه حل اين شكاف الزامي جدي براي حاكميت است. لذا بيم و اميدي بر اين انتخابات سايه افكنده كه نيازمند خوانشي ديگر است؛ نخست آنكه براي عبور از اين مرحله و جست‌وجوي راهي براي توسعه كشور ضروري است گام‌هاي استواري برداشته شود و اين مهم جز با همت مردم و خواست آنان امكان‌پذير نيست و دوم آنكه حل مشكلات زند‌گي روزمره مردمي كه مي‌خواهند زندگي كنند و زندگي كردن حق آنان است، نيازمند حضوري موثر براي انتخابي متفاوت است. انتخابي كه بتواند چراغ اميد را با نگاهي ديگر در ميان مردم روشن نگه دارد و امكان عبور از بحران هاي خود ساخته اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را فراهم گرداند.
 اين مهم به اين معنا نيست كه شرايط سخت و دشوار فشار ناشي از تحريم‌ها جدي گرفته نشود؛ اما بسياري از مشكلات موجود برگرفته از تصميم‌گيري‌ها و نگاه‌هاي غيركارشناسي است كه منجر به وقوع دشواري‌هاي غيرقابل انكار و طاقت‌فرسا براي جامعه شده است. لذا شايد بتوان با پر رونق كردن اميد و عزمي استوار فضاي تصميم‌گيري را تعادل بخشيد و امكان تعامل را گسترش داد. فضاي نسبتا مناسب‌تر براي مردمي كه مي‌خواهند زندگي كنند و زندگي را گوهري يگانه براي خود و فرزندان‌شان مي‌دانند.  لذا از آنجا كه تلاش براي تحقق خير عمومي در نگاه اميدوارانه همان جست‌وجوي راه از ميان سنگلاخ‌ها براي عبور به سوي روشني است، شايد شركت در انتخابات چهاردهمين دوره رياست‌جمهوري بتواند بخشي از اين تلاش باشد. اما اين مهم ميسر نمي‌شود اگر مردم در تلاطم بيم و اميد قرار بگيرند و كفه بيم‌ها سنگيني كند. لذا بايد در مسير تقويت اميدها گام‌هاي بلندي برداشت. به ديگر معنا از آنجا كه براي زندگي كردن بايد واقع‌گرا بود و زمين بازي و نقش مردمي را كه مي‌توانند تغيير ايجاد كنند را باور داشت. لذا ضروري است در ادبيات نخبگاني و سياسي توجه به آرزوها و خواسته‌هاي مردم امري مسلم تلقي شود تا راه براي تقويت اميد گشوده باشد. به عبارت ديگر اگر فرمان تغيير در دست مردم قرار بگيرد يقينا تحقق اميدها و خواست‌ها امكان‌پذير خواهد بود هر چند كه گستردگي دامنه سختي‌ها و دشواري‌ها انكارناپذير است.
اما كفه بيم را چگونه ارزيابي كنيم؟ به نظر مي‌رسد بي‌پاسخي جريان‌هاي فكري و سياسي و بي‌توجهي كارگزاران دولتي به خواسته‌هاي مردم و تلاش براي وانمودسازي مطلوبيت به‌رغم تمام دشواري‌ها از اصلي‌ترين مسائلي است كه فضاي بيم را ترسيم مي‌كند؛ در چنين فضايي باور به اينكه شايد انتخابات آينده رياست‌جمهوري بتواند تغييری ايجاد كند يا حتي تعديل‌گرا باشد در سايه قرار گرفته و علائم مشخص و واضح در آن كم پيداست. متاسفانه بيم آنچنان گسترده است كه فضاي اميد را تنگ كرده و به نوعي شرايط را صحنه‌پردازي كرده كه حداقل انتظارات را براي شنيدن و شنيده شدن مخدوش كرده است؛ اين بيم خود ساخته كه برگرفته از نوع گويش و رفتار دولت و ايجاد شكاف ناشنيدن و ناديدن خواست مردم است، آنچنان جدي است كه امكان تغيير را براي جامعه بزرگ ايراني در هاله‌اي از سكون و سكوت قرار داده و راه را براي اميد با ديده ترديد همراه كرده است. نمود عيني آن شايد در سال‌هاي اخير، بروز و ظهور نگرش خالص‌سازي و ميل به كاهش مشاركت از سوي اين رويكرد و بي‌توجهي به ضرروت مشاركت فراگير مردمي و ديگر مسائل باشد كه منجر به تاخيري جدي در جريان اميدافزايي اجتماعي شده است. اين رويكرد نوظهور كه برخلاف سياست‌هاي كلي نظام سياسي است همچنان در جهت طي مسير خود است؛ آن گونه كه منجر به دور شدن بسياري از نخبگان از صحنه اجتماعي ايران و كناره‌گيري آنان در بيان مساله‌ها و ارايه راهكارها و حاشيه نشيني آنان شده است. اين بيم‌ها آنچنان گسترده بوده كه حتي برخي جريان‌هاي سياسي -  اجتماعي را هم به سكوت و انتظار سوق داده است. به زبان ديگر اين بيم سرگردان آنچنان ريشه دوانده كه مهم‌ترين نهاد اثربخش براي تغيير را يعني صندوق راي را جدي نگرفته و با فاصله از آن به اميد بهبودي فرضي، نقش عامليتي مردمان را به حاشيه رانده است. اما از آنجا كه نكته اساسي درحيات انساني اميد است، به نظر مي‌رسد مي‌توان اين بيم سرگردان را به حاشيه راند چرا كه مردم خسته از دشواري‌هاي و نگراني‌ها به دنبال گشايش هستند و بيم‌ها هر چند در برخي موارد از صحت بر خوردار باشند اما پاسخگوي نياز مردم به حركت براي زندگي نيستند. در نهايت به‌رغم همه بايدها و نبايدهاي بيم‌افزا آرزو داريم، جامعه به سوي اميد حركت كند و از مفعوليت مردمان كه يك رويكردي نگران كننده براي جامعه است دور شود و با بازنده‌سازي نقش عامليت مردم صندوق راي را به عنوان يگانه راهكار براي عبور از ناكامي‌ها و دشواري‌ها و تحقق تغييرات بدون خشونت حمايت كند. صندوق راي عينيت تحقق عامليت مردمي است كه زندگي كردن براي آنها اولويت جدي است و از خشونت پرهيز دارند و دنبال بهبود بر اساس اثر گذاري بر گزينه‌هايي هستند كه حداقل مي‌توانند راه را براي عبور از دشواري‌ها فراهم كنند هر چند نتوانند همه مسائل را حل كنند.
براي حضور موثر در 8 تير آماده شويم.