آخرین فرصت پاکسازی ستاد‌ها 

وای بر اطرافیان لجن‌پراکن دو نامزد! یکی نامزد رقیب و میلیون‌ها رأی‌دهنده به او را «طالبان» می‌نامد و یکی، رقیب دیگر و همان اندازه رأی‌دهنده به او را ملحد! با آنکه رهبر معظم فرمودند «بعضی‌ها رقیب انتخاباتی خودشان را شیطان اکبر به حساب می‌آورند! شیطان اکبر امریکاست، شیطان اکبر صهیونیسم است».
مگر وزیرشدن یا مدیرکل‌شدن یا به نوایی رسیدن، ارزشش را دارد؟! این مرگ معنویت است که هزاران پیام لجن در شبکه‌ها می‌پیچد و یک حرف حساب شنیده نمی‌شود، و مسبب آن هرکس هست، عامل اصلی کاهش مشارکت‌هاست. کاهش نرخ مشارکت، چندعاملی است، اما در این مقطع این لجن‌پراکنی‌ها را باید عامل اصلی فرض کرد. دو گروه لجن‌پراکن علی‌الظاهر هیچ نسبت روشنی هم با نامزد‌ها ندارند و خودشان را به نامزد‌ها چسبانده‌اند. دعوای خودشان را می‌کنند، زیر پرچم آن دو نامزد! دقیقاً مقابل یکدیگرند و فرصتی به دست آورده‌اند برای گشودن عقده‌های خود، و حالا در ظاهر، نزدیک‌ترین افراد به دو نامزد شده‌اند! پس بهترین فرصت برای افزایش مشارکت و تطهیر از این اطرافیان نابکار، همین حالاست. یقیناً نامزدی پیروز می‌شود که توانسته مشارکت را افزایش دهد و شاید اغراق نباشد که بگوییم کسی مشارکت را بالا می‌برد و پیروز می‌شود که بهتر و زودتر از دیگری تکلیفش را با ستاد و اطرافیانش روشن کند. این انتخابات تا اینجای کار نشان داده «پیروز قاطع» ندارد، اما نامزد پیروز از همین‌حالا نیاز به «قاطعیت» دارد. 
توصیه دیگر آن است که خود نامزد‌ها نیز از رقیب‌هراسی و حتی اتهام شیک به رقیب خودداری و باور کنند که مردم دست‌کم در یک دهه اخیر به این رفتار‌ها واکنش معکوس نشان داده‌اند. اینکه آقای پزشکیان در شعار خود می‌گوید «من دروغ نمی‌گویم»، مفهوم مخالف آن که خیلی شیک بیان شده، این است که «رقیب من دروغ می‌گوید»، البته شاید منظور ایشان برخی نامزد‌ها بودند که کنار رفتند، اما به هر حال اگر به ایشان بگوییم به همان نهج‌البلاغه‌ای که می‌خوانید قسم بخورید بیانیه‌ای که درباره توهین و تهدید فرزندتان به یک اقلیت صادر کردید و آن را به هک گوشی او ربط دادید، دروغ نبود، بعید است که چنین قسمی بخورند! پس بهتر است استادی اخلاق را به دیگران واگذارید که در این فقره، فراوان مدعی وجود دارد. 
بهترین کار در این روز‌ها پاکسازی ستادهاست. اینکه چند تندرو بی‌اخلاق در این ستاد باشند و در ستاد دیگر، همه مشغول بردن آبروی یکدیگر باشند، ضد مشارکت است. آقای پزشکیان همان روز اول در پاسخ به این پرسش که «چرا امثال ظریف و آذری‌جهرمی را دور خود جمع کرده‌ای تا دروغ و توهم و پرخاشگری را پیشه کنند»، گفت: «در ستاد من باز است، چون می‌خواهم رأی جمع کنم، این‌ها خودشان می‌آیند»! بهتر است آقای پزشکیان از اعضای سیاسی ستاد خود سؤال کند که این نگرش به کدام مکتب بدنام سیاسی تاریخ منتسب است که «برای رسیدن به قدرت و رأی‌آوردن به هر وسیله‌ای بتوان  چنگ زد.»


از طرفی نامزد‌ها نباید نسبت به ادعا‌های گذشته خود سکوت کنند. دست‌کم در مناظره‌ها باید تکلیف آن ادعا‌ها روشن شود. آقای جلیلی را متهم به انسداد سیاسی یا تمرکزگرایی یا پرفکشنیزم در کار‌ها می‌کنند. این‌ها باید تا قبل از چهارشنبه پاسخ داده شود. بدون پاسخ‌ماندن  این‌ها یعنی کاهش مشارکت. آقای پزشکیان نیز بهتر است تبیین کند که وقتی قبلاً در مقام یک نماینده مجلس، قیمت مناسب بنزین را ۲۵ هزارتومان دانسته است، چرا حالا می‌گوید برنامه‌ای برای گرانی بنزین ندارد. کدام حرف درست است و کدام دروغ؟ همچنین دلیل تفاوت نگاهش به حجاب و هر دو بر اساس دین اسلام، باید روشن شود که کدامش اسلامی بوده و چرا این تفاوت به وجود آمد. ایشان قبلاً در مصاحبه‌ای گفته بود: «اول انقلاب، مسئول پاکسازی بودیم. هنوز بحث حجاب نشده بود. ولی ما حجاب را در بیمارستان‌ها و دانشگاه‌ها اجباری کردیم. با دادگاه انقلاب هماهنگ کردیم، بخشنامه کردیم ... تازه دو ماه بعد دولت اعلام کرد که این اتفاقات باید بیفتد.» و حالا می‌گوید «در هیچ جای دین مجوزی برای برخورد به خاطر پوشش وجود ندارد» و یکی از شعارهایش جمع‌کردن گشت‌های حجاب است و اعضای ستاد ایشان هم روی حجاب متمرکز شده‌اند. ایشان باید در همین فرصت محدود برای مردم تبیین کند که آن بخشنامه برای اجباری کردن، «برخورد» بوده یا از الطاف ایشان در بیمارستان‌ها بوده است؟ آیا این تغییر نظر ایشان فقط برای «رأی‌جمع‌کردن» است یا یک چیز دیگر؟ آقای جلیلی نیز باید تریبون برخی افراد ستاد خود را خاموش کند. این‌ها ضد مشارکت حرف می‌زنند. 
ذهن مردم را روشن کنید. گذشته‌ها را گردن بگیرید. ستاد‌های خود را پاکسازی و دل‌ها و نیت‌های خود را صادق کنید. موفقیت هرکدام از شما دو نفر در این پاکسازی‌ها است.