سرنوشت شوم راست افراطی در فرانسه
عبدالرضا فرجیراد
کارشناس مسائل اروپا
تغییرات ژئوپلیتیکی که در دنیا و به ویژه اروپا رخ داد و در ادامه آن در خاورمیانه هم شاهد وقوع آن هستیم به انضمام بحران مهاجران در اروپا و خصوصاً در فرانسه، نشان از آن داشته و دارد که مردم این کشور حس میکنند سیاستهای غلطی از سوی دولت فرانسه اتخاذ شده است..شهروندان این کشور معتقدند راهبرد الیزه خصوصاً در قبال روسیه یک دستورکار غلط به حساب میآید و منتقد آن هستند. در این راستا باید توجه شود که افزایش قیمت انرژی و مشکلات جاری در فرانسه و قاره اروپا باعث شده که انتقادهای نسل جوان به شدت افزایش پیدا کند. این در حالیست که مساله ملیت از سوی همین نسل مطرح شده و اروپاییها از آن به عنوان چالش جدید نام میبرند. وضعیت و شرایط کنونی بر این اساس است که ۴۰ سال، حزب اجتماع ملی به رهبری مارین لوپن که در گذشته با نام جبهه ملی فعالیت میکرد در فرانسه به دنبال آن است که بتواند قدرت را به صورت تمام و کمال در دست بگیرد و حتی پس از برگزاری دور اول انتخابات پارلمانی این کشور بسیاری معتقدند که احتمال دارد نخست وزیر آتی فرانسه از جریان حزب اجتماع ملی انتخاب شود. اینکه میگوییم مساله ملیت در شرایط کنونی در فرانسه برجسته شده، به این دلیل است که نسل فعلی در اروپا اساساً به موضوع مهاجران و خارجیها توجه ندارند و تعصب در پرچم و خاک خود را به صورت علنی دنبال میکنند و حالا بحث خروج فرانسه از جمع کشورهای عضو اتحادیه اروپا را پیش کشیدند. به یاد داریم که این اقدام را چندی پیش انگلیس در قالب برگزیت و در دوران نخستوزیری بوریس جانسون عملیاتی کرد که انتقادهای زیادی به این مساله از حیث داخلی و خارجی وارد شد. این تفکر در ایتالیا هم به نوعی در حال تکثیر است و مابقی کشورهای اروپایی و حتی در شرق این قاره هم با همین تهدید روبهرو هستند. آنچه در شرایط کنونی رخ داده به نوعی نشان از پیشتازی مارین لوپن دارد اما باید متوجه بود که دور دوم انتخابات هم قرار است چندی دیگر برگزار شود و باید منتظر خروجی آن باشیم. تجربه نشان داده که هر وقت راست افراطی در اروپا قدرت گرفته، مابقی جریانهای مخالف آنها با یکدیگر ائتلاف میکنند که در این شرایط هم به نظرم در دور دوم چنین اتفاقی رخ خواهد داد و حزب اجتماع ملی را به حاشیه خواهند راند. باید متوجه بود که در اروپا یک موج راستگرایی را شاهد هستیم اما مساله آنجاست که در داخل جریان راستگراهای افراطی هم اختلافات زیادی وجود دارد و ما با یک جریان یک دست در سراسر اروپا روبهرو نیستیم. این مسائل نشان میدهد که اوضاع و احوال در قاره سبز صرفاً به نفع راستگراهای افراطی نیست و بر همین اساس آنها را در فرانسه و اروپا باید یک موج جدید قلمداد کنیم که رسانههای غرب هم بیش از حد به آن دامن میزنند و آن را برجسته میکنند.