‌ زیباکلام ظاهراً به اشتباه خودش پی برد

جوان آنلاین: صادق زیباکلام، کنشگر سیاسی اصلاح‌طلب اذعان کرده که تصور او در مورد اینکه همه مشکلات در ایران با دموکراسی حل می‌شود، اشتباه بوده است. 
صادق زیباکلام طی یادداشتی در روزنامه شرق از آگاهی جدید خود نسبت به یکی از مشکلات کشور نوشته که حاصل حضور او در زندان اوین است. زیباکلام از ۲۳ اردیبهشت سال جاری برای اجرای حکم حبس خود راهی زندان اوین شد. دلیل حکم حبس او محکومیت در دو موضوع «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «نشر مطالب خلاف واقع» است که پیش از این پرونده‌های آن رسیدگی شده بود. 
او حالا که مدتی را در اوین به سر برده و توانسته حرف‌های محکومان مالی را از نزدیک بشنود، دریافته که تاکنون درباره کلید حل مشکلات کشور اشتباه می‌کرده است: «تا قبل از رفتن به اوین، من تصور می‌کردم مشکلات مملکت همان‌گونه که بار‌ها گفته بودم خلاصه می‌شد درضعف دموکراسی: فقدان انتخابات آزاد، محدود نبودن قدرت و اختیارات ارکان قدرت به قانون و پاسخگو نبودنشان، اقتصاد فاسد و ناکارآمد دولتی و این دست مسائل. اما آشنایی‌ام در اوین با شماری از زندانیان مالی سبب شد تا متوجه شوم که کشور با مصیبت عظیم دیگری روبه‌روست.»
و بعد به مشکل «تعداد زندانیان مالی» اشاره کرده که بسیار بالاست و سپس مشکل بعدی که «نحوه دادرسی و به زندان افتادن آنهاست.» او از قول محکومان و متهمان مالی نوشته که قضات آن‌قدر سرشان شلوغ است که فرصت گوش دادن به توضیحات ما را ندارند. 


صرف نظر از مشکلی که زیباکلام نوشته و مشکل کمی هم نیست، ولی جای بررسی آن این مجال نیست، دو نکته در خصوص نوشته او جالب توجه است:
اول آنکه زیباکلام نیز همچون اغلب روشنفکران ایرانی بی‌اطلاع از مشکلات کف جامعه ایران و توده‌های مردم است. بنابراین، همیشه مطالب سیاسی می‌نویسد و برای همه قفل‌های کشور یک تک کلید دارد که دموکراسی ادعایی اصلاح‌طلبان است. حالا که توفیق اجباری یافته که تنها با بخش کوچکی از مردم کف جامعه گفتگو کند، متوجه شده که آن سیاسی بازی‌ها همیشه هم راه حل نیست! وگرنه می‌توانست برای آن‌ها هم ایده‌های سیاسی بگوید تا چشم در چشمش بدوزند و بگویند چقدر از اصل واقعیت جامعه دور افتاده است. زندان توفیقی اجباری بوده تا روشنفکری که مردم واقعی جامعه را نمی‌دیده، با بخش اندکی از آن‌ها آشنا شود. کاش این جریان فکری همین اتفاق را سرلوحه قرار دهد و دنبال شنیدن صدای مردم واقعی این جامعه برود. 
دوم آنکه زیباکلام هنوز هم یک طرفه به قاضی می‌رود. هنوز هم نمی‌داند که برای قضاوت درست باید پای حرف قضات هم بنشیند، پای حرف شاکیان این محکومان هم بنشیند و بعد ژست قاضی بگیرد و این طور یقینی حکم بدهد. نه فقط این محکومان که قضات و شاکیان هم بخشی از مردم واقعی جامعه ما هستند. گویی مدعیان روشنفکری در جامعه ایران هیچ گاه نمی‌خواهند از موضع بالای خود دست بردارند، حتی وقتی که اذعان به اشتباه قبلی خود دارند!