روزنامه خراسان
1403/05/06
تحقق یک رویای 5 ساله
بهاره موفقی/ دانش آموز مشهدی در مسابقات المپیاد جهانی ریاضی در کشور انگلستان موفق به کسب مدال نقره شد. امیر حسین محمد زاده، دانش آموز غرور آفرین مشهدی توانست پرچم ایران را بر فراز قله های علم و پیشرفت در عرصه جهانی به اهتزاز در بیاورد؛ رویایی که از 5 سال پیش آن را در سر داشت و بالاخره به وقوع پیوست. به گزارش خراسان رضوی، دارنده مدال نقره المپیاد جهانی ریاضی در گفت و گو با خراسان در معرفی خودش می گوید: من امیر حسین محمدزاده متولد سال 1385 در مشهد هستم. در مدرسه شهید هاشمی نژاد یک مشهد درس می خوانم. فرزند بزرگ خانواده هستم و دو خواهر کوچک تر از خودم دارم و پدر و مادرم هم هر دو پزشک هستند. از او درباره موفقیتش در عرصه المپیاد ریاضی سوال می کنم که می گوید: از کلاس ششم شروع به شرکت در مسابقات المپیاد ریاضی کردم. کلاس هشتم هم برای المپیاد ریاضی کشوری شروع به مطالعه کردم. در کلاس دهم یک مدال نقره در المپیاد ریاضی کشور کسب کردم. کلاس یازدهم در مرحله کشوری المپیاد ریاضی پذیرفته شدم و در سال 1403 مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری را گرفتم. بعد از آن برای افرادی که مدال طلا کسب کردند، 6 ماه کلاس برگزار کردند تا تیم جهانی را انتخاب کنند. من در تیم جهانی انتخاب شدم و بعد از آن ابتدای تیرماه به چین اعزام شدیم. در آزمون المپیاد چین، مدال برنز را کسب کردم و تیم ما نیز رتبه سوم شد. بعد از دو هفته به المپیاد جهانی انگلستان اعزام شدیم و در آن جا مدال نقره را کسب کردم. تیم ما در انگلستان یک مدال طلا، یک مدال نقره، یک مدال برنز و یک دیپلم افتخار کسب کرد و توانست رتبه 19 جهان را در بین 108 کشور شرکت کننده کسب کند. وقتی از او درباره میزان ساعات مطالعه اش در روز برای مسابقات المپیاد جهانی سوال می کنم، می گوید: مدت زمان درس خواندن من حدود روزانه 5 تا 6 ساعت بود یعنی خیلی سخت گیرانه درس نمی خواندم و از روی علاقه مطالعه می کردم. درباره هزینه های حضور در مسابقات جهانی سوال می کنم که پاسخ می دهد: با هزینه آموزش و پرورش هزینه ها پرداخت می شد. در این سفر، اعضای تیم شامل 6 نفر از دانش آموزان و 3 نفر به عنوان لیدر بودند. معلم ریاضی ام باعث علاقه مندی ام به علم ریاضی شد از محمدزاده درباره حس و حالش موقع دریافت جایزه سوال می کنم، می گوید: حضور در یک کشور دیگر و آزمون المپیاد دادن به خاطر فضایش تجربه جالبی است؛ حس غرور آفرینی است و باعث می شود احساس اعتماد به نفس خوبی در آن لحظه داشته باشید.از او سوال می کنم که چگونه علاقه مند به علم ریاضی شده است، می گوید: آن چیزی که باعث شد به ریاضی علاقه مند شوم، رفتار معلمم آقای سلطانی در کلاس ششم بود. آن موقع در مدرسه غیرانتفاعی «فردا» تحصیل می کردم. ایشان هر وقت سوال ها را حل می کردم، مرا تشویق می کردند و به من می گفتند مثلا سوالی که حل کردی، سوال ساده ای نبود و توانایی بالایی داری. این صحبت های ایشان در من ایجاد اعتماد به نفس می کرد وگرنه قبل از آن متوجه علاقه ام به ریاضی نشده بودم. او ادامه می دهد: در خانواده هم پدرو مادرم خیلی تشویقم می کردند. همچنین عمه ام همیشه مشوق من بود و از موفقیت من همه آن ها خوشحال شدند. وقتی از محمدزاده می خواهم توصیه ای به افرادی بکند که می خواهند مسیر او را ادامه بدهند، می گوید: افراد اول باید برای خود هدف جدی انتخاب کنند و بیهوده وارد کاری نشوند. بعد از آن به طور پیوسته تلاش کنند چون این کار باعث می شود در فرد آمادگی ایجاد شود تا به موفقیت برسد. از او درباره سختی های مسیرش می پرسم، می گوید: یک فاکتور مهم که ممکن است خیلی از بچه های المپیادی را اذیت کند، آزمون ها و کلاس های مدرسه است که دانش آموز باید در مدرسه حضور یابد. این موضوع نصف روز دانش آموز را در هر روز هفته می گیرد و منجر به خستگی می شود که نمی تواند برای المپیاد به راحتی مطالعه کند. به نظرم مدارس باید یک سری معافیت تحصیلی را در نظر بگیرند که کمک کننده باشد. رویایی دیگر؛ کسب مدال فیلدز محمدزاده درباره هدف های خود می گوید: از مهرماه وارد دانشگاه می شوم و قصد دارم در رشته ریاضی محض در دانشگاه صنعتی شریف مطالعه کنم. دوست دارم تحصیلات آکادمیک ریاضی داشته باشم و کارهای بزرگی انجام دهم مثلا مدال فیلدز را کسب کنم. از او می پرسم تا حالا شده است که به خاطر سختی های مسیر احساس ناامیدی کند، پاسخ می دهد: این تجربه بین همه افراد مشترک است که آدم یک مواقعی از آینده مسیر ناامید می شود. من هم با چنین تجربه ای مواجه شده ام اما مهم این است که آدم به خودش باور داشته باشد و می تواند با تلاش پیوسته به هدفی که می خواهد برسد، دور از ذهن نیست. او در توضیح جزئیات بیشتر می گوید: من خودم سال اول که در المپیاد کشوری، مدال نقره کسب کردم، از این موضوع ناراحت بودم چون مدال نقره نمی تواند برای تیم انتخابی جهانی شرکت کند، اما بعد از چندماه دوباره شروع به خواندن کردم و پیوسته کار کردم تا این که مدال طلا را کسب کردم. از او سوال می کنم آیا رویای این لحظه یعنی برنده مدال المپیاد جهانی ریاضی را در سر داشته ای یا خیر، می گوید: بله، واقعا رویای این لحظه را از کلاس هشتم در سر داشتم که به عنوان تیم جهانی المپیاد جهانی انتخاب شوم و حتی رویای جوایز بزرگ تر مثل فیلدز را داشتم. تقریبا 5 سال طول کشید تا این موضوع به واقعیت پیوست. از او می خواهم یک خاطره جالب از سفرش به انگلستان برای شرکت در مسابقات المپیاد جهانی ریاضی تعریف کند، می گوید: کشورهای دیگر ایران را به عنوان یک کشور با زمینه علمی خوب قبول دارند. آن جا اعتراض هایی شکل می گرفت، آن ها خیلی با ما رفتار دوستانه ای داشتند به خصوص با کشورهایی مثل برزیل و صربستان رابطه نزدیک تری داشتیم و با آن ها بیشتر دوست شده بودیم. همچنین از سمت المپیاد جهانی به بازدید از استون هنج به عنوان یک اثر باستانی مربوط به 5 هزار سال پیش رفتیم که جزو عجایب هفت گانه جهان است، این موضوع تجربه جالبی برای من بود.
سایر اخبار این روزنامه
سیاستهای کلی رهبر انقلاب چراغ راهنمای مسیر است
یادشان بخیر! قصه گوهای دوست داشتنی
راز تشویقهای ممتد قصاب غزه!
باند گوشی قاپ های خشن متلاشی شد
دولت سایه؛ حزب سیاسی یا...؟
رنسانس در افتتاحیه؛ افتضاح در میزبانی!
سرانجام کریدورها در قفقاز
10 فرمان نظام حمایتی و رفاه
بازگشت اهالی «پایتخت 7» با «بهتاش فریبا»
تحقق یک رویای 5 ساله
جریان جهانی حمایت از فلسطین، ناشی از روح انقلاب اسلامی
آخرین گمانه ها از کابینه چهاردهم
اپیدمی گرمای مرگبار