آغاز دور جديد توهم توطئه احمدي‌نژاد

محمود احمدي‌نژاد ديروز نامه‌اي به آيت ا... آملي‌لاريجاني نوشت و در آن ضمن گلايه و شكايت‌هايي در مورد نحوه برخورد با او و تيمش، دو نكته را بيان كرد. گفتني است احمدي‌نژاد بيشتر شكايتش از اين است كه چرا با او و تيمش كه به گفته وي از مسئولان نظام بوده‌اند اين گونه برخورد مي شود. او در تمام اين سال‌ها كه مسئوليت پاسداري از قانون اساسي را داشت نسبت به رفتارهاي قوه قضاييه با ديگران هيچ انتقادي نداشت. حتي كار تا آنجا پيش رفت كه حاضر شد يك وزيرش را زيرپاي سعيد مرتضوي (قاضي پرونده كهريزك) قرباني كند.
خاطره‌گويي از يك ديدار
احمدي‌نژاد در اين نامه ضمن تعريف خاطره گفت‌وگو با رييس دستگاه قضا در مجمع تشخيص مصلحت نظام تعريف مي‌كند كه از او خواستار دلايل و مدارك براي بازداشت بقايي شده اما ايشان موافقت نمي‌كنند. در نهايت ادعا مي‌كند: «بقايي با دستور مستقيم رهبر معظم انقلاب از انفرادي آزاد شد». او با عمد به اين بخش اشاره مي‌كند تا در برابر انتقادهايي كه به بقايي و تيم او مي‌شود خود را بيمه كند.
توهم‌هاي يك مرد


نكته دوم اين نامه جايي است كه او به علي لاريجاني و احتمال كانديداتوري او در انتخابات اشاره كرده و مي‌نويسد: «شنیده می شود که اخوی حضرتعالی ، جناب آقای علی لاریجانی رییس محترم مجلس شورای اسلامی قصد کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری آینده را دارند و مهم ترین مانع در این راه را بنده و همکاران بنده تلقی می‌كند. به نظر شما چرا ما باید قربانی اهداف سیاسی شویم. نقش جنابعالی و قوه تحت امر شما در این ماجرا چیست؟».
در پي دشمن فرضي
احمدي‌نژاد از اينكه علي لاريجاني كانديداي رياست‌جمهوري سال 1400 شود از صميم قلب خرسند است. اگر به دلايل راي آوردن احمدي‌نژاد در سال 84 رجوع كنيم مي بينيم كه او تلاش كرد تمام نظام را در آيت‌ا... هاشمي رفسنجاني خلاصه كرده و خود را برآمده از متن مردم معترض به سياست‌ها معرفي كند. با اين حساب هر نوع انتقادي به آيت‌ا... هاشمي با انتقاد به همه ضعف‌ها و كاستي‌هاي نظام مترادف بود. اين استراتژي را در سال 88 نيز دنبال كرد و همه دولت‌هاي انقلاب را مدافع و همراه با هاشمي رفسنجاني معرفي كرد و خودش را در طرف ديگر قرار داد.
احمدي‌نژاد با درگذشت آيت ا... هاشمي رفسنجاني با مشكل بزرگي روبه رو شد. هر انتقادي كه مي‌كرد (مانند حرف‌هايش در اهواز پيش از ثبت نام)، مخاطبش به اصل نظام باز مي‌گشت. او ديگر نمي‌توانست مانند گذشته بگويد:« منظورش از «بت بزرگ»، هاشمي رفسنجاني است».
مخترع دوقطبي كاذب
حال اما تلاش مي‌كند تا بار ديگر اين دوگانه را به نمايش بگذارد. او خاندان لاريجاني را جايگزين هاشمي كرده است و از همين زاويه نيز انتقاداتش را اين‌گونه مطرح مي‌كند. تا زماني كه هاشمي رفسنجاني زنده بود همه اتفاقات و مشكلات را به هاشمي رفسنجاني و حال نيز همه مشكلات اين سال‌ها را به هر طريقي به خانواده لاريجاني منتسب مي‌كند تا بتواند اعتراضات مردم را رهبري كند. از همين روست كه بلافاصله بعد از انتشار تصاوير علي لاريجاني در كنار رييس‌دولت اصلاحات، دست به كار شده و به طور رسمي شايعه كانديداتوري او را بر سر زبان‌ها مي‌اندازد.
اهداف و برنامه‌هاي او براي اين كار چيست؟ بي شك پاسخ به اين سوال، بحثي طولاني است. اما اگر اجمالي در اين‌باره سخن بگوييم بايد اشاره كنيم كه او به دنبال ساخت يك دوقطبي انتخاباتي است كه بتواند كانديداي جريانش را به قدرت برساند. دوقطبي‌اي كه يك طرف آن اركان‌هاي مختلف نظام قرار دارند و طرف ديگرش محمود احمدي‌نژاد يا يكي از ياران اوست كه به نيابت از آن‌ها وارد گود انتخابات شود. كسي كه امكان عبورش از فيلتر شوراي نگهبان نيز وجود داشته باشد و نيروهاي مختلف طرفدار وي به آن شخص، نگاه مثبت داشته باشند. حال بايد منتظر ماند و ديد كه احمدي‌نژاد در آينده چه سناريوهاي ديگري را در دستور كار قرار مي‌دهد تا به اهداف مد نظر خود برسد.