روزنامه آرمان امروز
1396/09/13
برخی نميخواهند احمدينژاد علني محاكمه شود
اقدامات اخیر محمود احمدینژاد و یارانش با چه هدفی صورت میگیرد؟ چرا با جنجالسازی مقابل پروندههای خود و یارانش مقاومت میکند؟به نظر من در شرایط کنونی، کشور با چالش احقاق حقوق مردم مواجه شده است و فساد اداری و اجتماعی بیداد میکند. نکته دیگر اینکه ساختار نهادهای نظارتی برای رسیدگی به حقوق مردم دقیق نیست و اگر این رویکرد ادامه پیدا کند، با چالشهای بیشتری مواجه خواهیم شد. متاسفانه در شرایط کنونی نقادی و انتقادکردن در زیر چتر امنیت تا حدود زیادی کمرنگ شده است. نوع مدیریت در کشور ما مدیریت یکپارچه نیست بلکه «مدیریت جزیرهای» است. این نوع مدیریت نیز در کشورهای در حال توسعه بهصورت طبیعی ایجاد فساد میکند. در این نوع تفکر مدیران به هر شکلی که علاقه داشته باشند رفتار میکنند و به جزیرههای دیگر توجهی ندارند و بیشتر به فکر حفظ جزیره خود هستند. این در حالی است که پس از پایان عمر یک مدیریت جزیرهای این وضعیت به شکل دیگری تغییر وضعیت میدهد و کارکرد جدیدی پیدا میکند. این نوع مدیریت جزیرهای سبب از بینرفتن سرمایههای انسانی کشور میشود و رویکردی را به وجود میآورد که در آن شایستهسالاری وجود ندارد. به همین دلیل نیز در مناقشات سیاسی و حقوقی مانند پرونده آقای احمدینژاد به جای مناظره و مفاهمه به سمت تهدید حرکت میکنند. در شرایط کنونی موضوعاتی که بین احمدینژاد و یارانش مطرح میشود، بعضا موضوعات کلیدی هستند. با اینهمه، این موضوعات به روش صحیحی مطرح نمیشود و به روش صحیحی نیز پاسخ داده نمیشود. اگر آقای احمدینژاد در طول دوران ریاستجمهوری خود تخلف انجام داده، چرا همان زمان رسیدگی نشده و امروز قصد دارند این کار را انجام بدهند. برخی عنوان میکنند که در آن مقطع زمانی مصلحت ایجاب میکرده که به تخلفات ایشان رسیدگی نشود. بدون شک اگر در آن مقطع زمانی رسیدگی به تخلفات احمدینژاد مصلحت نبوده است، امروز نیز نباید مطرح شود. نکته دیگر اینکه اگر در دوران ریاستجمهوری احمدینژاد تخلفاتی صورت گرفته است، دیگران هم در این تخلفات نقش داشتهاند و به وظایف خود بهدرستی عمل نکردهاند. به نظر من برخی از وضعیت قانونی خود خارج شدهاند و با نظرات شخصی مدیریت میکنند. این مساله در زمان دولت احمدینژاد به شدیدترین وضعیت خود درآمده بود. به همین دلیل تنها مسالهای که در این زمینه در میان نبوده، قانون بوده است. قانونگریزی خود یک رویه شده بود و در این دولت هم وجود دارد. ما نیز مانند همه جوامع پیشرفته باید قانون را بهعنوان یک شاخص در نظر بگیریم و براساس آن درباره دیگران قضاوت کنیم. اگر ما به قانون اعتقاد داریم، این قانون باید برای همه بهصورت یکسان در نظر گرفته شود. نمیتوان از قانون صحبت کرد و در مقابل به تبارگرایی و باندبازی گرایش پیدا کرد. بنده معتقدم اغلب مشکلات جامعه به حضور برخی افراد و گروهها ارتباط پیدا میکند و اینها هستند که مشکلات کشور را تشدید کرده و میکنند.
به چه میزان احتمال میدهید که وضعیت احمدینژاد و یارانش در آینده شکل امنیتی به خود بگیرد؟
به قول معروف باید به «ماقال» توجه کرد نه «منقال»؛ پس به این مساله توجه کنیم که احمدینژاد چه میگوید نه اینکه چه کسی این مسائل را مطرح میکند. باید به مردم پاسخ گفت که چرا در همان زمان که احمدینژاد و یارانش تخلف انجام دادهاند، با آنها برخورد نشده است و چرا در طول چهار سال گذشته این پروندهها به جریان انداخته شده است؟ سوال بنده این است که دیوان عدالت اداری و دیوان محاسبات اگر متوجه شده بودند که احمدینژاد و یارانش در حال ارتکاب تخلف هستند، چرا همان زمان رسیدگی نکردند و در شرایط کنونی که کار از کار گذشته است و آب رفته به جوی باز نمیگردد، پرونده ایشان را به جریان انداختهاند؟ نکته دیگر اینکه مجلس شورای اسلامی نیز به وظایف خود دقیق عمل نکرده و اگر مجلس در همان مقطع در مقابل تخلفات دولت سابق ایستادگی میکرد، امروز لازم نبود برای آن، اینهمه هزینه صرف شود. بنده در کل به رویکرد مجلس انتقاد دارم و معتقدم بیش از هفتاد درصد مشکلات کشور به کارکرد و عملکرد ضعیف مجلس بازمیگردد. متاسفانه مجلس شورای اسلامی قدرت خود را از دست داده است. برخی نمایندههای مجلس با ارتباط وارد مجلس شدهاند و نه از طریق احزاب.
از صحبتهای شما چنین به نظر میرسد که شما در قضایای اخیر درصد کمتری برای تخلفات احمدینژاد قائل هستید و بیشتر نقد ساختاری مطرح میکنید. آیا وی با قانونگریزی و تکرویهایی که داشته، بهاین نقطه رسیده است؟
به نظر من خیلیها مقصر بودهاند که چشم خود را روی تخلفات بستند. برخی عنوان میکنند احمدینژاد در دوران ریاستجمهوری خود قانونگریز بوده و به قانون توجه نمیکرده است. بنده این سوال را مطرح میکنم که کدامیک از دولتهای پس از انقلاب قانونگریز نبودهاند؟ همانطور که قبلا گفتم بدون شک همه دولتها به شکلهای مختلف کموبیش قانون را دور زدهاند. با اینهمه، این وضعیت در دولتهای مختلف شدت و ضعف داشته و در دولت احمدینژاد شدت بیشتری پیدا کرده است. در شرایط کنونی یکی از مهمترین مشکلات جامعه ما این است که کانالهای کافی و تاثیرگذار برای انتقاد سالم وجود ندارد. برای مثال کسی که در موسسات مالی سرمایهگذاری کرده و امروز متوجه شده که پساندازش وضعیت نامعلومی پیدا کرده است و هیچ راهی نیز برای احقاق حقوق خود پیدا نمیکند، تصمیم میگیرد در مقابل قوه قضائیه، مجلس و یا در خیابان پاستور بست بنشیند.
اسفندیار رحیممشایی در اظهارات اخیر خود عنوان کرده که اگر وی را بازداشت کنند، اسراری در اختیار دارد که آنها را افشا خواهد کرد. دیدگاه شما درباره تهدید اخیر قوه قضائیه توسط مشایی چیست؟
به نظر من در مرحله اول باید شرایط اعتراض و انتقاد توسط نهادهای ذیربط مهیا شود تا افراد بتوانند بهراحتی دیدگاههای خود را مطرح کنند. با این وجود، هر کسی و از جمله آقای مشایی هر ادعایی را که مطرح میکنند، باید آن را در دادگاه عادل اثبات کنند. در غیر این صورت اظهارات این افراد شکل توهین، افترا و تهمت به خود میگیرد که دارای پیامدهای قضائی است و علاوه بر آن جامعه را ملتهب خواهد کرد. نکته دیگر اینکه هنوز دادگاه درباره پروندههای بقایی و مشایی حکم صادر نکرده و تا زمانی که حکمی صادر نشده نمیتوان دیگران را مجرم شناخت و آنها را دستگیر کرد. هنگامی که راههای انتقال دیدگاهها بسته میشود، افراد مجبور میشوند به زبان دیگری صحبت کنند. به نظر من دادگاه احمدینژاد، بقایی و مشایی باید بهصورت علنی برگزار شود تا همه مردم از جزئیات پرونده و موارد اتهامی آگاه شوند. در زمان پهلوی محاکمه افرادی مانند خسرو گلسرخی و بعد از انقلاب دادگاههای فاضل خداداد و غلامحسین کرباسچی و شهرام جزایری از تلویزیون پخش میشد و مردم بهخوبی در جریان جزئیات پرونده و اتهامات وارده و همچنین دفاعیات متهمان قرار میگرفتند. بدون شک اگر دادگاه یاران احمدینژاد و دیگران مانند بابک زنجانی بهصورت علنی برگزار شود، پای افراد زیادی به این ماجرا کشیده خواهد شد.
چرا احمدینژاد تصمیم گرفت در مقطع کنونی نامه بنویسد؟ محتوای نامه بیانگر چه مسائلی در آینده خواهد بود؟
ما باید در مرحله نخست این مساله را بپذیریم که آقای احمدینژاد به هر حال به مدت هشت سال رئیسجمهور کشور بوده است و در این مدت شخص دوم نظام به شمار میرفته است. در نتیجه باید این حق را برای امثال ایشان قائل شد که دغدغههای خود را با نوشتن نامه به مقامات عالی نظام مطرح کند.
چرا اصولگرایان که روزی بهصورت همهجانبه از احمدینژاد حمایت میکردند، امروز در مقابل اقدامات وی سکوت اختیار کردهاند؟
احمدینژاد نه با کمک و حمایت قدرت و ثروت روی کارآمد و نه جریان اصولگرایی. بنده به خاطر دارم در انتخابات ریاستجمهوری سال 84 برخی با تمسخر عنوان میکردند که اگر احمدینژاد به ریاستجمهوری برگزیده شود، چه کسانی حاضر خواهند شد به عنوان وزیر با وی همکاری کنند. نکته جالب این بود که همین افرادی که چنین دیدگاههایی را مطرح میکردند، با خواهش و التماس وارد کابینه احمدینژاد شدند و در پستهایی چون وزیر، معاون رئیسجمهور و مدیرکل و استاندار در دولت احمدینژاد فعالیت کردند. یکی از اختلافات ما با آقای احمدینژاد نیز بر سر همین مساله بود که ما عنوان میکردیم چرا از افرادی که مخالف شما و تفکرتان هستند، در کابینه خود استفاده میکنید؟ باندهای متصل به قدرت و ثروت برای حفظ جایگاه خود و به نام اصولگرایی از احمدینژاد حمایت کردند. هدف اصلی این باندها نیز منافع شخصی و گروهی بود. این در حالی بود که احمدینژاد پس از اینکه به ریاستجمهوری رسید، حاضر نشد با برنامههای تحمیلی باندهای قدرت و ثروت همکاری داشته باشد. همین فاصلهگیری احمدینژاد باعث شد که او با چالشهای متعددی در طول هشت سال ریاستجمهوری خود مواجه شود. نکته قابلتامل این بود که در طول هشت سال ریاستجمهوری احمدینژاد این باندها به شکلهای مختلف در کنار و نزدیک وی بودند.
شما روزی از نزدیکان احمدینژاد به شمار میرفتید. آیا چنین روزی را پیشبینی میکردید که چنین وضعیتی پدید آید؟
ما زمانی که از احمدینژاد حمایت کردیم، نمره ایشان را 12 میدانستیم. این در حالی بود که در آن مقطع زمانی ما نمره دیگر اصولگرایان را بسیار پایینتر از احمدینژاد تلقی میکردیم که قابل بحث است و در همان مقطع زمانی نیز نیروهای ممتازی در کشور حضور داشتند که به دلیل ممانعت باندهای قدرت و ثروت نمیتوانستند در انتخابات حضور پیدا کنند. نکته دیگر اینکه يك بخش از موضوع دعوای احمدینژاد با برخی مسئولان، شخصی است و ارتباطی به مردم ندارد. در سال 88 چه کسانى از دعوای بین طرفین آسیب دیدند و دچار خسران و زیان شدند؟ بدون شک مردم و مخصوصا جوانان بودند که از این وضعیت آسیب جدی دیدند. این در حالی است که در وضعیت مدیران و مسئولان هیچ تغییری صورت نگرفت و همگی در پستهای خود باقی ماندند و حتی بعضا امنیت جانی آنان بالاتر رفت.
سایر اخبار این روزنامه
احمدينژاد عامل حوادث ٨٨
توسعه حزبی و سیاست جبههای مانعهالجمع نیستند
رئیس دولت اصلاحات را قبول دارم
احمدينژاد عامل حوادث ٨٨
برخی نميخواهند احمدينژاد علني محاكمه شود
رشد ۱۰ برابری ایدز در میان زنان
توافق نانوشته اصلاحطلبان با حاكميت
نیروهایمسلح آسیبناپذیری ملت را حفظ میکند
دروغ گفتي اين خيانت نيست؟
فرصت سوزی؛۱۰ استان همچنان بلاتکلیف
سود عجیب ۸۹ درصدی در ثامنالحجج!
چابهار، قطب تجاری ایران
زنگ خطر عارف!
اجازه افزایش تعرفه وارداتکاغذ را نمیدهیم
بدون کمک دانشگاه شکست میخوریم
راهحلهای سخت، عوارض دارد
یاد د اشـتهـای اخـتصـاصـی
لزوم توازن در سیاست داخلی و خارجی
اجازه افزایش تعرفه واردات کاغذ را نمیدهیم