روزنامه خراسان
1396/11/23
مصاحبه با نویسنده مجموعه «مکتوبات علمای شیعه در دوره قاجار» اعلامیه های استبدادستیز
گروه اندیشهinfo@khorasannews.com
مجموعه «مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علمای شیعه؛ دوره قاجار» تالیف محمدحسن رجبی دوانی است که نشر نی، تاکنون 9 جلد آن را روانه بازار نشر کرده است. به گزارش ایبنا، در این کتاب، دورهای پرتنش از تاریخ ایران بررسی می شود که حوادث مختلفی که در آن رخ داده، علما را ناگزیر به اعلام مواضع سیاسی آشکار و مهمی کرده است. آنچه در پی میآید، بخشهایی از گفت و گو با دکتر رجبی دوانی، نویسنده این مجموعه است که در آن، به تشریح مهم ترین موضوعات مطرح شده در کتاب پرداخته و از این رهگذر، به نکات مهمی درباره اقدامات علما در دوره قاجار و به ویژه عصر مشروطیت اشاره کرده است.
موضوع و محور اصلی بحث در این اثر چیست و چه دورهای از تاریخ ایران را در برمیگیرد؟
در بیشتر کتابهایی که درباره تاریخ، اندیشه سیاسی و جامعهشناسی معاصر نوشته شده است، مؤلفان، برحسب نیازهای خودشان، یک یا چند منبع از عصر مشروطه را دیده و براساس آن درباره دوره معاصر و بهویژه اندیشه سیاسی علما قضاوت کردهاند. بیشتر این مورخان، تعداد بسیار معدودی از منابع را دیدهاند و درباره موضوع قضاوت میکنند؛ حال آنکه از یکسو این گونه آثار معرف همه طیفهای فکری مشروطه نیستند و از سوی دیگر، نویسندگان آنها اغلب با ادبیات این دوره از تاریخ آشنایی ندارند. من از دوران جوانی به این موضوع علاقهمند بودم و تصمیم گرفتم تا متون تاریخی مربوط به اندیشههای سیاسی علما و متفکران اسلامی را که به موضوعات اجتماعی و سیاسی آن دوره ارتباط دارد، بررسی و جمعآوری کنم. از اینرو، بررسی اسناد را از سال 1200 هـ.ق شروع کردم و امیدوارم بتوانم کل دوره قاجار و سپس دوره پهلوی را تا سالهای 1341 و 1342 و آغاز نهضت امام خمینی (ره) بررسی کنم. در این 9 جلدی که تاکنون انتشار یافته، دورهای 129 ساله، یعنی از سال 1200 تا جمادیالثانی 1329 بررسی شده است که البته هنوز به رحلت آخوند خراسانی که رهبر اصلی مشروطه است، نرسیدهام.
شناختهشدهترین نگارندگان اعلامیهها و رسالههای سیاسی چه کسانی بودند؟
از منتقدان مشروطه، برجستهترین چهره، حاج شیخ فضل ا... نوری است که قلم بسیار روانی دارد و صدر و ذیل مطلبش مشخص و معلوم است که در دیدگاههایش چه چیزی را نقد و چه چیزی را اثبات میکند. مطالبی که از ایشان در کتابها ارائه شده از سالهای 1325 تا نیمه 1327 هـ.ق است. آن بخش که مربوط به علمای مشروطهخواه میشود، بسیار بیش از اینهاست. برجستهترین آنها، علمای نجف از جمله آخوند خراسانی، شیخ عبدا... مازندرانی و حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی است. اینها افرادی بودند که بیشتر فتواها در تأیید و تحکیم مشروطه را صادر میکردند و علمای ایران، تابع آنها بودند. در کنار این افراد، برخی از روحانیان متفکر و اندیشمند که عمدتاً در نجف بودند، رسالههای سیاسی خوب و محکمی مینوشتند که از آنجمله میتوان به شیخ اسماعیل محلاتی و فرزندش شیخ محمد محلاتی و علامه نائینی اشاره کرد. این افراد، فضلای نامداری هستند که با نوشتن رسایل سیاسی، سعی میکردند مبانی فکری مشروطه را تبیین کنند.
تأثیر اعلامیهها، رسایل، بیانیهها و سخنرانیهای سیاسی علما چقدر بود؟ این تأثیرگذاری بیشتر روی مردم بود یا روی حکومت و مسئولان و رجال سیاسی؟
میزان تاثیرگذاری به چند عامل بستگی داشت؛ جایگاه علمی و اجتماعی صادرکنندگان فتواها، محیط سیاسی و آمادگی مردم. این که فتوادهندگان و نویسندگان نامه چه کسانی هستند و چه جایگاهی دارند؟ اگر جایگاه مرجعیت بود، نفوذ کلام و دایره مخاطبان بسیار بیشتر میشد. مراجع ثلاث (آخوند خراسانی، شیخ عبدا... مازندرانی و حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی) که برجستهترین آنها آخوند خراسانی، صاحب کتاب «کفایه» بود، نقش اصلی را در فتواهای مربوط به مشروطه ایفا میکردند. اینکه این فتواها در چه شرایط سیاسی صادر شدهاند و آیا جامعه و مخاطبان، آمادگی پذیرش آنرا داشتهاند؟ موضوع دیگری است که بر این موضوع تأثیر میگذاشت. موضوع مؤثر دیگر، این بود که آیا بیانات حالت عمومی داشت یا خطاب به شخص یا گروه خاصی بود؟ این سه عامل باعث میشد که گاهی یک فتوا سرنوشتساز باشد یا برعکس، بیتأثیر بماند.
جلدهای هشتم و نهم کتاب مربوط به تشکیل دوره دوم مجلس (ذیالقعده 1327 تا پایان 1328) است. فضای این دوره و مهمترین رخدادهای آن چگونه بوده است و بیانیهها و نامهها، بیشتر بر چه مواردی تأکید داشت؟
این دوره بسیار حساس بود و مجلس جدید، مجبور بود که نابه سامانیها را برطرف کند. در همین سالها، ناامنیها گسترش پیدا کرد. با طرح مسئله تحزب از سوی ناصرالملک (دومین نایبالسلطنه احمدشاه قاجار)، دو حزب در ایران شکل گرفت؛ دموکرات و اعتدالیون. حزب محافظهکار یا اعتدالیون که اکثریت مجلس را در اختیار داشتند با حزب دموکرات، شروع به مبارزه پارلمانی کردند و دعواهای پارلمانی اصل و محور شد و مطالبات مردمی در حاشیه قرار گرفت. این دعواهای پارلمانی بیشتر وقت مجلس را میگرفت. یکی از مسائل مهم آن دوره، همین دعواهای پارلمانی است که به اقدامات تندی مانند ترور نیز، انجامید. مجلسی که باید به امور مملکت و مردم نظم میداد، خودش به یکی از عوامل بینظمی تبدیل شد و همین هیجانات به کل جامعه هم کشیده شد. از همه مهمتر تلاش محمدعلی شاه برای بازگشت به کشور بود تا بتواند قدرت از دست رفته خود را احیا کند. این اتفاق در سال 1329 رخ داد. یکی دیگر از مسائل مهم آن دوره، ناامنیهای مناطق مختلف بود. آشوبگران و راهزنان و برخی از عشایر و ایلات، امنیت منطقه را از بین برده بودند و کار و کسب و تجارت مردم مختل شده بود.
مخاطبان اعلامیههای علما در این دوره بیثباتی، بیشتر چه طیفی بودند؟
مخاطب برخی اعلامیهها، دومین نایبالسلطنه احمدشاه، یعنی ناصرالملک (میرزا ابوالقاسم خان قرهگوزلو همدانی) بود، چون احمد شاه صِغَر سن داشت. ناصرالملک، تحصیلکرده آکسفورد بود و روشنفکران و توده مردم خیلی به او امیدوار بودند و به چشم یک منجی به او نگاه میکردند. وقتی تهران فتح شد، نامههای فراوانی به او نوشتند که به ایران برگردد. بسیاری از نامههای علما و فضلای سراسر بلاد و حتی انجمنهایی که در دیگر شهرها تشکیل میشد و خیلی از علما هم عضو این انجمنهای ایالتی و ولایتی بودند، مخاطبشان ناصرالملک است. او چون مغضوب دولت قبلی محسوب می شد، یک نوع وجاهت برای خود کسب کرده بود. از جهتی نیز بهعنوان تحصیلکرده آکسفورد با دنیا و تحولات جدید آشنا بود و همه منورالفکرها و روزنامهنگاران و سیاسیون، او را بهعنوان پیش کسوت قبول داشتند. مجموع این عوامل از او چهره ای بسیار استثنایی ساخته بود اما متاسفانه وی پیش از آن که به فکر صلاح مملکت باشد، به فکر جیب خودش بود و اولین کاری که کرد این بود که گفت حقوق من را مشخص کنید و تا یکی، دو سال هم هیچ اقدام خاصی انجام نداد و تنها اقدام مهم او این بود که گفت اگر میخواهید مجلس فعالی داشته باشید، باید حزب تشکیل دهید که این حزبها، در مجلس و بیرون از آن به جان هم افتادند. ناصرالملک پس از ضرب الاجل روسیه تزاری، مجلس دوم را منحل کرد و 100 هزار تومان هم بابت مطالباتش از دولت گرفت و به اروپا بازگشت. در پایان دوره نیابت سلطنت وی، میبینیم که اعلامیههای زیادی از سوی علما نوشته شده است که از انتخاب وی اظهار ناامیدی کرده اند.
مهمترین ضرورتهای انجام پژوهش در این حوزه و تالیف این اثر از نظر شما چیست؟
کسانی که بخواهند درباره دوره مشروطه تحقیق کنند، برای تأیید یا رد مدعای خود، باید به نامهها، اعلامیهها و بیانیههای مراجع و علما مراجعه کنند، زیرا با نفوذ کلامی که در بین مردم داشتند، باید تا اندازه زیادی پیشرفت یا رکود جریانهای سیاسی را از طریق نقش ایجابی یا سلبی آنان پیگیری کرد. از این منظر، لازم است محققان حتماً از زوایای پنهان این ماجرا مطلع باشند و صرفاً به دو یا سه نوشته و اثر که متناسب با نظر خودشان است، اکتفا نکنند و دیگر نظرات را نادیده نگیرند. اینگونه پژوهشهای یکطرفه به نظر من، جامع و کامل نیست. فکر میکنم اگر همه این نوشتهها چاپ شود، تاریخ معاصر ما نیاز به یک بازخوانی خواهد داشت.
سایر اخبار این روزنامه
عقب نشینی تل آویو پس از قلدر مآبی
سیمرغ ها بر فراز آسمان «تنگه ابوقریب»
نگاهی روان شناسانه به ویدئویی که والدین حداقل درآمد خواستگار دخترشان را 5 میلیون تومان اعلام می کنند
سفری به کره جنوبی و آشنایی با مردمانی که میانگین کمتر از 6 ساعت می خوابند
نگوییم سلبریتی، بگوییم چی؟!
مصاحبه با نویسنده مجموعه «مکتوبات علمای شیعه در دوره قاجار» اعلامیه های استبدادستیز
دردسر بازنشستگی کارمندان برای برخی دستگاه های دولتی
پایان دوران بزن در رو
زنده و پویا مثل ۵۷
روحانی: هرکس که قانون اساسی را قبول دارد، انقلابی است
مراکز علمی کاربردی وابسته به دستگاه های اجرایی تعطیل می شود
دوازدهمین قهرمانی
زنگ خطر مواد محترقه به صدا درآمد
انتقاد سردار سلیمانی از برخی وزیران کاخ نشین