روزنامه خراسان
1396/11/30
کوثر بی تکرار
آن مخدّره صاحب جلال پُرمنزلت عالی مقام نزد آفریدگار ذوالجلال که بود که حضرتش را، پروردگار عالمیان «کوثر» نام نهاد و او را «عطیه» ای گران مقدار و بی مانند تقدیر فرمود و بعد از چلّه روزه داری حضرت مصطفی و افطار به طعام بهشت باری تعالی بر دامن و جان پاک خدیجه کبری نهاد، آن کوثر جوشیده از جان مصطفی و آن منصوره هر دو عالم و نور هر کوکب و خورشید و سما ، آن دخت و دردانه حبیب خدا، آن زهره زهرای آسمان و زمین که بود و خداوند علی اعلی خلقت و وجود طاهره اش را چگونه رقم زد که هم کوثر باشد و هم «خیر کثیر» ، هم سرالاسرا خم غدیر، هم مصداق اتّم آیه «تطهیر» هم لب اللباب شب قدر و تقدیر. همان شب که خدای خالق «قدر» و «غدیر» از «هزار ماه» برترش آفرید و «قدر» و منزلتش را بی منتها گردانید. او همان است که فقط خدای «قدر» و «فاطمه آفرین» و حضرت ختم المرسلین و امیرالمومنین و پس آن گاه ائمه معصومین و اولاد طاهرینش می شناسندش و بس . زهرای مرضیه همان بانوی مجلله و منصوره ای است که اعظم پیامبران این دردانه زمین و زمان را «ام ابیها» نامید از بس که فاطمه اش مهربان بود و دلسوز و غمخوار پدر و پیر و مراد و پیامبر خویش. دخت رسول خاتم آن چنان نزد خدا عزیز و هم در جان مصطفی گران مایه بود که هر آن گاه بر پیامبر همان سرور و سالار انبیا و همان که خداوند در جلالت قدر و منزلتش فرمود «لولاک لما خَلقتُ الافلاک» وارد می شد حضرتش «قام الیها» آری تمام قد جلوی پای فاطمه اش می ایستاد و به این هم راضی نمی شد آن حبیب خدا و به سوی فاطمه اش روان می شد و باز هم آرام نمی گرفت تا بر پیشانی و حتی دست فاطمه بوسه می زد و می فرمود: از فاطمه بوی بهشت را استشمام می کنم. خدایا قدر فاطمه ات چه بود و چیست که حضرت ختمی مرتبت این «بهانه آفرینش» با او این چنین رفتار می کند. این فاطمه، این الگوی علم و عصمت و کرامت و حامی و جانفدای امامت و ولایت چگونه همسری بود در خانه علی، همان علی که می فرمود اگر همه حجاب ها و پرده ها کنار برود ذره ای به ایمان علی افزون نمی شود. آری فاطمه آن گونه بود که مولا می فرمود: با نگاه به چهره فاطمه همه غم ها و رنج ها و زخم هایم التیام می یابد. اما آن محترم و محبوب نزد آفریدگار عالمیان چگونه مادری بود، مادری که خداوند حکیم ارحم الراحمین حسن و حسین و زینب و ام کلثوم را در دامنش پرورید و از ادامه و برکت همان دامن و کوثر و آیه تطهیر، ائمه معصومین و «بقیة ا... الاعظم» به امامت و ولایت امت حضرت خاتم برگزیده و «منصوب» و «منصوص» شدند. زهرای اطهر را خداوند تا کجا منزلت بخشید که هم عطیه باشد و کوثر و خیر کثیر، هم دخت و مرید تامّ نبوت ، هم همسر و مدافع و جانفدای ولایت و هم مادر امامت. خدایا اما نمی دانم!! چه شد که زهرای صاحب چنین منزلت ها و مرتبت های الهی پس از رحلت پیامبر و پیر و مراد و پدرش در هر نماز صبح و شام طلب رهیدن از این دنیا و پیوستن به حضرت مصطفی می کرد؟! همان فاطمه ای که هم خودش و هم دیگران و بسیاری از عامه و خواص بارها از لسان مبارک پیامبر (ص) شنیده بودند که می فرمود: «فاطمه پاره تن من است» و می فرمود: «هرکه فاطمه را بیازارد مرا آزرده و هرکه مرا بیازارد خداوند را آزرده است.» نمی دانم! چه شد که پس از رحلت جانگداز پیامبر اکرم و خاتم که قلبش مهبط وحی بود و معجزه جاویدش همین قرآن مجید، این کتاب سراسر نور نازل شده از جانب رب کریم که تنها یک «کوثر» دارد آن هم «بی تکرار» به اراده و حکمت بالغه و بی منتهای آفریدگار، و آن کوثر نیز بی کمترین تردیدی نزد همگان مصداقی جز «فاطمه» ندارد، پس چرا با این «دردانه» بی تکرار قرآن چنان کردند که اشک کوثر این خیرکثیر و عطیه الهی پس از رحلت پیامبر تا لقای او خشک نشد و آن چنان غمین و دل آزرده بود از آن همه «ناحقی» که در حق او و در حق غدیر و امامت و ولایت کردند که چنین وصیت کرد: علی جان مرا شبانه غسل بده ، شبانه کفن کن و قبرم را مخفی بدار و طنین این وصیت و پنهانی قبر زهرای مرضیه چه غوغا ها که به جان ها و وجدان های پاک و بیدار نمی اندازد و چه «کوثر» ها که به جان ها جاری نمی کند. خدایا به حرمت قرآن و یگانه «کوثر» آن ما را مشمول شفاعت همان فاطمه و خیر کثیری فرما که پیامبرت درباره جایگاه و مقام و رتبه او نزد باری تعالی فرمود: روز قیامت من به منبر می روم، دیگر پیامبران به منبر می روند و برای مردمان سخن می گویند، امیرمومنان سخن می گوید و ناگاه ندا در می رسد: «غضوا ابصارکم» چشم هایتان را فرواندازید که فاطمه وارد می شود و اما زهرا در آستانه ورود به بهشت درنگ می کند، خدای عزوجل می فرماید: فاطمه چرا وارد نمی شوی؟ عرضه می دارد: بارالها در چنین روزی درخواست می کنم، مقام و جایگاهی که به من عطا فرمودی نزد اهل محشر اعلام فرمایی، ندا می رسد ای فاطمه، به عزت و جلالم قسم، بدان که هر آن کس محبت واقعی و خالص تو را به دل دارد و شیعه توست به آتش قهرم نمی سوزانم و پس آن گاه فاطمه زهرا به عنوان اولین شخصی که وارد بهشت می شود کوثر وجودش در رضوان الهی مأوا می گیرد و متجلی می شود. پس بارالها لحظه ای دست ما را از دامان ختم مرسلین و کوثر قرآن و اولاد معصومین اش کوتاه مگردان.
سایر اخبار این روزنامه
واکنش ایرانی به سیرک صهیونیستی
....و شهید ترجمان نام فاطمه است
در آستانه سالروز شهادت دختربزرگوار پیامبر اسلام(ص)، مروری بر سبک زندگی این دردانه آفرینش
ستایش های وحیانی از سیره اخلاقی حضرت فاطمه(س)
توصیه هایی از دکتر «عبدالرضا کردی» روان شناسی که مسافر هواپیمای حادثه دیده یاسوج بود
شمارش معکوس پایان رنج دمشق
رقص قمارگونه بیت کوین همه چیز درباره یک پول مرموز
کوثر بی تکرار
3 آفت انقلاب
سقوط آسمان د ردنا
نارضایتی سوال کنندگان از پاسخ نمایندگان رئیس جمهور و فرصت یک ماهه به دولت
ناگفته های زلزله به روایت فرماندار سرپل ذهاب
ارزهای تزریق شده به بازار در جیب 160 دلال
بطحایی: شرایط استخدام 18 هزار معلم جدید تا ۲ هفته دیگر مشخص می شود
کاهش 90 درصدی بارندگی ها در مشهد