روزنامه اعتماد
1397/03/13
بازگشت به منشور برادري
زهير موسويكمتر از 10 سال از عمر انقلاب اسلامي نگذشته بود كه اختلافات سياسي ميان روحانيون رده بالاي نظام افزايش يافت تا جايي كه برخي علما و روحانيون منتسب به جريان خط امام تصميم به جدايي از جامعه روحانيت و تشكيل مجمع روحانيون مبارز گرفتند. اين جدايي سبب نگراني در برخي علما و روحانيون شد تا جايي كه حجتالاسلام محمدعلي انصاري در 29 مهرماه 1367 با نگارش نامهاي به امام خميني نگرانيهاي خود از اين موضوع را اعلام كرد. انصاري در اين نامه نوشت: «دو جريان عقيدتي و سياسي كه هر دو نيز وابسته به انقلاب و مدافع اسلامند و طرفداران زياد و شخصيتهاي معتبر دارند، امروز به شكل جديتري در ميدان رقابت با يكديگر قرار گرفتهاند كه اين رقابت صرفا در جنبه تئوري نيست بلكه در تمامي ميدانهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي بروز كرده است و احتمالا هرچه جلوتر برود، برادامه رقابتها و در حقيقت تضادهاي خواسته و ناخواسته افزوده ميشود كه جداي از آن تبعات و آثاري كه در كشور به بار ميآورد، در مقطع كنوني يك نوع حيرت و سرگرداني شديد در ميان طرفداران و افراد هر دو گروه به وجود آورده است.» انصاري در اين نامه از سرگرداني شديد طرفداران دو گروه صحبت كرد كه پاسخ تاريخي امام خميني را به همراه داشت. پاسخ امام به نامه انصاري بعدها به عنوان منشور برادري شناخته شد. بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در اين نامه ضمن استقبال از تكثر آرا و وجود ديدگاههاي مختلف در نظام جمهوري اسلامي نوشت: «به عنوان نصيحت به شما و امثال شما كه تعدادشان هم كم نيست مسائلي را تذكر ميدهم: كتابهاي فقهاي بزرگوار اسلام پر است از اختلاف نظرها و سليقهها و برداشتها در زمينههاي مختلف نظامي، فرهنگي و سياسي و اقتصادي و عبادي، تا آنجا كه در مسائلي كه ادعاي اجماع شده است قول يا اقوال مخالف وجود دارد و حتي در مسائل اجماعي هم ممكن است قول خلاف پيدا شود، از اختلاف اخباريها و اصوليها بگذريم. در حكومت اسلامي هميشه بايد باب اجتهاد باز باشد و طبيعت انقلاب و نظام همواره اقتضا ميكند كه نظرات اجتهادي- فقهي در زمينههاي مختلف ولو مخالف با يكديگر آزادانه عرضه شود. اگر آقايان از اين ديدگاه كه همه ميخواهند نظام و اسلام را پشتيباني كنند به مسائل بنگرند، بسياري از معضلات و حيرتها برطرف ميشود ولي اين بدان معنا نيست كه همه افراد تابع محض يك جريان باشند. با اين ديد گفتهام كه انتقاد سازنده معنايش مخالفت نبوده و تشكل جديد مفهومش اختلاف نيست.» مجيد انصاري، عضو مجمع روحانيون مبارز ميگويد: «خلاصه منشور برادري آن بود كه رقابتهاي سياسي امري مفيد است» انصاري راه برون رفت از مشكلات امروز كشور را در وحدت و برادري ميداند. او معتقد است اگر همه جريانات و جناحها دست به دست هم دهند بازهم كشور با مشكلات بزرگي رو به رو است چه رسد به آنكه بخش عمدهاي از انرژي احزاب، گروهها و رسانهها صرف خنثيسازي يكديگر شود. او تاكيد دارد اگر اين اتفاقات آگاهانه باشد خيانت به مردم است. مشروح گفتوگوي مجيد انصاري را در زير ميخوانيم:
منشور برادري حضرت امام خميني تا چه ميزان براي مشكلات امروز كشور راهگشا است؟
نامه حضرت امام كه به منشور برادري معروف است، در پاسخ به نامه مكتوبي بود كه اخوي من به ايشان درباره دو جريان سياسي معروف به چپ و راست، نوشتند. جريان چپ و راست ديروز تقريبا همين جريان اصلاحطلب و اصولگراي امروز هستند. در راس اين دو جريان مجمع روحانيون مبارز و جامعه روحانيت مبارز حضور دارند. برخي متصور هستند كه مقصود اخوي من از نگارش آن نامه معروف تنها جدايي مجمع روحانيون از جامعه روحانيت بود كه اين تصور اشتباهي است. سوال آقاي انصاري فراتر از دو جريان روحاني و درباره دوجريان سياسي كشور بود. حضرت امام در اين نامه به خوبي اصول و مباني تعامل و همكاري سياسي جريانات درون نظام را بيان كردند. يعني ايشان علاوه بر به رسميت شناختن تكثر، اختلاف نظر و عقيده در عين حال مباني نظري و عملي همكاري جريانات مختلف سياسي با محوريت منافع ملي، مصالح كشور وخدمت به مردم را بيان كردند. خلاصه منشور برادري آن بود كه رقابتهاي سياسي امري مفيد است. چند صدايي، وجود احزاب و تشكيلات مختلف براي كشور مفيد است مشروط بر آنكه رقابت اين احزاب و گروهها براي خدمت بيشتر و بهتر به مردم و كشور باشد، نه براي جذب منافع شخصي، باندي و گروهي. طبيعي است كه احزاب و تشكلها براي تقويت خود، سعي در جذب طرفداران بيشتري داشته باشند. يك حزب براي كسب قدرت سياسي به عرصه سياسي ورود ميكند. تا اينجاي ماجرا هيچ اشكالي وجود ندارد و در تمام نقاط دنيا اين اتفاق رخ ميدهد اما مساله مهم، پس از قدرت گرفتن تشكيلات و احزاب است. اين احزاب آيا قدرت را براي باند، اقوام و طرفداران خود ميخواهند يا براي اداره بهتر كشور و خدمت بهتر به مردم؟ حضرت امام در اين نامه بر اين موضوع تاكيد داشتند تا زماني كه همگان نسبت به اصل نظام، ايران و مردم متعهد هستند، اختلافنظر و وجود احزاب متعدد نه تنها بد نيست بلكه مفيد است زيرا موجب رقابت ميشود و در نتيجه رقابت موجب ارتقاي كيفيت و خدمت خواهد شد اما اگر اين رقابت موجب جاهطلبي و قدرتطلبي شود مذموم بوده و امام نيز آن را رد كرده است. شرايط كنوني كشور ما شرايط ويژهاي است. مردم با دشواريهايي به ويژه در حوزه اقتصادي مانند توليد و اشتغال رو به رو هستند. در كنار مسائل اقتصادي، در حوزه سياسي شاهد بداخلاقيها و برخوردهاي نادرستي هستيم كه گاه منجر به تخريب، تهمت و افترا به يكديگر ميشود. متاسفانه برخي هنوز در دوران رقابتهاي انتخاباتي ماندهاند. دولت منتخب مردم است. پس از انتخابات تمام گروهها، كانديداها و طرفدارانشان بايد دست به دست هم دهند تا دولت موفق شود. دستاورد دولت تنها براي دولتها نيست بلكه ثمره آن براي مردم است. يا به عنوان نمونهاي ديگر ميتوان به مجلس اشاره كرد. پس از انتخابات همگان بايد كمك كنند تا مجلس موفق عمل كند. اين موضوع درباره تمام نهادهاي انتخابي صدق ميكند اما متاسفانه ما شاهد هستيم برخي با تنگ نظري و كوتهبيني متصور هستند اگر دولت موفق شود، جناح آنها كه در انتخابات پيروز نبوده، شكست ميخورد به همين دليل به دنبال تضعيف دولت و رييسجمهور هستند. برخي جريانات سياسي قوت خود را در تضعيف ديگران ميبينند. اين يك امر غيراخلاقي و غيراسلامي است. هر فردي يا هر جريان سياسي بايد تلاش كند با ارايه برنامه مناسبتر و خدمت صادقانهتر به مردم قدرت و اعتماد مردم را كسب كند. برخي متصور هستند با خارج كردن رقبا از صحنه رقابت در يك بازي يك طرفه ميتوانند يكهتازي كرده يا به كشور خدمت كنند. امروز كشور با مشكلاتي كه دارد اگر همه جريانات و جناحها دست به دست هم دهند بازهم مشكلات بزرگي داريم چه رسد به آنكه بخش عمدهاي از انرژي احزاب، گروهها و رسانهها صرف خنثيسازي يكديگر شود. اگر اين اتفاق آگاهانه باشد خيانت به مردم است و اگر از روي جهل باشد مسببين به دليل قصور در پيشگاه خداوند مسوول هستند. براي برونرفت از شرايط كنوني، همگان بايد حول منافع ملي كشور در خدمت به مردم متحد باشيم. همه بايد به دولت و نهادهاي مسوول كمك كنيم. چه ايرادي دارد سران احزاب، تشكلهاي صنفي و تشكلهاي سياسي با يكديگر نشستهاي كارشناسي و تخصصي برگزار كرده و براي مديريت كشور راهكار ارايه دهند. منشور برادري يك مبنا و نقشه راه براي برون رفت از شرايط كنوني كشور است.
جريان اصلاحات امروز ريشه در جريان خط امام در دهه شصت دارد. نقطهاي كه جريان اصلاحات امروز در آن ايستاده چه ميزان به نقاط گفتماني خط امام دهه 60 شباهت دارد؟
جريان خط امام به لحاظ ديدگاه سياسي، مباني نظري و روشهاي عملي جريان شفافتري نسبت به جريان اصلاحات بود. محدوده انديشه و عملكرد جريان خط امام نسبت به جريان اصلاحات روشنتر بود اما جريان اصلاحات در مقايسه با خط امام يك طيف گستردهتري را در بر ميگيرد. امروز وقتي صحبت از اصلاحات ميكنيم، طيفهاي مختلفي از احزاب، گروهها و تشكلها را شامل ميشود كه دو سر طيف آن بسيار وسيع است. جريانات اصيل و ريشهدار مانند مجمع روحانيون مبارز، بزرگان اصلاحات و در راس آنها سيدمحمد خاتمي بسيار به خط امام نزديك هستند.
اگر بخواهيد خط امام را توضيح دهيد، چگونه آن را توصيف ميكنيد؟
خط امام، خط اسلام ناب و اسلام مترقي پيشرو است. خط امام خط خدمت به مردم است. خط امام خط اداره كشور برپايه عقل و خرد جمعي است. خط امام خط تكيه بر مردم است.
با اين توصيفات آيا جريان اصلاحات ميتواند همان جريان خط امام باشد؟
بله، به نظر من اصلاحات با توجه به شرايطي كه گفتم ميتواند همان جريان خط امام باشد اما گاهي در دوسر طيف فاصلههايي با كانون اين تفكر به چشم ميخورد كه تبعاتي را به همراه دارد. اين اختلاف در جبهه اصولگرايي نيز وجود دارد. اختلاف دو سر طيف با كانون مباني اصولي كه تعريف ميشود، فاصله زيادي دارد.
با توجه به آنكه گفتيد جريان خط امام چارچوب معينتري داشته است، اين فاصله در نظر شما نقطه ضعف است يا نقطه قوت؟
جريان خط امام مباني شفافتري داشت. من معتقدم هرچه مواضع تشكلهاي اجتماعي شفافتر باشد و ما به سمت تشكيل احزاب واقعي حركت كنيم نه جبهه و طيف، موفقتر خواهيم بود. در جبهه سياسي پاسخگويي و مسووليتپذيري سخت است زيرا هركسي از زوايه ديد خود نسبت به يك موضوع سياسي، اعتقادي و ديني نظري ارايه ميكند. گاه اين نظرات آنقدر متكثر و متفاوت است كه مردم به جمعبندي روشني نميرسند. فلسفه تشكيل حزب و تشكلها خرد جمعي است. حزب بايد بتواند راهكار روشن و برنامه عملياتي شفافي به مردم عرضه كند. يا در انتخاباتهاي مختلف، فهرست مناسب و توانايي را به مردم معرفي كنند. هرمقدار دو سر طيف يك جريان گسترده باشد، آن جريان از شفافيت فاصله گرفته و نميتواند به مردم كمك كند. نتيجه اين عدم هماهنگي آن است كه پس از انتخابات تازه اختلافات درون گروهي آغاز ميشود. اتفاقي كه در مجالس و شوراها بارها شاهد آن بودهايم. در حالي كه ما اگر در قالب دو يا سه حزب قوي و فراگير مانند كشورهاي پيشرفته داشته باشيم، كمتر شاهد چنين مشكلاتي خواهيم بود. دليل اين موضوع هم آن است كه مرامنامه و برنامه احزاب در كشورهاي پيشرفته براي هر اموري مشخص و روشن است به همين دليل مردم با تكيه بر برنامه و مرامنامه تصميم ميگيرند كه از كدام حزب حمايت كنند. اين احزاب وقتي برنامه خاصي براي اداره كشور ارايه ميكنند ناگزير به استفاده از افراد توانمند در فهرست انتخاباتي خود هستند زيرا اين افراد بايد در برابر عملكرد خودشان پاسخگو باشند. احزاب در كشورهاي پيشرفته در برابر مردم پاسخگو هستند. اما وقتي احزاب به طيف، جبهه و جناح تنزل پيدا كنند، وضعيتي مانند امروز كشور ما به وجود ميآيد. به عنوان مثال اصولگرايان 8 سال مجلس را در اختيار داشتند و تمام قد از احمدينژاد حمايت كردند اما امروز كه نواقص برنامهها و آثار بسيار شوم سياستهاي تحميلي آن دوران آشكار شده هيچكس زير بار مسووليت آن دوران نميرود. در كمال تعجب ما شاهد هستيم اين جريان، منتقد دولتي شده است كه خود روي كار آورده است. اصولگرايان، منتقد سياستهايي شدهاند كه خود در مجلسهاي هفتم، هشتم و نهم وضع كردند. خواه يا ناخواه 12 سال حاكميت قاطع اصولگرايان در مجلس وجود داشته اما آنها امروز انتقاداتي به دولت در حوزههاي مختلف از جمله مسائل اقتصادي و معيشتي مطرح ميكنند كه باني عمده اين مشكلات خودشان بودند. اين نشان ميدهد ما اگر بخواهيم جناحي و طيفي به تشكلها نگاه كنيم هيچكس پاسخگو نخواهد بود. متاسفانه برخي به محض آنكه شرايط را نامطلوب ميبينند، ريل خود را عوض كرده و از مردم طلبكار ميشوند در حالي كه بايد در برابر عملكرد خود پاسخگو باشند. تفاوتي ميان جريانهاي سياسي در اين موضوع وجود ندارد اين اتفاق ممكن است براي اصلاحطلبان نيز رخ دهد. من معتقدم بايد به سمت تشكيل احزاب واقعي فراگير حركت كرده و موانع تشكيل احزاب را برطرف كنيم. متاسفانه شرايطي بر كشور حاكم است كه برخي ميگويند نزديك به 200 حزب در كشور وجود داردو وجود 200 حزب در يك كشور يعني آنكه هيچ حزبي در آنجا فعال نيست. فلسفه حزب ساماندهي جامعه است. اگر قرار باشد تعداد احزاب آنقدر متكثر باشد كه مردم گيج شوند كه اين احزاب چه كساني هستند، اين مهم ضد فلسفه حزب است. يكي از نكاتي كه بايد به آن توجه شود آن است كه حاكميت احزاب قدرتمند را بپذيرد نه آنكه وقتي تعداد اعضاي يك حزب زياد شد، مورد اقبال عمومي قرار گرفت و در مجموع قد اين حزب از چوب خط مورد نظر برخي نهادهاي امنيتي و قضايي بلندتر شد فورا درصدد كوتاه كردن قد آن بر بيايند. سرنوشت احزاب در ايران تا به امروز متاسفانه اينگونه بوده است كه شكل ميگيرند، حركت ميكنند و تا ميخواهند به نقطه اوج برسند سركوب ميشوند. اين بر خلاف فلسفه تحزب است. من فكر ميكنم ما با استفاده از منشور برادري حضرت امام ميتوانيم در قالب اصول همزيستي مسالمتآميز سياسي به تشكيل احزاب فراگير همت كنيم. حاكميت نيز در اين مسير با كاهش خطوط قرمز خود درباره احزاب ميتواند نقش ويژهاي در فعال شدن احزاب داشته باشد.
كدام بخش از وصيتنامه امام خميني با توجه به شرايط امروز براي كشور، دولت و مردم راهگشاست؟
وصيتنامه حضرت امام يك سند جامع است كه نميتوان آن را بريده بريده كرد زيرا مجموعه اين وصيتنامه نيازهاي اداره بهينه يك كشور است. يك بخش مهمي كه در وصيتنامه آمده و مورد غفلت قرار گرفت و ما از آن غفلت بسيار آسيب ديديم، ورود نهادهاي نظامي به دستهبنديهاي سياسي در كشور بود كه امام آن را به مثابه سم خطرناك تلقي كردند. ايشان اين موضوع را در وصيتنامه خودشان بر رهبري، شوراي رهبري، مجلس و قوه قضاييه تكليف كردند كه جلوي اين موضوع را بگيرند اما متاسفانه اين موضوع شكل گرفته و آسيب زيادي به كشور زده است. اين بخش از وصيتنامه بايد دقيقتر اجرايي شود و كساني كه اين بند را نقض كردهاند بايد توبه كنند. در وصيتنامه به موضوع برادري و همدلي نيز تاكيد شده است. امروز بيش از هر زمان ديگري كشور نياز به وحدت و انسجام ملي دارد.
تكثرگرايي با هدف خدمت به مردم مطلوب است
موفقيت دولت موفقيت مردم و نظام است نه يك جريان سياسي خاص
منشور برادري يك مبنا و نقشه راه براي برونرفت از شرايط كنوني كشور است
خط امام خط اداره كشور برپايه عقل و خرد جمعي است
حاكميت، احزاب قدرتمند را بپذيرد
امروز بيش از هر زمان ديگري كشور نياز به وحدت و انسجام ملي دارد
متاسفانه برخي هنوز در دوران رقابتهاي انتخاباتي ماندهاند
برخي جريانات سياسي قوت خود را در تضعيف ديگران ميبينند. اين يك امر غير اخلاقي و غير اسلامي است
براي برونرفت از شرايط كنوني، همه بايد حول منافع ملي كشور در خدمت به مردم متحد باشيم
وصيتنامه حضرت امام يك سند جامع است كه نميتوان آن را بريده بريده كرد
برخي تا شرايط را نامطلوب ميبينند، ريل خود را عوض كرده و از مردم طلبكار ميشوند
سایر اخبار این روزنامه
بازگشت به منشور برادري
پاسخهاي فرهاد تجري نماينده استان كرمانشاه درباره سرنوشت كمكهاي نقدي مردم به سلبريتيها: تاكنون نديدهايم هزينهاي كرده باشند
كيفيت عملكرد گروه سينمايي هنر و تجربه: گامهاي معلق يك اتفاق خوب
يحيي آلاسحاق عضو شوراي مركزي جمنا: آزادي بيان در سه بعد جمهوريت، اسلاميت و ايرانيت
محمدجواد حقشناس: شكست جرياني كه ميخواست ناكارآمدي دولت را ثابت كند
احياي ارزشهاي برادري و برابري
دورخيز انتخاباتي يا ماموريت سياسي؟
محاصره قطر به تاريخ پيوست
سر به محراب عبادت...
امام و سرنوشت تاريخي ما
راي مثبت امريكا به خودش
تفكر چيست، متفكر كيست؟
مديريت با روزنامه!
در مذمت پوپوليزم