ضرورت پرهیز دولت چهاردهم از اعتمادسوزی در بورس
[شهروند] در شرایطی که در نخستین روزهای انتخاب مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور منتخب، بازار سرمایه رشد خیرهکنندهای را به ثبت رساند، بهنظر میرسد بهتدریج سوخت انتظارات مثبت در بازار در حال تمام شدن است و بورس دوباره در تله رکود فرسایشی و حجم پایین معاملات قرار گرفته است.
برهمین اساس، کارشناسان بازار سرمایه عقیده دارند تنها با انجام اصلاحات بنیادین در اقتصاد کشور و توجه ویژه به حل مشکلات ریز و درشت صنایع میتوان بازار سهام را برای سرمایهگذاری جذاب و نقدینگی را از بازارهای غیرمولد به سمت این بازار سرازیر کرد.
معضلاتی نظیر قیمتگذاری دستوری، بخشنامههای خلقالساعه، ابهام در تعیین نرخ خوراک پتروشیمیها، پیشبینیناپذیر بودن اقتصاد، چالشهای تامین مالی، اختلاف نرخ ارز نیما و آزاد و نوسانات محیط اقتصاد کلان بهعنوان اصلیترین عوامل آسیبزننده به بورس محسوب میشوند. بنابراین، دولت چهاردهم تنها با گفتاردرمانی و اقدامات هیجانی نمیتواند بازار سرمایه را رونق دهد، بلکه حل ابرچالشهای ساختاری باید در اولویت قرار گیرد.
متأسفانه وزارت اقتصاد و سازمان بورس در سالهای گذشته بارها تصور کردهاند میتوانند با گفتاردرمانی و اعلام وعدههای مختلف، دلنگرانی سهامداران را نسبت به روندهای بازار برطرف کنند، اما فراز و فرودهای بورس نشان میدهد تا زمانی که اقدامات واقعی و اعتمادساز انجام نشود، خوشبین شدن صاحبان سرمایه انتظار بیهودهای خواهد بود. به این ترتیب، بازار سرمایه، بهعنوان دماسنج و آیینه تمامنمای اقتصاد، زمانی شروع به رشد خواهد کرد که متغیرهای اقتصاد کلان و شرایط صنایع، خیال سهامداران را نسبت به سودآوری بیشتر در مقایسه با سایر بازارهای دارایی راحت کند.
رنج بازار سهام از نبود شفافیت
فردین آقابزرگی، تحلیلگر بازار سرمایه، در رابطه با میزان تأثیر مجموعه اقداماتی که برای ارتقای شفافیت بازار سرمایه انجام شده، عنوان کرد: اقدامات خوبی در زمینه اطلاعرسانی و شفافیت انجام شده، هر چند در برخی از ابعاد بسیار سختگیرانه و بروکراتیک عمل شده، که بعضا مدیران و ناشران را گلایهمند کرده، ولی نتیجه کار یکپارچگی در دسترسی به اطلاعات و افزایش میزان شفافیت در بازار است.
این تحلیلگر بازار سرمایه به خبرآنلاین گفت: این سختگیری برای انتشار اطلاعات و افزایش شفافیت نباید صرفا شامل آن دسته از شرکتها و ناشرانی باشد که به نوعی متاثر از تصمیمات بالادست هستند. برای مثال، دولت، وزارت صمت، شرکت نفت و سایر مراجع مثل سازمان حمایت و... که مستقیم میتوانند بر سود و زیان شرکتها تأثیر بگذارند هم باید مشمول الزام به ارائه اطلاعات وشفافیت باشند.
این کارشناس اقتصاد به وقایع تلخ اردیبهشت ۱۴۰۲ اشاره کرد و یادآورد شد: در آن زمان مراجع و دستاندرکارانی در جریان افزایش قیمت تمامشده خوراک بودند، درحالیکه سایر سرمایهگذاران اطلاعی از این موضوع نداشتند؛ آنها هم باید تکلیف داشته باشند و با همین میزان سختگیری اطلاعات را منتشر کنند.
این کارشناس بازار سرمایه در رابطه با قهر سرمایه حقیقی از بازار و خروج نزدیک هزاران میلیارد تومان پول حقیقی از بورس توضیح داد: در شرایطی که یکی از بازیگران در بازار سرمایه که دولت باشد، یکهتازی بکند و قوانین و مقررات را به نفع خودش - بدون توجه به الزاماتی که وجود دارد و میبایست بهطور منصفانه و عادلانه بین تمامی فعالان بازار سرمایه رعایت شود اما چون در برخی موارد دولت مستثنا هست -در روالی خارج از این مهم طی کند، طبیعی است که سرمایهگذاران خرد با وجود این شرایط حداقل تمایلی به افزایش سرمایهگذاری در بازار سرمایه و بورس
نشان ندهند.
وی ادامه داد: این خودش سبب بیاعتمادی در بازار میشود. در این شرایط، زمین بازی جوری چیده میشود که سهامدار خرد هیچگونه قابلیت پیشبینیپذیری و اتکایی نسبت به اطلاعات موجود ندارد یا به حد بسیار پایینی از این اطلاعات دسترسی دارد. این اتفاقات موجب میشود که به نوعی ترجیح بدهند از بازار خارج شوند.
آقابزرگی مجموعه این دلایل را سبب آزردهخاطر شدن سهامداران طی سه سال گذشته دانست و عنوان کرد: این بیاعتمادی به ضرر خود دولت و اقتصاد کشور خواهد شد.
ضرورت سودآور شدن صنایع
احمد اشتیاقی، کارشناس بازار سرمایه، در تشریح عواملی که منجر به بروز شرایط سخت و ریزش شاخصها طی روزهای اخیر شده است، گفت: در سالهای گذشته، بهخصوص سال ۱۳۹۹، حجم معاملات بازار سرمایه تا ۲۲ هزار میلیارد تومان نیز افزایش یافته بود، اما هماکنون حجم معاملات بازار سرمایه بین ۳ تا ۴ هزار میلیارد تومان است. اشتیاقی در گفتوگو با اقتصاد24، ادامه داد: این موضوع باعث کاهش سود در بورس شده است. به همین جهت لازم است که دولت چهاردهم فورا نسبت به تقویت بازار سرمایه و رونق بخشیدن به بورس اقدام کند. لازم به ذکر است که در مقطعی دولت مردم را تشویق به حضور در بازار سرمایه کرد و این حضور موجب رونق بورس شد، اما در ادامه بیاعتمادی ایجاد شد و عموم مردم از بازار سرمایه جدا شدند.
وی تصریح کرد: فاصله گرفتن مردم از بازار سرمایه بهمعنای فاصله گرفتن سرمایههای عمومی از این بازار و اقبال به بازارهای موازی مانند طلا و سکه و خودرو است. کاهش سرمایه بورس موجب رکود معاملاتی و به تبع آن، از دست رفتن اهمیت و اولویت بازار سرمایه شده است.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: اگر دولت چهاردهم قصد برگرداندن رونق به بازار سرمایه را داشته باشد، باید اقداماتی را که منجر به رشد تولید و سودآوری بخش تولیدی میشود، در دستور کار قرار دهد. به همین جهت تصمیمات کلان اقتصادی که گرفته میشود باید در جهت توسعه صنایع مختلف کشور باشد.
وی تأکید کرد: در شرایطی که نرخ سود بانکی بالای ۳۰ درصد است، نرخ ارز در سامانه نیما افزایش نمییابد و در عین حال نرخ خوراک پالایشی و پتروشیمی افزایش مییابد، بدیهی است که بازار سرمایه در این شرایط جذابیت خود را نسبت به دیگر بازارها از دست خواهد داد. بهعنوان مثال، باید به ۶۵ همت پولی اشاره کرد که برای خرید خودروی وارداتی در حسابهای وکالتی مردم بلوکه شده بود؛ پس نقدینگی در بین مردم وجود دارد، اما مردم حاضر به سرمایهگذاری در بازار سرمایه نیستند و این موضوع رویکردی است که دولت چهاردهم بایستی آن را تغییر دهد.
اشتیاقی تصریح کرد: نگرش و اقبال عمومی به بازار سرمایه با اتخاذ سیاستهای درست در حوزه کلان اقتصادی و مدیریت صحیح ارز و سود صنایع و همچنین یارانهها محقق میشود. شایان ذکر است که در سال گذشته قیمت حاملهای انرژی برای صنایع به ناگاه افزایش یافت. همچنین برق و گاز صنایع نیز در شرایط ناترازی قطع میشود، به همین جهت تولید صنایع کاهش یافته است. باید توجه داشت که بازار سرمایه بهجز تولید و سودآوری بخش صنایع و خدمات، پشتوانهای ندارد.